صفحه محصول - تحقیق کارکردها و ضرورت وجو فن بازار و تفاوت آن با سایر بازارها

تحقیق کارکردها و ضرورت وجو فن بازار و تفاوت آن با سایر بازارها (docx) 94 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 94 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

center0 دانشگاه علامة طباطبايي (ره) دانشکده مدیریت و حسابداری رساله دکتري رشتة مديريت فناوری الگویی برای کسب موفقیت فنبازار دفاعی نگارش بهرام اکبری استاد راهنما دکتر ابوالفضل کزازي اساتید مشاور دکتر منوچهر منطقی دکتر مقصود اميري سپاس خداوند مهربان که فرصت حیات و توفیق خدمت در نظام مقدس جمهوری اسلامی را باقی گذاشت تا تحقیق و نگارش این پایان‏نامه به انجام برسد. قدردانی و تشکر فراوان از استاد راهنمای گرانقدر جناب آقای دکتر کزازی بخاطر رهنمودهای اثربخش؛ جناب آقای دکتر امیری و جناب آقای دکتر منطقی بخاطر مشاوره‏های لازم؛ سردار وزیر محترم دفاع جناب آقای دکتر دهقان به خاطر در اختیار گذاشتن وقت گرانبها و نکات ارزنده ؛ سید عالیقدر جناب آقای دکتر طباطبائیان بخاطر نقطه نظرات اصلاحی و دلسوزانه و همسر گرامی‏ام خانم دکتر حمزه‏لویی بخاطر همراهی و حمایت‏های معنوی. فهرست مطالب Contents TOC \o "1-3" \h \z \u 2-2. مفهوم فناوری PAGEREF _Toc528143093 \h 63-2. بازار فناوری PAGEREF _Toc528143094 \h 96-2. فن‌بازار PAGEREF _Toc528143095 \h 111-6-2. ضرورت وجود فن‌بازار PAGEREF _Toc528143096 \h 122-6-2. مفهوم فن‏بازار PAGEREF _Toc528143097 \h 153-6-2 .وظايف و کارکردهاي فن‏بازار PAGEREF _Toc528143098 \h 174-6-2. انواع فن‏بازار PAGEREF _Toc528143099 \h 185-6-2. تفاوت ‌‌‌فن‌بازار با ساير بازارها PAGEREF _Toc528143100 \h 207-6-2. گسترۀ خدمات فن‏بازار PAGEREF _Toc528143101 \h 258-6-2. مطالعات تطبیقی ‌‌‌فن‌بازار در جهان PAGEREF _Toc528143102 \h 2812-6-2.مدل‌هاي پياده‌سازي فن‏بازار PAGEREF _Toc528143103 \h 5913-6-2. عوامل مؤثر بر موفقيت فن‏بازار PAGEREF _Toc528143104 \h 6215-6-2. ذي‏نفعان فن‏بازار PAGEREF _Toc528143105 \h 694-7-2. پژوهش‌هاي انجام‌شده PAGEREF _Toc528143106 \h 731-4-7-2. مطالعه حسيني و سهرابي PAGEREF _Toc528143107 \h 732-4-7-2. مطالعه موحدي و طباطبايي PAGEREF _Toc528143108 \h 793-4-7-2. مطالعه صمدي و همکاران PAGEREF _Toc528143109 \h 82 2-2. مفهوم فناوری تعاريف متعدد و گوناگوني براي فناوری ارائه شده است. خليل (Khalil, 2000) فناوری را تمامي دانش‌ها، محصولات، فرايندها، ابزارها، متدها و سيستم‌هايي تعريف مي‌کند که در خلق کالاها يا ارائه خدمات بکار گرفته می‏شوند. برخي افراد، فناوری را به سخت‌افزارهايي همچون ماشين‌آلات، رايانه و وسايل پيشرفته الکترونيکي محدود مي‌دانند اما واقعيت اين است که فناوری موجوديتي بيش از سخت‌افزار است که نرم‌افزار و مهارت‌هاي بشري را نيز در برمي‌گيرد. زلني (Zeleny, 1986) در اين باره پيشنهاد کرده است که فناوری را شامل سه جزء زير بدانيم: سخت‌افزار: ساختار فيزيکي و چيدمان منطقي تجهيزات يا ماشين‌آلاتي که براي انجام کار مورد نظر لازم است. نرم‌افزار: دانش به‌کارگیری سخت‌افزار براي انجام کار مورد نظر. مغزافزار: دليل استفاده از فناوری به شيوه‌اي خاص که به آن دانش چرايي نيز گفته مي‌شود. خليل معتقد است که بايد جزء چهارمي نيز به سه جزء فوق افزود: دانش چگونگي: دانش آموخته‌شده يا مهارت کسب‌شده براي انجام صحيح کار. دانش چگونگي مي‌تواند نتيجه آزمايش، انتقال دانش يا تجربه عملي باشد. برگلمن و همکاران (Burgelman et al, 2001) فناوری را مصنوعات، مهارت‌ها و دانش‌هاي تجربي و نظريه‌اي مي‌دانند که براي توسعه محصولات و خدمات و همچنين سيستم‌هاي توليد و عرضه آن‌ها بکار بسته مي‌شوند. به نظر آنان فناوری در انسان‌ها، مواد، فرايندهاي ادراکي و فيزيکي، کارخانه‌ها، تجهيزات و ابزارها تجسم مي‌يابد. ممکن است که اجزاي کليدي فناوری غيرصريح و ضمني باشند يعني به شکل نهفته در چيز ديگري وجود داشته باشند (همچون راز تجاري مبتني بر دانش چگونگي). ورنت و آراستي نيز تعريفي يکپارچه از فناوری را بکار مي‌گيرند. به‌نظر آنان فناوری ترکيبي از دانش علمي و فني و دانش چگونگي است که در يک محصول، خدمت، فرايند، سيستم اطلاعاتي يا روش مديريتي تجسم مي‌يابد (Vernet & Arasti, 1999). سرانجام اينکه چيه‌زا (Chiesa, 2001)به پيروي از آبتي (Abetti, 1989)تعريفي جامع از فناوری ارائه مي‌کند که به شرح زير است: جثه‌اي از دانش، ابزار و تکنيک که هم از علم و هم از تجربه عملي حاصل مي‌شود و در توسعه، طراحي، توليد و به‌کارگیری محصولات، فرايندها، سيستم‌ها و خدمات مورد استفاده قرار مي‌گيرد. به نظر چيه‌زا، اين تعريف به چند مفهوم کليدي در ارتباط با فناوری و نقش آن در رقابت اشاره دارد: فناوری در محصولات و نيز در فرايندها يا روش‌هاي خلق محصولات يا خدمات جديد نهفته است؛ فناوری عبارت است از دانستن اينکه چگونه از دانش علمي و مهندسي يا تجربه براي دستيابي به نتايج عملي (همچون محصولات، فرايندها و خدمات) استفاده شود؛ فناوری با علم و تجربه عملي (تکنيک) سروکار دارد. اين اصطلاحات معمولاً به‌درستي بکار نمي‌روند. علم عبارت است از دانش کلي که هدف از آن ارتقاي دانش بشر درباره طبيعت و جامعه است و مقبوليت آن به منطق دروني آن و توانايي آن در تشريح و پيش‌بيني بستگي دارد. در مقابل، فناوری عبارت است از دانش کلي که هدف از آن ارائه راه‌حل‌هاي کلي براي مسائل خاص بوده و مقبوليت آن به کاربرد عملي آن بستگي دارد. از سوي ديگر، تکنيک، دانش خاصي است که هدف از آن حل مسائل خاص بوده و مقبوليت هر مورد از آن به مناسب ‌بودن آن در عمل ـ و نه به دانش اصول زيربنايي آن ـ بستگي دارد. بنابراين، علم، فناوری و تکنيک، سه شکل دانش هستند که مي‌توان بر مبناي ميزان کليت، هدف و مقبوليت آن‌ها را از يکديگر تميز داد. علم و فناوری، هر دو، دانش کلي هستند چراکه بر دانش اصول زيربنايي مبتني هستند. تکنيک، شکلي از دانش خاص است زيرا تکنيک همان مهارت حل يک مسئله بدون دانش اصول زيربنايي است. از نظر هدف، علم در واقع دانش مرتبط با پديده‌هاي طبيعي يا اجتماعي است، در حالي که فناوری و تکنيک با دانش چگونگي ـ يعني نتيجه عملي ـ مرتبط هستند. مقبوليت هر يک از اين‌ها نيز بر معيار جداگانه‏اي مبتني است؛ علم هنگامي مقبوليت مي‌يابد که توسط جامعه علمي پذيرفته است اما فناوری و تکنيک زماني مقبوليت پيدا مي‌کنند که بتوانند مسائل عملي را حل کنند و نتايج عملي به بارآورند. بنگاه‌ها به فناوری و تکنيک علاقه‌مند هستند زير اين‌ها هستند که نتايج عملي به بار مي‌آورند؛ براي خلق و توسعه فناوری دو فرايند مجزا وجود دارد. يکي از اين‌ها فرايندي است که با دانش علمي آغاز مي‌شود و به کاربرد عملي مي‌انجامد. ديگري، فرايندي است که با انباشت دانش عملي آغاز مي‌گردد و از طريق تعميم آن به فناوری منتهي مي‌شود؛ از ديدگاه کسب‌وکار، فناوری به خودي‏ خود خوب نيست مگر در مواردي که با اهداف نوآورانه بنگاه مرتبط باشد؛ فناوری، علم و تکنيک همگي با شکل‌هاي صريح دانش مرتبط هستند. اما در بنگاه‌ها شکل‌هاي ضمني دانش نيز وجود دارد که از آن ميان مي‌توان به موارد زير اشاره کرد: دانش نهفته در افراد، سيستم‌هاي فني، سيستم‌هاي مديريتي، فرهنگ و ارزش‌ها که صريح نيستند ولي عاملي کليدي در حل مسائل و دستيابي به نتايج به حساب مي‌آيند. 3-2. بازار فناوری طي چند دهه اخير، فناوري به‌عنوان کليدي برای تبديل کشورها به کشورهاي توسعه‏يافته و تبديل سازمان‌ها و شرکت‏هاي معمولي به شرکت‏هاي پيشرفته کلاس جهاني شناخته شده است. بسياري از کشورهاي دنيا بدون داشتن منابع اوليه و انرژي، صرفاً با تکيه بر دانش فني، به کشورهاي ثروتمند و صنعتي تبديل شده‏اند. «فناوري تجارت‏پذير» به‌نوعی از فناوري گفته مي‏شود که ارزش تجاري داشته باشد و کاربران با به‌کارگیری آن بتوانند به ارزش افزوده دست يابند. برخلاف تصوري که معمولاً از فناوري وجود دارد (ماشين‏آلات يا دانش فني)، فناوري را بايد به‌صورت يک نظام يکپارچه با اجزاي مختلف در نظر گرفت. به عبارت ديگر، مبادله فناوري، چيزي فراتر از خريد و فروش محض دانش فني يا اطلاعات فني است. فناوري تجارت‏پذير، علاوه بر سخت‏افزار، شامل روش‏ها و فنون مديريتي و نيز دانش صريح مانند کتابچه‏هاي راهنما، مشخصات فني، پروانه‏هاي ثبت اختراع (پتنت)، نرم‏افزارهاي رايانه‏اي و همچنين شامل دانش نامشهودي است که در ذهن کارکنان يا دستورالعمل‏هاي سازماني وجود دارد. تمايز فناوري تجارت‏پذير با ساير محصولات (کالاها) از جهات زير ايجاد مي‏شود: نامشهود بودن: در مبادلات تجاري فناوري، اين ويژگي از نظر خريدار نامطلوب و از ديدگاه فروشنده مطلوب تلقي مي‏شود. قابل انباشت بودن: اين ويژگي، اساس فرايند توسعه فناوري است. مصرفي نبودن: دانش را مي‏توان به کار گرفت، اما هيچ‏گاه مانند ساير محصولات مصرف نمي‏شود. به همين دليل است که فناوري توسط فناوري‏هاي جديدتر منسوخ مي‏شود. قابل انتقال بودن: فناوري را مي‏توان به راحتي و به دفعات مکرر، بدون اينکه از ارزش آن کاسته شود يا هزينه سنگيني براي جابجايي آن پرداخت شود، از جايي به جاي ديگر و حتي از کاربردي به کاربرد ديگر منتقل کرد. بدون مرز بودن: فناوري به سادگي از کشوري به کشور ديگر و از سازماني به سازمان ديگر قابل انتقال است. با توجه به ويژگي‏هاي فوق، مي‏توان بازار فناوري را به‌عنوان بستر انجام مبادلات تجاري فناوري تعريف کرد. به عبارت ديگر، بازار فناوري، نظامي است که در قالب آن کليه معاملات فناوري -که بر پايه موازين تجاري انجام مي‏شود و تراکنش‏هاي مالي همراه است- سازمان‏دهي و هدايت مي‏شود (صمدي و همکاران، 1385). هرچند بازار مبادله فناوری و دارايي فکري از سال‌ها قبل وجود داشته ولي مطالعات نشان مي‌دهند که اين بازار صرفاً از دهه 1990 به بعد و در حوزه فناوری سطح بالا رشد قابل توجهي داشته است. آرورا و فوسفيوري بازار دانش فني را مطالعه کردند. برآوردهاي آن‌ها براي بازارهاي جهاني فناوري در سال 2000، محدودهي 35 تا 50 بيليون دلار در سال را نشان داد (Arora, Fosfuri et al. 2001). علاوه بر اين، التون، شاه و همکاران (Elton, Shah, et al. 2002) و کلاين (Kline, 2003) برآورد نمودهاند که کل درآمدهاي حق امتياز و جواز در آمريکا از زير 15 بيليون دلار در سال در آغاز دههي 90 به حدود 100 بيليون دلار در سال در 2002 افزايش يافته است. نتايج يک مطالعهي ميداني توسط شيهان، مارتينز و همکاران، نشان داد که اکثريت يا 81% شرکتهاي پاسخدهنده (شرکتکننده در نظرسنجي)، انتظار افزايش واگذاري حق امتياز بين سال‌های 2005 تا 2010 را دارند، در حالي که 54% پاسخدهندگان، شاهد رشد واگذاري حقامتياز از سال 1995 بودهاند.( Sheehan, Martinez, et al., 2004 ) اکثر مطالعاتي که به‌منظور درک بهتر تجارت فناوري در سطح بنگاه، چه از ديدگاه فروشنده ( مثل Lichtenthaler, 2006. يا Escher, 2005)، چه از ديدگاه خريدار (مثلGranstrand, Bohlin, et al. (1992 و چه در سطح ملي (مثل,2004 Granstrand يا Gambardella, 1996) انجام شدهاند به نتايج مشابهي رسيدهاند. امروزه ساختار بازار شامل کالاي معامله‌شده و ساختار نهادي، با حالت بهينه فاصله دارند. همچنان موانع بسياري وجود دارند که مانع از کارايي بازارها ميشوند. تيس (Teece, 1998) نيز به عدم کارايي بازارهاي فناوري توجه نموده و آن را به دليل تمايل نداشتن بنگاه به فروش يا به دليل مشکلات معامله در بازار دانش فني خاص مي‌داند. اخيراً در بازارهاي فناوري، ظهور نوع جديدي از عوامل مخصوص بازار که آن‌ها را "ميانجي بازاريابي فناوري" ميناميم، قابل مشاهده است. 6-2. فن‌بازار در بررسي ادبيات فن‌بازار دو نکته را بايد مدنظر داشت: اول اينکه، فن‌بازار موضوع و مفهوم نسبتاً جديدي در ادبيات مديريت فناوری به شمار مي‌رود و دوم اينکه اين مفهوم بيشتر از طريق کشورهاي خاور دور معرفي شده و توسعه‌یافته است. به همين دلايل ادبيات مفصلي در اين باره شکل نگرفته است. به هرحال، با توجه به هدف تحقيق، مرور ادبيات در چند بخش شامل ضرورت وجودی، مفهوم، وظايف، کارکردها و انواع فن‏بازار انجام می‌شود و سپس بحث‌های پیرامون ‌‌‌‌‌‌فن‌بازار در جهان و فن‌بازار در ايران ارائه مي‌گردد. 1-6-2. ضرورت وجود فن‌بازار فناوري به‌عنوان روش و فوت‌وفن انجام کارها و جنبه عملي علم انسان، با گذشت روزگار، پيچيده‏تر، گسترده‌تر و عميق‌تر گشته و حتي به‌صورت وسيلۀ برتري و تفوق ملتي بر ديگر ملل تغيير شکل يافته است. امروزه کشورهاي پيشرفته و پيشتاز، از فناور‌ي‌هاي نيرومندتر و پيچيده‌تري برخوردار هستند. گروهي از کشورهاي تازه صنعتي شده نيز با استفاده از راه‌کارهاي مختلف و متناسب با فرهنگ خويش، درصدد ارتقاء و توسعه سطح فناوري کشور خود برآمده‌اند (Khabiri et al., 2012). شوراي ملي علوم و فناوری آمريکا پيشرفت فناوری را مهم‌ترين عامل تعيين‌کننده رشد پايدار اقتصاد کشور مي‌داند. طبق اين گزارش حدود نيمي از رشد اقتصادي درازمدت ۵۰ سال گذشته ناشي از فناوری بوده است. طي سال‌هاي آتي، فناوری ارتباطات، اينترنت، مهندسي ژنتيک و شبيه‌سازي انسان، کنترل اقلام ورودي و خروجي، نانوفناوری و بسياري از فناوري‌هاي ديگر تأثیر بيشتري بر زندگي انسان خواهند گذاشت (Mowery 1992) . کشورهاي اروپايي و آمريکايي با داشتن سابقۀ طولاني در ايجاد و انتشار فناوري، بسترهاي جلب ايده‌ها و خلاقيت‌هاي نو را فراهم آورده، به‌طوري که آمريکا بيشترين آمار اختراعات را در خود گنجانده است در اين کشورها سازمان‌ها و افراد بسياري مترصد يافتن فناوري سودآور هستند. در کشورهاي شرقي نيز دولت‌ها اغلب زيرساخت‌هاي تعامل و ارتباط نزديک دارندگان و خواهندگان فناوري را فراهم مي‌آورند. روشن است که پاسخ به تقاضاي فناوري و پوياکردن دانشگاه‌ها و متخصصين، در گرو ارتباط نزديک و تنگاتنگ ايشان با کاربران فناوري است. يکي از ارکان توسعۀ فناوري در کشور، تبادلات و تعاملات فناوري و رفع نياز هر يک از طرفين مبادله است. در ايران مبادلات و انتقال فناوري از نظام و ساختار منسجم و هدفمندي برخوردار نيست. همين مسئله باعث بروز مشکلات بسياري براي عرضه‌کنندگان فناوري (شامل نخبگان، دانشگاه‌ها، مراکز تحقيق و توسعه و...) و متقاضيان فناوري (مانند دولت، صنايع مختلف به ويژه صنايع کوچک و متوسط، سرمايه‌گذاران و ...) شده است (حسيني و سهرابي، 1389). کشورهاي مختلف در سراسر دنيا با توجه به عوامل و واقعيات مختلفي که با آن روبرو هستند، ابزارها و روش‏هاي مختلفي را براي حرکت به سمت اقتصاد مبتني بر دانش مورد استفاده قرار داده‌اند. سابقۀ تاريخي، زمينه‌‌‌هاي فرهنگي، شاخص‌‌‌هاي اقتصادي و به‌طورکلي، ميزان توسعه‌یافتگی، تعیین‌کنندۀ آن است که چه کشوري در کدام برهه از زمان، جهت نيل به اولويت‌ها و برنامه‌‌‌هاي مذکور بايد از چه روش و سازوکاري استفاده نمايد. (Gibson & Smilor, 1991) يکي از سازوکار‏هايي که استفاده از آن با هدف تسهيل در امر پیاده‌سازی سياست‌‌‌هاي فوق، نزديک به سه دهه قدمت دارد، به‌کارگیری" فن‏بازار‏" است به‌عنوان سامانه‏اي براي هدايت و نظارت بر مبادلات فناوري است. در سال‌هاي اخير، استفاده از سازوکار مذکور به‌خصوص در کشورهاي در حال توسعه با استقبال مواجه شده است (موحدي و طباطبايي، 1389). فن‏بازار به‌عنوان بازار تخصصی مبادلات فناوری، نظامی برای سامان‏دهی، هدایت و رونق بخشی به معاملات انتقال فناوری چه در سطح ملی و چه در سطح بین‌المللی است. به‌عبارت‌دیگر، فن‏بازار یک بازار است که در آن عرضه‌کنندگان و متقاضیان فناوری و خدمات مرتبط با آن در سطوح ملی، سازمانی و شرکتی به‌منظور تأمین نیازهای فناورانه خود فعالیت دارند (صمدی،کلاهدوزان و حسینی، 1385). فن‏بازار در واقع سازوکاری برای مبادلۀ فناوری است که نقش آن کاهش موانع موجود بر سر راه معاملات فناوری و نیز گردآوری و توزیع اطلاعات واقع بینانه و بی طرفانه پیرامون قیمت از طریق معاملات تجارت آزاد است. در جوامع مختلف، صنعت به‌عنوان زیرسیستم تولید، و دانشگاه به‌عنوان زیرسیستم تحصیل و آموزش و دست‌کم به‌عنوان بخشی از زیرسیستم علم و فناوری پذیرفته‌شده است. از سوی دیگر ارتقای نوآوری فناورانه و به‌طورکلی خلق، توسعه، تجاری‌سازی و اشاعۀ فناوری در جامعه به کارکرد و رابطۀ این زیرسیستم‏ها بستگی دارد. بنابراین جهت ارتقای نوآوری فناورانه باید عملکرد صنعت به عنوان نهاد تولید و عملکرد دانشگاه به عنوان نهاد علم و فناوری از یک طرف، و ارتباط این دو نهاد از طرف دیگر بهبود یابد. دقیقاً در همین جا‏ست که نقش فن‏بازاربه عنوان یک نهاد واسط آشکار می‏شود. به عبارت دیگر، فن‏بازارمحل تلاقی این دو نهاد است. البته باید توجه داشت که ایجاد فن‏بازاربه معنای بهبود قطعی ارتباط صنعت با دانشگاه نیست و این ارتباط تحت تأثیر عوامل دیگری همچون فضای رقابتی حاکم بر صنعت نیز قرار دارد (Sung, 2009). توسعه فن‌بازارها به کشورهاي شرق آسيا برمي‌گردد. کشورهايي چون "ژاپن"، "چين" و"هنگ‌کنگ" که خود توليدکننده فناوری نبودند و بيشتر از استراتژي انتقال فناوری استفاده مي‌کردند، براي سامان‌دهي به جريان انتقال فناوری در کشورشان دست به ايجاد ساختارهايي زدند که بعداً به نامTechnomarket يا Technomart معروف شدند. نمونه‌اي از مهم‌ترين فن‌بازارها در حال حاضر عبارت‌اند از : فن‌بازار آسيا و اقيانوسيه APCTT؛ مستقر در دهلي‌نو فن‌بازار Yet2؛ در آمريکا فن‌بازار هنگ‌کنگ. به‌عنوان آخرین نکته در مورد ضرورت فن‏بازارمی‌توان گفت که ظرايف موجود در انتقال فناوری لزوم ايجاد سیستم اطلاع‌رساني صحيح، مشاوره و استانداردسازي مبادلات را بوجود آورده که اين نقش توسط فن‌بازارها ايفا مي‌شود. در اصل فن‌بازار در نقش يک واسطه حرفه‌اي در سطوح مختلف در کنار عرضه‌کنندگان (دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها و واحدهاي تحقيق و توسعه صنايع) و متقاضيان فناوری (صنايع بزرگ، بنگاه‌هاي اقتصادي کوچک و متوسط، سرمايه‌گذاران و حتي دانشگاه‌ها) است. با اين تعريف مي‌توان گفت فن‌بازار در اصل يک بنگاه تخصصي معاملات فناوری است (Kokko, 1994). 2-6-2. مفهوم فن‏بازار نتايج تحقيقات زيادي نشان‌دهنده ميزان اهميت بازار فناوري است. در اکثر موارد، در نظر گرفتن بازار فناوري کم اهميت‏تر از خود فناوري نيست. به عبارت ديگر، بايد فناوري را با بازار آن در نظر بگيريم. براي فناوري دو جريان تجاري و غير تجاري تعريف کرده‏اند: الف) جريان غيرتجاري فناوري: قسمت اصلي جريان فناوری، خارج از بازار انتقال فناوری رخ مي‌دهد. به عبارت ديگر، دانش فني به‌صورت بين‏المللي از طريق شکل‌‌‌هاي غيرتجاري گسترش مي‌يابد و ممکن است حتي بدون هيچ هزينه‌‌اي منتقل شود. برخي از شيوه‌‌‌هاي جريان غيرتجاري فناوری عبارتند از: افرادي که دروس مهندسي و علمي در دانشگاه‌‌‌هاي خارج کشور خوانده‌اند و به وطنشان برمی‌گردند؛ رقيباني که از مهندسي مجدد استفاده مي‌کنند؛ شعبه‌‌‌هاي شرکت‌‌‌هاي چندملیتی. ب) جريان تجاري فناوري: بخش ديگر جريان فناوري، بخش تجاري آن مي‌باشد. در اين حالت، مبادله بين دو طرف به‌صورت مشهود انجام شده و نتايج مبادله در اسناد منعکس مي‏گردد. شايد بيشتر جريان فناوري به‌صورت غيرتجاري باشد، اما سهم تجاري آن‌هم قابل‌توجه بوده است. بنابراين سیاست‌گذاران براي حمايت از عرضه‌کنندگان فناوري و تلاش توسعه اقتصادي بايستي زمينۀ لازم جهت حرکت افراد و سازمان‌ها در راستاي تجارت فناوري را فراهم آورند. به‌عنوان مثال، در ۲۰ سال گذشته، درآمد ناشي از فروش فناوري (فقط در حيطۀ فروش ، حق امتياز و مجوز) در آمريکا روند رو به رشدي را داشته است. این کشور در سال ۲۰۰۰ بيش از ۱۰۰ ميليارد دلار از فروش فناوري، حق امتياز و مجوز کسب کرده است. در اين بازار، فروشندگان فناوری فرصت مي‌يابند تا ايده‌ها و فناوری‌هاي خود را به معرض نمايش گذاشته و براي آن‌ها اقدام به بازاريابي نمايند. از طرفي اين امکان نيز وجود دارد که متقاضيان فناوری نيز تقاضاهاي خود را مطرح نموده و به اين صورت قدرت انتخاب بالاتري در بين گزينه‌ها داشته باشد. فن‌بازار در واقع سازمان و سازوكاري براي مبادله فناوري است كه نقش آن كاهش موانع موجود بر سر راه معاملات فناوري و نيز گردآوري و توزيع اطلاعات واقع‌بينانه و بي‌طرفانه پيرامون قيمت از طريق معاملات تجارت آزاد است (سالاري و همکاران، 1382). ‌‌‌فن‌بازار به معناي بازار فناوري و مرکزي براي انجام مبادلات فناوري است. همان‌طور که بازار مسکن محل مبادله مسکن است و بنگاه‌‌‌هاي معاملات مسکن واسطه‌‌‌هاي اطلاعاتي و حقوقي معاملۀ مسکن هستند، در بازار فناوري نيز ‌‌‌فن‌بازارها نقش واسطه‌‌اي براي رساندن اطلاعات فناوري به سرمایه‌گذاران و کارآفرينان ، متقاضيان، عرضه‌کنندگان را دارند. در ضمن ‌‌‌فن‌بازارها در دنيا معمولاً به ارائۀ مشاوره در خصوص مراحل انتقال فناوري نيز مي‌پردازند. فن‌بازار عبارت است از سيستم انتقال فناوري جامع و يکپارچه که مبادله فناوري بين تأمین‌کننده و متقاضي فناوري را به صورت سيستماتيک و از طريق تمامي فرآيندهاي مبادلات داخلي وخارجي تسهيل مي‌کند. در اين نمونه، سيستم کامل شده انتقال فناوري دو نوع سيستم بازار دارد. سيستم فيزيکي بازار که مکان فيزيکي به همراه تسهيلات عيني در آن وجود دارد و ديگري بازار مجازي که از اينترنت و اينترانت استفاده مي‌نمايد. به عبارت ديگر ‌‌‌فن‌بازار عبارت است از بازار نظام‏مند معاملات فناوري که خدمات تخصصي و فني نظير مشاوره فناوري، خدمات اطلاعات، کمک به پروژه‌ها با حمايت دولت، کمک در مطالعات امکان‌سنجی از فناوري‌ها و محصولات، ارزيابي بازارسازان،R&D توسعه قابليت فناوري و ... را ارائه مي‌نمايد. (Philips, 2002) 3-6-2 .وظايف و کارکردهاي فن‏بازار در صورتي که از منظر انتقال فناوري به موضوع نگاه کنيم، فن‏بازارها چهار کارکرد اصلي دارند. اين کارکردها عبارتند از (صمدي و همکاران، 1385): گردآوري و توزيع مجموعه‏اي از اطلاعات پيرامون فناوري پيمايش و پژوهش در زمينه اطلاعات فناوري اشاعه تفسيرهاي اطلاعات فناوري برگزاري همايش‏ها و ارائه مشاوره در حوزه فناوري فعاليت‌هاي فن‌بازار شامل دو نوع فعاليت كلي است (ملکي فر، 1382): فعاليت‌هاي اصلي (مربوط به مبادلات فناوري)؛ و فعاليت‌هاي پشتيبان (تهيه اطلاعات و خدمات گسترش مبادلات). مبادله، واسطه‌گري، مشاوره فناوري، و ارزيابي فناوري و همچنين خدمات تجاري‌سازي فناوري‌هاي قابل تجارت (بازاريابي و خدمات فروش)، بخش‌هاي مختلف فعاليت‌هاي اصلي فن‌بازار محسوب مي‌شوند. فعاليت‌هاي نوع دوم يعني فعاليت‌هاي پشتيباني به چهار دسته تقسيم مي‌شوند: زيرساخت، مديريت منابع انساني، مديريت فناوري و خريد و تملك. فن‌بازار مي‌تواند به‌وسيله اين فعاليت‌ها چند وظيفه مهم را به انجام رساند. اول اينكه بهره‌برداري از فناوري‌ها و پتنت‌هاي استفاده نشده را محقق سازد. دوم اينكه، يك سري خدمات مشاوره‌اي، خدمات واسطه‌گري و مبادلاتي را از طريق شبكه‌هاي تخصصي فناوري ارائه ‌دهد. سومين وظيفه، ارائۀ اطلاعات مرتبط با فناوري، پتنت و شيوه‌هاي تجارت به سازمان‌هاي خطرپذير و اعضا است. وظيفۀ چهارم فن‌بازار، ارائۀ خدمات پشتيباني مانند جستجوي "تأمین‌کننده" و "متقاضي" فناوري، ارزيابي و مشاوره دربارۀ فناوري‌هاي قابل تجارت، بررسي بازار براي کسب‌وکارهای خطرپذير، خدمات تأمين مالي، و خدمات تأسيس كارخانه به اعضا است (سالاري و همکاران، 1382). با توجه به فعاليت‌ها و وظايفي كه براي فن‌بازار برشمرديم مي‌توان نتيجه گرفت كه فن‌بازار به محلي براي معاملات فناوري خلاصه نمي‌شود و نقش‌ها و كاركردهاي آن شامل ترغيب طرف‌هاي عرضه و تقاضا و تسهيل تصميم‌گيري‌هاي طرفين و ارتباط آن‌ها نيز مي‌باشد (ملکي فر، 1382). چنانکه اشاره شد، فعاليت‌‌‌هاي ‌‌‌فن‌بازار متشکل از فعاليت‌‌‌هاي اصلي مرتبط با مبادلات فناوري و فعاليت‏هاي پشتيباني جهت ارائۀ اطلاعات و خدمات کامل براي گسترش مبادلات مي‌باشد. اين فعاليت‏ها بر اساس مدل مفهوم زنجيره ارزش پورتر در جدول زير خلاصه شده‌اند (موحدي و طباطبايي، 1389). 157892327401600جدول 3-2. فعالیت‌های فن‏بازار (موحدی، طباطبایی، 1389) 4-6-2. انواع فن‏بازار ‌‌‌فن‌بازار عبارتست از سامانه‏اي که با استفاده از سياست‌ها و راهکارهاي مختلف، موانع موجود سر راه معاملات فناوري را از ميان برداشته و بازاري شفاف و باز از تراکنش‌‌‌هاي فناورانه را بوجود آورد. در این صورت، مي‌توان به شبکه عرضه‌کنندگان، متقاضيان و مراکز ارائه‌دهنده خدمات فناوري و نيز مجموعه سياست‌ها و روال‌‌‌هاي مديريت اين شبکه، را اطلاق کرد. ‌‌‌فن‌بازارها بر اساس شاخص‌‌‌هاي مختلف به صورت‌‌‌هاي متفاوتي دسته‌بندی مي‌شوند. ‌‌‌فن‌بازارها بر اساس وظيفه اصلي، به سه دسته زير تقسيم مي‌شوند: ۱. ‌‌‌فن‌بازار اطلاعات فناوري؛ ۲. ‌‌‌فن‌بازار مبادلات و انتقال فناوري؛ ۳. نوع ترکيبي آن‌ها. ‌‌‌فن‌بازار اطلاعات فناوري، سيستم جامع گسترش اطلاعات مي‌باشد. اين سيستم با جمع‏آوري و توليد اطلاعاتي درباره مبادلات انتقال فناوري، آن‌ها را براي استفاده‌کنندگان فناوري منتشر مي‌کند. متقاضي با توجه به دسترسي آسان و سريع به اطلاعات از طريق شبکۀ پخش اطلاعات انتقال مي‌يابد به جستجوي فناوري مناسب و شريک فناوري خود مي‌پردازد. براي نمونه بازار فناوري در اروپا را مي‌توان اشاره نمود. ‌‌‌فن‌بازار مبادلات فناوري موسوم به بازار معاملات فناوري، سيستم تجارت فناوري‌‌‌هاي شناخته شده است. اين سيستم از طريق معرفي مستقيم آن‌ها بين خريدار و فروشنده، برگزاري نمايشگاه‌‌‌هاي نمونه‌‌‌هاي محصول فناوري به صورت منظم و نامنظم و ... (بازار فيزيکي) عمل مي‌نمايد. فعاليت‌هاي مبادلات فناوري جامع و يا مورد به مورد برحسب زمينه، محصول زمينه و هدف فرق مي‌کند. سمينارهاي انتقال فناوري و ارائه آن همراه با مبادلات فناوري و به صورت همزمان برگزار مي‌گردد. اين بازارها مي‌توانند در سطح منطقه، بخش، ناحيه يا ترکيبي از هر کدام ايجاد شوند. نمونه‌هاي موردي از آن عبارتند از مرکز اطلاعات بازار فناوري شرکت‌هاي کوچک و متوسط ژاپن و فن‏بازار دائوجون در کره. نمونه‏ي ترکيبي دو مورد فوق، فن‏بازاري است که مشاوره‏ها، واسطه‌ها و مبادلات فناوري را ارائه مي‌نمايد. اين ‌‌‌فن‌بازار اطلاعات مرتبط با انتقال فناوري را تأمين و فرايند کامل تحقيقات فناوري تا سرمایه‌گذاری تجاري را پشتيباني مي‌کند. يک نمونه از نوع ترکيبي، ‌‌‌فن‌بازار يونيدو در حيطۀ آسيا و اقيانوسيه و ‌‌‌فن‌بازار شوراي بهره‏وري هنگ‏کنگ مي‌باشد (APCTT, 2013). فن‏بازارهاي ترکيبي براي پوشش مشکلات زيرساخت‌هاي سنتي انتقال فناوري بايستي سه بخش زير را با هم داشته باشند: بخش اول بازار فيزيکي است که در آن صاحبان و منابع فناوري به همراه نيروي انساني ماهر در قالب نمايشگاه‌هاي تجاري و فناوري به معامله مي‌پردازند؛ بخش دوم بازار مجازي است که به‌وسیلۀ آن همکاري‌هاي فناوري از طريق شبکه اطلاعات منسجم بر روي اينترنت شکل مي‌گيرد؛ بخش سوم سيستم پشتيباني است. اين سيستم، خدمات اصلي براي تسهيل مبادلات را در دو بخش ديگر شامل ارزيابي فناوري، حق امتياز، خدمات مالي و ... ارائه مي‌دهد. اين سه بخش در شکل زير نمايان است: 12700شکل 1-2: بخش‏های مختلف فن‏بازار ترکیبی 5-6-2. تفاوت ‌‌‌فن‌بازار با ساير بازارها الف- ساختارهاي موضوعي متفاوت: در مقام مقايسه ‌‌‌فن‌بازار به‌عنوان بازار فناوري با ساير بازارها، تفاوت‌‌‌هاي زيادي را مي‌توان برشمرد. ناگفته پيداست که برخي از اين تفاوت‌ها مربوط به موضوعيت و ماهيت بازار فناوري در مقايسه با ساير بازارهاست که با در نظر داشتن ويژگي‌هاي فناوري و نيز بازار (که در قبل به آن‌ها اشاره شد)، مي‌توان اين تفاوت‌ها را مورد بررسي قرار داد. دستۀ اول تفاوت‌‌‌هاي مربوط به بازار کالاها و خدمات و بازار فناوري، به ويژگي‌هاي فناوري مرتبط مي‌شود. اين ويژگي‌ها باعث مي‌شوند موضوع شکل‌گیری بازار فناوري، متفاوت از شکل‌گیری هر بازار ديگري باشد. تعدادي از اين ويژگي‌ها عبارتند از: فناوري از جنس اطلاعات و دانش است، بنابراين نامحسوس است، با مصرف از بين نمي‏رود، بدون مرز و فراملي و فزاينده است. -علي‏رغم اينکه فناوري مستهلک نمي‏شود، اما جاي خود را به فناوري‌‌‌هاي ديگر مي‌دهد. فناوري شامل سخت‏افزار، نرم‏افزار، دانش‏افزار و سازمان‏افزار است. بنابراين طيف گسترده‌اي از اطلاعات را در بر مي‌گيرد. ويژگي‌هاي اشاره شده همگي دلالت بر پيچيدگي‌‌‌هاي فناوري و مباحث مرتبط با آن، به خصوص موضوع انتقال فناوري دارند. بنابراين شکل‌گیری بازار فناوري نيز موضوعات و پيچيدگي‌هاي خاص خود را به دنبال دارد. بعضي از اين موضوعات عبارتند از: با توجه به تعداد محدود عرضه‌کنندگان و متقاضيان در بازار فناوري، بازار رقابت کامل در مورد آن مصداق ندارد. با توجه به اينکه بازار فناوري، بازار رقابت کامل محسوب نمي‏شود، سيستم قيمت‏گذاري فناوري در اين بازار نسبت به ساير بازارها، شکل متفاوتي دارد و قيمت‏گذاري آن هيچ مبناي قابل اطميناني ندارد. ويژگي همگن بودن در مورد بازار فناوري صدق نمي‏کند. به دليل اين‏که بازار فناوري به‏مثابه بازار کالاها و خدمات نيست که کالاهاي واحدهاي توليدي در يک صنعت خاص در بازار کاملاً مشابه باشند. محدود بودن توليدکنندگان (عرضه کنندگان) و مصرف‌کنندگان (متقاضيان)، که در ادامه بيشتر به آن‌ها اشاره شده است. ب- وضعيت خاص عرضه‌کنندگان فناوري در تعاملات فناورانه: عرضه‌کنندۀ فناوري (امتيازدهنده) و متقاضي فناوري (امتيازگيرنده)، دو رکن اصلي محسوب مي‌گردند. در بازار فناوري، عرضه‌کنندگان فناوري ملاحظات خاص خود را دارند که در ادامه به بعضي از آن‌ها اشاره شده است. ج- وضعيت خاص متقاضيان فناوري: در قسمت قبل به استراتژي‏هايي اشاره شد که لازم است توسط عرضه‌کننده اتخاذ شود. واقعيت اين است که متقاضي فناوري نيز بايد پیش‌نیازهای لازم را داشته باشد. نکته اخير از ملاحظات اساسي انتقال موفق فناوري است. به عبارت بهتر، متقاضي فناوري بايد با در نظر گرفتن ملاحظات و ايجاد قابليت‌هايي، به بهترين شکل ممکن از امتياز کسب‌شده، بهره‏برداري نمايد (موحدي و طباطبايي، 1389). 6-6-2. فن‌بازار، نظام نوآوري و نقش دولت نظام نوآوري در برگيرندۀ نهادها و زيرسيستم‌هاي دخيل در نوآوري است. در جوامع مختلف، صنعت به‌عنوان زيرسيستم توليد، و دانشگاه به‌عنوان زيرسيستم تحصيل و آموزش و دست‌كم به‌عنوان بخشي از زيرسيستم علم و فناوري پذيرفته شده است(بوشهري و طبائيان، 1385). از سوي ديگر، مجدداً بر اساس آنچه در قسمت‌هاي قبلي مرور شد، ارتقاي نوآوري فناورانه و به‌طوركلي خلق، توسعه، تجاري‌سازي و اشاعۀ فناوري در جامعه به كاركرد و رابطۀ اين زيرسيستم‌ها بستگي دارد. بنابراين، براي آنكه وضعيت نوآوري فناورانه در كشور ارتقا يابد بايد عملكرد صنعت به‌عنوان نهاد توليد و عملكرد دانشگاه به‌عنوان نهاد علم و فناوري از يك طرف، و ارتباط اين دو نهاد از طرف ديگر، بهبود يابد. دقيقاً در همين جاست كه نقش فن‌بازار به‌عنوان يك نهاد واسط آشكار مي‌شود. به‌عبارت ديگر، فن‌بازار محل تلاقي اين دو نهاد است. البته بايد توجه داشت كه ايجاد فن‌بازار به‌معناي بهبود قطعي ارتباط صنعت با دانشگاه نيست و اين ارتباط تحت تأثیر عوامل ديگري همچون فضاي رقابتي حاكم بر صنعت نيز قرار دارد (نظري‌زاده و طبائيان، 1383). از زاويه سياست‌هاي فناوري نيز مي‌توان به اين موضوع نگريست. چنانكه اشاره شد، سياست‌هاي فناوري را مي‌توان به سياست‌هاي عرضه، تقاضا، و رقابت تقسيم كرد. هدف اين سياست‌ها در واقع ارتقاي سيستم ملي نوآوري است و فن‌بازار با نقشي كه در اين سياست‌ها ايفا مي‌كند، موجبات ارتقاي سيستم را فراهم مي‌سازد. اما نقش فن‌بازار در اين سياست‌ها چيست؟ سه پاسخ براي اين سؤال وجود دارد. اولاً، فن‌بازار عرضۀ فناوري را ترغيب مي‌كند؛ ثانياً، موجب تقاضاي فناوري مي‌شود؛ و ثالثاً، بستري براي اشاعۀ فناوري مهيا مي‌كند. توضيح اينكه دانشگاه‌ها به‌عنوان يك نهاد علم و فناوري در رويارويي با فن‌بازار، آن را به شكل محلي براي عرضۀ دستاوردهاي علمي و فناورانۀ خود مي‌بينند كه مي‌توانند راه‌حل‌هاي علمي و فناوري‌هاي توسعۀ یافته خود را ـ كه ممكن است در مراحل مختلفي از توسعه همچون نمونه آزمايشگاهي، پايلوت پلنت و غيره قرار داشته باشند ـ در آن به نمايش بگذارند و عرضه كنند. از سوي ديگر، صنعت و به عبارت بهتر، بنگاه‌هاي صنعتي نيز از يك طرف فن‌بازار را به‌صورت محلي براي يافتن فناوري‌هاي نو و پيدا كردن پاسخي نو براي تقاضاهاي فناورانۀ خود مي‌يابند (تقاضا از دانشگاه‌ها و مراكز تحقيقاتي) و از طرف ديگر آن را مكاني براي مبادلۀ فناوري‌هاي بالغ و حتي منسوخ (عرضه و تقاضاي فناوري بين بنگاه‌ها) مي‌بينند. به اين ترتيب، نقش فن‌بازار در نظام ملي نوآوري را مي‌توان تسهيل و تقويت ارتباط بين برخي از اجزاي نظام، يعني نهادهاي علم و فناوري و نهادهاي توليدي عنوان كرد كه يكي از پيامدهاي آن بهبود ارتباط صنعت با دانشگاه است. فن‌بازار مي‌تواند با فراهم آوردن سازوكارهاي حمايتي همچون حمايت از عرضه‌كنندگان (در قالب تأمين منابع مالي، كمك به ثبت اختراع، ثبت حقوق مالكيت فكري، بازاريابي فناوري، ارائه مشاوره و ...) و نيز حمايت از متقاضيان فناوري (به‌صورت تأمين سرمايه مخاطره‌پذير، ارزيابي فناوري، بازاريابي تجاري و ...) باعث شود عرضه و تقاضاي بيشتر و مؤثرتري شكل گيرد (نظري‌زاده، 1382). در اين راستا دولت مي‌تواند صاحبان فناوري همچون دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها و مراكز تحقيقاتي را تشويق كند تا به‌منظور مشاركت در توسعه ملي به شكلي فعال در اين عرصه وارد شوند و از منافع آن برخوردار گردند. حمايت دولت از شكل‌گيري فن‌بازارها، انگيزۀ توليد فناوري‌هاي بومي و تقاضا براي بهره‌برداري از آن‌ها را افزايش خواهد داد. دلايل گوناگوني براي ايجاد و توسعه فن‌بازارها توسط دولت وجود دارد كه برخي از آن‌ها عبارتند از (ملکي فر، 1382): فن‌بازار مي‌تواند از انباشت بدون استفاده فناوري در دانشگاه‌ها، مؤسسات تحقيقاتي و سازمان‌ها و بنگاه‌هاي صنعتي جلوگيري كند. با تزريق فناوري‌هاي نو به بنگاه‌هاي بومي، توان فناورانه و قوۀ رقابت‌پذيري آن‌ها را تقويت كند. با كمك به فروش مكرر فناوري، هزينه توسعه آن‌ها را براي توسعه‌دهندگان و هزينه خريد آن‌ها را براي صاحبان فناوري جبران كند. با در دسترس قرار‏دادن فناوري، از دوباره‌كاري و موازي‌كاري‌هاي تحقيقاتي يا انتقال فناوري چندباره جلوگيري كند. از جمله اهداف ايجاد فن‏بازار نيز مي‏توان به موارد زير اشاره کرد (صمدي و همکاران، 1385): کاهش موانع موجود بر سر راه معاملات انتقال فناوري؛ گردآوري و توزيع اطلاعات واقع‏بينانه؛ استفاده بهينه از قابليت‏هاي فناورانه منطقه؛ رونق‏بخشي به فعاليت مراکز توليد فناوري يا تجاري‏سازي نتايج فعاليت آن‌ها؛ ايجاد فرصت‏هاي نوين کسب‌وکار؛ گسترش مشارکت‏ها و همکاري‏هاي رسمي و غيررسمي در زمينه فناوري. به اين ترتيب، ايجاد و توسعه فن‌بازارها به‌عنوان يك مقولۀ سياستي در دستور كار دولت قرار مي‌گيرد. در اين راستا سياست‌هاي زير به‌عنوان پیشران‌های فن‌بازار پيشنهاد مي‌شوند: فرهنگ‌سازي پيرامون اهميت فن‌بازارها و تأثیر آن‌ها بر توان رقابتي صنايع داخلي؛ تشويق بخش خصوصي به تأسيس فن‌بازار؛ تربيت نيروي انساني متخصص در زمينه‌هايي از قبيل قيمت‌گذاري، ارزيابي و بازاريابي فناوري براي فن‌بازارها؛ و حمايت از قراردادهايي كه از طريق فن‌بازار منعقد مي‌شوند. 7-6-2. گسترۀ خدمات فن‏بازار در فن‏بازار هر نوع مبادله‏اي در ارتباط با فناوري، صورت مي‏گيرد. البته گسترۀ خدمات هر فن‏بازار بسته به حوزه‏اي که در آن فعاليت مي‏کند، چشم‏انداز، سياست‏هاي منطقه‏اي و مخاطبين آن فن‏بازار متفاوت خواهد بود. در يک نگاه کلي مي‏توان خدماتي که توسط يک فن‏بازار ارائه مي‏شود را در 10 گروه مطابق جدول زير دسته‏بندي کرد (صمدي و همکاران، 1385)؛ جدول 4-2: گسترۀ خدمات فن‏بازار (صمدي و همکاران، 1385) رديفگروه خدماتانواع خدمات1خدمات فرهنگ‏سازي و ترويجيبرگزاري همايش‏ها، کنفرانس‏ها و کارگاه‏هاي آموزشي پيرامون مبادلات فناوري؛انتشار کتاب‏ها، نشريات و خبرنامه‏ها؛2خدمات علميتوليد ايده‏هاي نو؛برگزاري دوره‏هاي آموزشي براي مسئولان، مديران فناوري صنايع و مراکز مختلف؛توليد کتب و مقالات و سخنراني‏ها؛3خدمات حقوقيخدمات خریدوفروش فناوري و سهام؛حمايت‏هاي قضايي در دادگاه‏ها؛مشاوره به شرکت‏ها در مورد جعل و تقلب؛4خدمات آزمايشگاهيتست محصول و تأييد طراحي؛نمونه‏سازي سريع؛اجراي انواع طراحي صنعتي و مکانيکي،روش‌هاي تست توليد؛خدمات حاشيه‏اي در زمينۀ طراحي محصول؛5خدمات تجاري و بازاريابيطراحي پايلوت؛تحقيقات ورود به بازار؛خدمات مشاوره کسب‌وکار؛ارزش‏گذاري فناوري‏ها و ايده‏ها؛انجام مطالعات بازار؛6خدمات مالکيت فکريمديريت دارايي‏هاي فکري؛خدمات ثبت اختراع و نوآوري‏ها؛جستجوي ايده‏هاي نو؛خدمات جستجوي پروانه‏هاي ثبت اختراع (پتنت)؛خدمات ثبت طراحي؛ثبت علائم تجاري و علائم خدماتي؛جستجو براي حذف موانع حاشيه‏اي؛اعطاي کمک‏هاي مالي براي کاربردي کردن اختراعات؛7خدمات اطلاع‏رسانيمعرفي منابع تأمين فناوري و معرفي مراکز پژوهشي؛اطلاع‏رساني روزآمد پيرامون اختراعات و نوآوري‏ها؛طراحي مراکز اطلاع‏رساني پيرامون پروانه‏هاي ثبت اختراع، ايده‏ها و فناوري‏ها؛8خدمات مربوط به ارزيابي فناوريقيمت‏گذاري کسب‌وکارها؛قيمت‏گذاري سرمايه‏هاي فکري؛ارزيابي توان فناورانه بنگاه‏ها؛9خدمات مبادلات فناوريانتقال فناوري؛دريافت حق امتياز فناوري؛قيمت‏گذاري فناوري؛مشارکت در توسعه فناوري؛گزينش فناوري بهينه و برتر؛10خدمات تجاري‏سازيتهيۀ طرح تجاري؛تأمين سرمايه خطرپذير؛تطبيق کسب‌وکار با بازار و مشتري؛ايجاد زمينۀ همکاري ميان شرکاي تجاري؛بازاريابي و فروش محصول/ کانال‏هاي توزيع؛مشتري‏پسند کردن/ بهينه‏سازي محصول و مشتقات آن؛خریدوفروش پتنت و علائم تجاري؛خدمات شبکه‏سازي شرکت‏ها و کمک به ورود شرکت‏هاي نوآور به بازار؛ 8-6-2. مطالعات تطبیقی ‌‌‌فن‌بازار در جهان در دو دهۀ گذشته تقريباً اکثر کشورهاي پيشرفته صنعتي و تازه صنعتي شده از سازوکاري به نام فن‌بازار يا زيرساخت‌هاي مشابه استفاده کرده‌اند. البته در همه‌جا اين سيستم‌ها به‌عنوان فن‌بازار مطرح نشده‌اند. در ادبیات مدیریت و سیاست‌گذاری فناوری عمدتاً از اصطلاح "نهادهای واسطه‌ای" ( (Tietze,2008، "واسطه‌های انتقال فناوری" Pollard,2006)) و "واسطه بازار فناوری" Tietze & Herstah,2010)) استفاده‌شده که بر مفاهیمی مترادف یا گسترده‏تر از فن‏بازار دلالت دارند. این مفاهیم گسترده که ما در این پایان‌نامه به‌طور خلاصه آن‌ها را "نهادهای میانجی" نامیده‌ایم، علاوه بر فعالیت‌های خریدوفروش فناوری بر فعالیت‌های دیگری از قبیل تأمین سرمایه مخاطره پذیر، ثبت پتنت، سرمایه‌گذاری در تحقیقات و نوآوری و امثال این‌ها نیز متمرکز هستند. الف) اتحادیه اروپا اتحادیه اروپا،"واسطه‌های انتقال فناوری"را به‌عنوان ابزاری سودمند برای انتقال فناوری‌های دانش‌بنیان به مراکز کسب‌ وکار به‌ویژه شرکت‌های کوچک و متوسط تشخیص داده است. این اتحادیه از عملکرد "مراکز رله نوآوری" پشتیبانی کرده تا از این طریق شبکه‌ای از نهادهای میانجی برای اشاعه فناوری در سطح اروپا ایجاد کند. این اقدام با پشتیبانی فعالانه اتحادیه اروپا از توسعه ابزارهای نوآوری، شبکه‌های اطلاعات و ارتباطات و بسته‌های آموزشی برای بهبود مهارت‌ها و منابع لازم برای مجریان شاغل در "واسطه‌های انتقال فناوری" همراه بوده است. در این سطح فراملی از سیستم نوآوری، تعامل قابل توجهی بین سیاست‌های انتقال فناوری در سطوح اتحادیه اروپا، منطقه‌ای و محلی شامل سیاست‌های ارتقا فرایندهای یادگیری فردی و سازمانی از طریق سیستم نوآوری منطقه‌ای وجود دارد (Gerstlberger,2014). به‌طور خلاصه، شاید بتوان گفت که سیاست‌های دولت و اتحادیه اروپا از اقدامات طرف تقاضا برای بالا بردن ظرفیت نوآوری، پشتیبانی کرده و مثلاً به "واسطه‌های انتقال فناوری" کمک کرده تا توانمندی‌های تخصصی آن‌ها برای متصل کردن شرکت‌های کوچک و متوسط به نهادهای تحقیق و توسعه بالا رود. البته حمایت از انتقال فناوری به سیاست‌های عمومی محدود نمی‌شود. شرکت‌های بزرگ هم که می‌خواهند از مزیت رقابتی حاصل از فناوری‌های جدید برخوردار شوند در این راه گام برداشته و به ایجاد تقویت ارتباط با نهادهای تحقیق و توسعه پرداخته و حتی بعضاً به ایجاد انکوباتور برای کمک به شکل‌گیری شرکت‌های کوچک و متوسط پرداخته‌اند. به‌علاوه، همکاری بخش خصوصی و عمومی در تعریف و اشاعه پروژه‌های تحقیق و توسعه به‌ویژه در مرحله پیش از تجاری‌سازی چه در سطح ملی اتحادیه کاملاً مشهود است.انگیزه ‌بخش خصوصی و عمومی برای حمایت از انتقال فناوری متفاوت است ولی بخش عمومی به این واقعیت پی برده است که می‌تواند با شرکت‌های خصوصی هم‌راستا شود. ب) مراکز فناوري و تحقيق و توسعه اروپا در کشورهاي اروپايي بيشتر شبکه‌هاي اطلاع‌رسانی و ارتباطات بين مراکز فناوري و تحقيق و توسعه (IRC) با رويکرد نوآوري تحت عناوين مراکز تقويت نوآوري محل تجارت فناوري و يا مرکز مبادلات فناوري وجود دارد. به‌عنوان مثال از سال ۱۹۹۵ تا سال ۲۰۰۰، مرکز تقويت نوآوري در بيش از ۵۰۰۰ مذاکرۀ انتقال فناوري مشارکت کرده است؛ ۶۵۰۰۰ شرکت از اين طريق نيازهاي فناوري خود را برآورده و يا نتايج تحقيقاتي خود را ترويج کرده‌اند. اين شبکه داراي ۱۰۰۰ پرسنل با تخصص‌هاي روز در زمينۀ تجاري، صنعتي و تحقيقاتي است. ثمرۀ کار آن‌ها ۸۰۰ انتقال بين‌المللي در زمينه‌هاي فروش، صدور گواهينامه، ترويج و توسعۀ مشترک فناوري جديد مي‌باشد. خدمات IRC‌ها عبارت است از: ۱. معرفي شريکان بالقوه به يکديگر؛ ۲. ارائه خدمات مشاورها در زمينۀ حقوق مالکيت معنوي؛ ۳. ارائه خدمات مشاور‌هاي در زمينۀ حقوق قرارداد گواهي، مذاکره و مباحث تأمين مالي؛ ۴. ارائه اطلاعات تحقيق در زمينۀ مورد علاقه مخاطب؛ ۵. ارائه خدمات مشاوره‌اي براي رسيدن به نتايج در تحقيقات توسعه‌اي و کمک در انتقال نتايج تحقيق و فناوري‌ها به ساير مناطق اروپايي. پ) انگلستان در انگلستان علاوه بر برنامه‌های اتحادیه اروپا، برنامه‌های دیگری نیز در سطوح ملی و منطقه‌ای وجود دارد که از انتقال فناوری به شرکت‌های کوچک و متوسط و به‌کارگیری آن توسط این شرکت‌ها پشتیبانی می‌کنند. همان‌گونه که میجر و کوردی هایس ((Major & Cordy-Hayes,2000 اشاره کرده‏اند، در انگلستان، علاقمند کردن شرکت‌های کوچک و متوسط به نوآوری و موضوعات آن دشوار است.به‌رغم تأکیدات ملی و محلی بر برنامه‌های توسعه نوآوری،کارایی این برنامه می‌تواند به دلیل فقدان درک متقابل حامیان و شرکت‌های کوچک از یکدیگر با مشکل روبرو شود.در این میان نقش نهادهای میانجی در اشاعه فناوری بسیار کلیدی است ولی این نهادها باید متوجه پراکندگی و تفاوت جهت‌گیری این شرکت‌ها با یکدیگر باشند. ج) اقتصادهای در حال گذار در اروپای شرقی و مرکزی به‌موازات تکامل گذار اقتصادی در کشورهای اروپای شرقی و مرکزی، توجه دولت‌ها به انتقال فناوری افزایش‌یافته و نه‌تنها به نقش بنگاه‏ها به صورتی که در جوامع سوسیالیستی مطرح بود توجه دارند بلکه به توسعه کسب‌وکار و کارهای کوچک نیز به‌عنوان راهی برای گذار به اقتصاد بازار و رقابت با سرمایه‌گذاری خارجی در کشور نگاه می‌کنند. بسیاری از کشورها مجبور شده‌اند دانش فنّاورانه خود را ارتقا و سرمایه اجتماعی خود را توسعه دهند زیرا در سیستم سوسیالیستی قدیمی نوآوری بسیار متمرکز بود و بیشتر به سمت صنایع سنگین هدایت می‌شود. این کشورها به‌رغم اینکه از نیروی کار و تحصیل‌کرده‌ای برخوردارند ولی فناوری آن‌ها مدرن نیست و مهارت‌های لازم برای اقتصاد بازار همچون مدیریت استراتژیک و بازاریابی توسعه‌نیافته است.(witt,1998) در حال حاضر این کشورها همگرایی زیادی با مدل‌های غربی پیداکرده‌اند. البته همه کشورهای منطقه با سرعت یکسانی دوره گذار اقتصادی را طی نمی‌کنند و سرعت آن‌ها به نقطه شروع فرآیند گذار و شرایط سیاسی آن‌ها بستگی دارد. به نظر تیهانی و روات (Tijanyi & Roath, 2002) در این منطقه گروه‌های متفاوتی از کشورها وجود دارد، مثلاً برخی از کشورها از نظر توسعه بازار بسیار پیشرفته هستند و برخی نیز به عضویت بازار مشترک اروپا درآمده‏اند و در مقابل، در برخی از کشورها از زمان شروع گذار چیز زیادی تغییر نکرده و کماکان میزان قابل‌توجهی از مداخله دولت وجود دارد. الحاق برخی از کشورها همچون لهستان و مجارستان به اتحادیه اروپا تأثیر زیادی بر توسعه نظام نوآوری آن‌ها داشته است. در مجارستان شکل‌گیری پارک نوآوری در کنار دانشگاه فناوری و اقتصاد بوداپست باعث شده که این پارک به‌صورت انکوباتوری برای اساتید دانشگاه عمل کند و درعین‌حال به توسعه سایر بنگاه‌های مستقر در منطقه نیز کمک کند. در جمهوری چک، شکل‌گیری مناطق تجاری با سرمایه‌گذاری دولت مرکزی (60%) و مقامات محلی (40%) موجب تأسیس انبوهی از شرکت‌های تازه‏پا شده است. شبکه‌سازی این شرکت‌ها نیز تحت تأثیر سیاست حمایت از همکاری‌های بین بنگاهی از سوی دولت و اتحادیه اروپا تعقیب شده است. البته این شرکت‌ها با مشکل بالا بودن میزان مالیات روبرو هستند. به نظر دایکر و همکاران (Dyker etal, 2003) شرکت‌های کوچک در اسلوانی و مجارستان برای تأمین اطلاعات، یادگیری و نوآوری به شبکه وابسته هستند. در اسلوانی، کوچک بودن حجم بازار داخلی باعث شده که شرکت‌های کوچک و متوسط به دنبال شبکه‌هایی برای صادرات و سایر فعالیت‌های بین‌المللی باشند. به‌طورکلی ، توسعه نهادی و شبکه‏ای، کلید توسعه سیستم‌های نوآوری است (Tihanyi & Roath, 2002) و نهادهای انتقال فناوری کلیدی هنوز اثربخش نیستند. ابتکار عمل‌های دولتی نیز اگر وجود داشته باشد عمدتاً در حد قصد و نیت هستند نه واقعیت محقق شده. گلس و همکاران (Glas etal, 1999) در مورد اسلوانی گفته‌اند که تلاش‌های مقامات دولتی برای ارتقا فناوری در شرکت‌های کوچک عموماً ضعیف است. به‌رغم این نگاه بدبینانه، نمونه‌هایی از موفقیت نیز وجود دارد، مثلاً وودوارد (Woodward. 2001) تشکیل شبکه‏ای متشکل از دانشگاه فنی لودز در لهستان و انکوباتورهای کسب‌وکار و پارک علمی موجود در منطقه را گزارش کرده است. در لیتوانی انکوباتورهای کسب‌وکار با همکاری دانشگاه کونس شکل گرفته‌اند. در مجارستان نیز توسعه انکوباتور و پارک علمی با همکاری دانشگاه مجارستان صورت گرفته است. ادارات دولتی در ایجاد "نهادهای انتقال فناوری" در سطح ملی و منطقه با مشکل جدی تضمین اثربخشی این نهادها روبرو هستند. یکی از این مشکلات که در بالا به آن اشاره شده، ناتوانی کارکنان دولتی در اجرای اثربخش سیاست‌هاست. این می‌تواند ناشی از دیدگاه منفی شرکت‌های کارآفرین و یا حتی ناشی از مسائل سیاسی باشد. مشکل دیگر، نگرش منفی "مالک – مدیر" شرکت‌های کوچک و متوسط نسبت به سازمان‌های دولتی و نیمه‌دولتی باشد. کارکنان این سازمان‌ها تحت تأثیر سیستم سیاستی گذشته با نوعی شک و تردید به مدیران و مالکان شرکت‌ها می‌نگرند. سرانجام اینکه در این کشورها نوعی اقتصاد غیررسمی و درعین‌حال گسترده وجود دارد که احترام و پذیرشی برای سیاست‌های دولتی و شبکه‏ای قائل نیست. ح) آسیا در این قسمت کشورهای عضو اتحادیه کشورهای جنوب شرقی آسیا (آسه‏آن) از نظر نهادهای میانجی مطالعه شده می‌شوند. این اتحادیه شامل کشورهای برونئی، کامبوج، اندونزی، لائوس، مالزی، میانمار، سنگاپور، تایلند و ویتنام است. بر خلاف سیستم‌های نوآوری اتحادیه اروپا، در سیستم کشورهای عضو آسه‏آن انتقال فناوری بسیار پراکنده است. در این کشورها اجزای مختلف "نهادهای انتقال فناوری" وجود دارد و ذی‏نفعان شبیه ذی‏نفعان در اتحادیه اروپا هستند. آنچه غایب است، اجرای سیاست‌های منطقه‌ای و بسیاری از شبکه‌های لازم دیگر است. در گردهمایی‌های اخیر آسه‏آن طرح‌های گسترده و فراگیری برای توسعه مبتنی بر فناوری تدوین شده ولی شبکه نهادی پشتیبان کماکان در مراحل ابتدایی توسعه قرار دارد. مشکل دیگر، فقدان سیاست‌های آموزشی منسجم است که برای ارتقاء سطح مهارت در کشوها عضو حیاتی است. تفاوت سطح توسعه اقتصادی و تفاوت سطح زیرساخت‌های صنعتی موجود در کشورهای عضو از دیگر مشکلات این منطقه است. کشورهای آسه‏آن، به‌ویژه سنگاپور، چند سالی است که پیشتاز توسعه صنایع مبتنی بر فناوری برتر (های‏تک) بوده‌اند و هر چند تنوع این صنایع گسترده نیست ولی توانسته‌اند بخ مزیت تخصصی دست یابند. همچنین شواهدی دال بر انتقال فناوری بین سازمان‌های سنگاپور و مالزی وجود دارد (konstadalapulos, 2002) خ) ژاپن به نظر (eto,2005) هرچند در ژاپن چندید سیاست دولتی برای ترغیب نوآوری به اجرا درآمده اما همه این اقدامات با موفقیت روبرو نبوده است. وی به توسعه پارک‌های جدید کسب‌وکار و عدم موفقیت آن‌ها در جذب تعداد زیادی کسب‌وکار به‌رغم تلاش مقامات محلی و نهادهای انتقال فناوری اشاره می‌کند. مشکلات فرهنگی گسترده‏ای بین کسب‌وکارهای نهادها وجود دارد که در هنگام توسعه سیستم‌های نوآوری به آن‌ها توجه نشده است. (Izushi.2003) به نظر اتو، در ژاپن دانشگاه‌ها به دلیل عدم ترغیب نوآوری به شیوه‌ای مؤثر به وخیم شدن مسئله کمک می‌کنند. البته در بسیاری از دانشگاه‏های ژاپن دفاتر ارتباط با صنعت شکل گرفته و چندین انکوباتور نیز در محوطه دانشگاه‏ها ایجاد شده است اما تفاوت‏های فرهنگی در این موارد نیز مانعی در مسیر انتقال اثربخش فناوری‏های جدید است. اتو پیشنهاد کرده است که استراتژی‏های کوتاه مدت باید کمک به شکل‌گیری شبکه باشد و در بلند مدت بهتر است به جای دنبال کردن استراتژی‏های گسترده بر توسعه صنایع خاصی تمرکز شود. د) چین چین در دهه های گذشته به دلیل جنگ سرد با تحریم‏های غرب و پس از آن با تحریم‏های اتحاد جماهیر شوروی سابق روبرو شد و به همین دلیل برنامه‏های را برای نوآوری تکنولوزیک به اجرا در آورد."برنامه تحقیق و توسه فناوری برتر" برای حرکت تقلید از فناوری های غرب بسمت سطح بالاتری از نوآوریهای بومی،نمونه هایی از این برنامههای مقابله با تحریم هستند (Liu&Yang,2003). سیستم ملی نوآوری چین در مراحل مقدماتی توسعه قرارداد. سیستم‏های نوآوری منطقه‏ای و محلی نیز در حال تکامل هستند ولی پیشرفت انها تا حد زیاد به جهت‏گیری و چشم‏انداز کارآفرینانه مقامات محلی بستگی دارد. مثلاً در شهرها بین مقامات محلی چند پارک کسب‏وکار به راه انداخته‏اند تا سرمایه‏گذاری داخلی را ترغیب کنند و به این ترتیب، تاثیرات منفی کوچک‏سازی بخش دولتی را خنثی سازند. درمناطق دلتای رود یانگ تسه و دلتای رود پان پرل، دانشگاهای چین در جستجوی بهترین روش‏های تجاری‏سازی تحقیقات هستند ولی از نظر ایجاد دفاتر ارتباط با صنعت در مقایسه با دانشگاه‏های غرب هنوز اقدامات زیادی صورت نگرفته است. هر چند "نهادهای انتقال فناوری" در چین در مراحل مقدماتی قرار دارند اما اخیراً چندین سازمان دولتی به مکانیزمهای انتقال فناوری به عنوان وسیله‏ای برای به نتیجه رساندن تحقیقات دانشگاهی و افزایش دانش چگونگی انجام کسب‏وکار توجه نشان داده اند. لیو وجیانگ (Liu & Jiang,2001) به این نکته اشاره می‏کنند که هرچند ارتباط صنعت و دانشگاه در چین هنوز بطور کامل مطالعه نشده و این سیستم‏ها هنوز توسعه نیافته به حساب می‏آیند ولی نمونه‏هایی موفقی از همکاری نیز وجود دارد که برای مثال می‏توان از دانشگاه تسین گوا نام برد. این دانشگاه شبکه‏ای شامل سایر دانشگاه‏ها تشکیل داده و با دولت‏های محلی همکاری می‏کند. به علاوه، مکانیزه‏هایی برای همکاری صنعت و دانشگاه ایجاد کرده و با شرکت‏های چند ملیتی همچون موتورولا و ان ایی سی همکاری می‏کند. سیستم نوآوری چین به شدت تحت تاثیر ترکیبی از سیاست‏های دولت و سیستم اقتصادی چین قرار دارد ولی تاکید بیشتر بر استفاده از فناوری‏های توسعه یافته در دانشگاه برای کمک به پیشرفت اقتصادی و اجتماعی است. هر چند شکل‏گیری پارک‏های علمی و پارک‏های کسب و‏کار در چین به دهه 1980 بر می‏گردد اما تمرکز آنها عمدتاً بر جذب شرکت‏های خارجی نامرتبط – به‏جای توسعه خوشه‏های فناوری – بوده است. پارک‌های علمی در چین بعضاً چیزی بیش از یک دپارتمان دانشگاهی مرتبط با علم نبوده‌اند. مشکل جدی نوآوری و انتقال فناوری فقدان دستگاه‌های سرمایه‌گذاری مخاطره پذیر برای کمک به شرکت‌های کوچک و متوسط در به‌کارگیری فناوری‌ای جدید بوده است. ذ) فن‏بازار دائوجون از فن‌بازار در کشورهاي آسيايي بيشتر با عنوان‏‏های انگلیسی Technomart (محل صيد فناوري)، Techmart و یا مراکز انتقال فناوري در سطح ملي و بين‌المللي ياد مي‌شود. از فن‌بازارهاي موجود در آسيا مي‌توان به فن‏بازار دائوجون اشاره کرد. يکي از اولين اقدامات انجمن جهاني تکنوپوليس فرصت تجاري بسيار مفيد براي برقراري ارتباط مناسب بين مؤسسات تحقيقاتي، دانشگاه‌ها و مراکز بازرگاني مي‌باشد. هدف فن‏بازار، انتقال و مبادله فناوري‌ها، محصولات و خدمات در بين و همچنين شهرهاي غيرعضو مي‌باشد. در فن‏بازار دائوجون شرکت‏هاي عضو عرضه‌کنندگان و کاربران فناوري پس از ثبت‌نام در فن‏بازار‏‌هاي شبکه‌اي و فيزيکي به تبادل اطلاعات مرتبط با فناوري شامل حق امتياز و ساير اطلاعات مي‌پردازند. کاربران فناوري خدماتي چون تأمين مالي، ارزيابي فناوري، مشاوره انتقال فناوري، انعقاد قرارداد با عرضه‌کنندگان، شرکت دوره‌اي در سخنراني‌ها، نمايشگاه‌هاي فناوري و ديگر مشاوره‌ها دريافت مي‌دارند. فن‏بازار دائوجون داراي دو دسته وظيفه محوري است. دستۀ اول تسهيل معاملات فناوري و واسطه‌گري و ارائه پيشنهاد به عرضه‌کنندگان و کاربران است. دستۀ دوم عبارت است از تهيه و تأمين اطلاعات مرتبط با فناوري. ر) نهاد انتقال و تبادلات فناوري شانگهاي (STTE) نهاد انتقال و مبادله فناوري شانگهاي اولين فن‏بازار دائمي در سطح ملّی در کشور چین است. اين نهاد ماهيتي عمومی (غیرخصوصی) دارد و مشترکاً توسط «وزارت علم و فناوري چين» و «دولت محلی شانگهاي» در سال 199تأسيس شده است. مأموریت نهاد انتقال و مبادله فناوري شانگهاي، ترغیب تجارت فناوری و محصولات های‏تک بین مناطق، صنایع و سازمان‏های مختلف به منظور شتاب بخشیدن به فرایند صنعتی شدن و تجاری‏سازی دستاوردهای علم و فناوری است. اين نهاد در راستای ترغیب پروژه‌های انتقال فناوری توانسته است نقش مهمی در ايجاد یک نظام نوآوری مستقل ایفا نماید و اقدامات مؤثری به انجام رساند. اين نهاد در سال‏های 2003 ،2005 و 2007 موفق به دریافت جایزه گلدن بریج (پل طلایی) از انجمن بازار فناوری چین و در سال 2008 موفق به دریافت عنوان موسسه نمونه ملّی انتقال فناوری گردیده است. اخيراً این فن‏بازار تلاش‏های خود را صرف ارائه خدمات نوآوری و توسعه به بنگاه‏هاي کوچک و متوسط، انتقال فناوري، پيشنهاد شريک تجاري و ارائه راه‏حل‏هاي اختصاصي به شرکت‏ها با توجه به تقاضاي آن‌ها کرده است (STTE, n.d.). برخي از خدمات ارائه‌شده توسط اين فن‏بازار عبارتند از (رمضاني، 1391): ارزيابي و مديريت عرضه و تقاضاي فناوري ترويج مبادلات فناوري سازمان‏دهي شراکت‏ها و همکاري‏هاي فناورانه ايجاد و مديريت شبکه‏ها ارزيابي وضعيت صنايع صنعتي کردن پروژه‏ها سازمان‏دهي نمايشگاه‏ها و انجمن‏ها ارائه آموزش فناوري ارائه خدمات مشاوره‏اي نيروي انساني تدوين و حمايت از قوانين و مقررات حمايت و مشاوره در تأمين مالي نوآورانه شرکت‏ها انجام مذاکرات مربوط به قراردادهاي فناوري در شکل زير، فرايند کلي انتقال فناوري در نهاد انتقال و مبادله فناوري شانگهاي نشان داده مي‏شود. اين فرايند شامل خدمات اصلي، پشتيباني و کنترلي است. خدمات مذکور نه‌تنها به مشتريان و اعضاي داخلي، بلکه به ساير کشورها نيز ارائه مي‏شود. بدین‌صورت بخش بين‏المللي انتقال فناوري این نهاد، واسطه‏اي ميان شرکت‏ها، مؤسسات تحقيقاتي و سرمايه‏گذاران خارجي و داخلي از يک طرف و پروژه‏ها و فناوري‏ها از طرف ديگر است. اين واسطه‏گري از پيشنهاد بسته‏هاي فناوري، ارزيابي آن‌ها، پيدا کردن شرکاي تجاري تا انجام مذاکرات عقد قرارداد مربوط به انتقال فناوري و يا گرفتن محصول جديد ادامه مي‏يابد. 17665703175000 شکل2-2: نمودار گردش کار فرايند انتقال فناوري در نهاد انتقال و مبادله فناوري شانگهاي (رمضاني، 1391) شبکه داخلي نهاد انتقال و مبادله فناوري شانگهاي به‌صورت سلسله مراتبي در سه سطح اصلي شکل‌گرفته است. اين سطوح عبارتند از: پايگاه‏هاي انتقال فناوري در سطح ايالت، مراکز خدماتي انتقال فناوري در سطح مناطق، اعضا در سطح شهر و حومه. این شبکه ارتباط خوبي با ساير ايالت‏ها و مناطق در چين برقرار کرده است. به‌گونه‌ای که در حال حاضر نقش اصلي و پيشرو را در فن‏بازار چين ايفا مي‏کند. همچنين به منظور اطلاع‏رسانی و مبادله فناوری با کشورهای دیگر، ارتباط گسترده‏اي در سطح بين‏المللي با بيش از 127 شريک تجاري در 20 کشور و منطقه دنيا دارد. اين شرکاي تجاري شامل سازمان‏هاي دولتي، واحدهاي تحقيق و توسعه، سازمان‏هاي انتقال فناوري و شرکت‏هاي فرامليتي است. فن‏بازار شانگهاي، به‌عنوان سازماني غيرانتفاعي و مرکز اطلاعات و ارتباطات منطقه، به نمايندگي از دولت محلی، ارتباطاتي در سطح دولت‏ها با ساير کشورها، ايالت‏ها، مناطق و دولت‏های محلی برقرار مي‏کند. اين ارتباطات با هدف انتقال فناوري، ارتقاء پروژه‏هاي بزرگ و همچنين پشتيباني از قوانين و مقررات مربوطه است. برخي از وظايفي که فن‏بازار شانگهاي با بهره‏گيري از اين ارتباطات در سطح بين‏المللي بر عهده گرفته است، عبارتند از: سازمان‏دهي انجمن‏هاي بين‏المللي فناوري تدوين راهنماي سرمايه‏گذاري‏هاي فراملي ارائه و دريافت اطلاعات جامع پروژه‏هاي بزرگ عمومي سازمان‏دهي ساير فعاليت‏هاي مربوط به ارتباطات بين‏المللي شرکت‏ها، مؤسسات و مراکز تحقيق و توسعه خارجي مي‏توانند به عضويت اين نهاد درآيند. اصلي‏ترين مزيت عضويت در اين نهاد، گشوده شدن درهاي بازار چين بر روي سرمايه‏گذاران و متقاضيان عرضه و دريافت فناوري است (رمضاني، 1391). در سال 2007، فن‏بازارشانگهای با استفاده از تجربه اتحادیه اروپا اقدام به ایجاد مرکز رله نوآوری شانگهای کرد و نقش پیشتاز را در ایجاد مرکز رله نوآوری چین ایفا نمود (STTE, n.d.). ز) مرکز انتقال فناوري آسيا و اقيانوسيه (APCTT) مرکز انتقال فناوري آسيا و اقيانوسيه، زير نظر «کميسيون اجتماعي و اقتصادي ملل متحد براي آسيا و اقيانوسيه» معروف به اسکاپ فعاليت مي‏کند. اين مرکز در سال 1977 در بنگلور تأسیس و در سال 1993 در دهلي‏نو مستقر شد. مرکز از تسهيلات و امکانات دولت هند و سایر حاميان بين‏المللي استفاده مي‏کند. هدف اصلي اين مرکز، تبديل شدن به مرکز اصلي انتقال فناوري در منطقه آسيا و اقيانوسيه است. اهدافي که بدين منظور دنبال مي‏شوند عبارتند از: افزايش همکاري‏هاي مبتني بر فناوري، پيمان راهبردي و مشارکت اجراي پروژه‏هاي توسعه‏اي براي ايجاد محيط مناسب انتقال فناوري توسعه، جذب و تطبيق فناوري با روش‏هاي کارآمد بومي‏سازي فناوري‏هاي انتقال‏يافته دسترسي به مهارت‏ها، منابع مالي، بازار و محيط نوآورانه توسعه انتقال فناوري در منطقه تسهيل واردات/ صادرات و بهره‏برداري از فناوري‏هاي سازگار با محیط‌زیست به/ از کشورهاي عضو تشويق مشارکت بيشتر زنان در زمينه فناوري کمک به اعضا از طريق تقويت توانايي‏هاي آن‌ها در توسعه و مديريت سيستم‏هاي ملي نوآوري؛ توسعه، انتقال، تطابق و پياده‏سازي فناوري؛ بهبود شرايط انتقال فناوري؛ شناسايي و ترويج توسعه و انتقال فناوري‏هاي مناسب منطقه. فعاليت‏ها و خدمات مرکز انتقال فناوري آسيا و اقيانوسيه به‌منظور ظرفيت‏سازي، ارتقاء، مديريت و ايجاد شبکه زيرمنطقه‏اي و منطقه‏اي انجام مي‏شود. اين فعاليت‏ها بر چهار حوزه تمرکز دارند: انتقال فناوري؛ مديريت نوآوري؛ فناوري اطلاعات؛ و توسعه کارآفريني مبتني بر فناوري (APCTT, 2013). خدمات مرکز مذکور به گروه‏هايي که براي توسعه و رونق هر چه بيشتر اقتصادي، فناوري و اجتماعي منطقه آسيا و اقيانوسيه تلاش دارند، تعلق مي‏گيرد. اين گروه‏ها عبارتند از: بنگاه‏هاي کوچک و متوسط آسيا-اقيانوسيه؛ مشتري‏ها، صاحبان کسب‌وکارها و کارمندان؛ کارآفرينان نوپا؛ محققان و اعضاي هيأت علمي؛ و کارمندان سازمان‏هاي دولتي. آن‌گونه که سایت مرکز انتقال فناوري آسيا و اقيانوسيه نشان می‌دهد، فعالیت‌های این مرکز بر سه حوزه اصلی متمرکز است که عبارتند از: علم، فناوری و نوآوری؛ انتقال فناوری؛ و هوشمندی (اطلاع‌یابی و اطلاع‌رسانی) فناوری. با توجه به هدف این تحقیق، مورد دوم یعنی انتقال فناوری در قسمت بعدی این نوشتار بررسی می‌شود (APCTT, 2013). ه ) بازار فناوری مرکز انتقال فناوري آسيا و اقيانوسيه، انتقال فناوري در منطقه آسيا و اقيانوسيه را از طریق برنامه‏ها و شبکه‏های مبتنی بر فناوري اطلاعات و ارتباطات و خدمات مشاوره‏ای ترویج می‏کند. این مرکز بر تسهیل همکاری‏های کسب‏و‏کار بین شرکت‏های کوچک و متوسط و ترغیب همکاری‌های مبتنی بر فناوری متمرکز است و در همین راستا نسبت به ایجاد یک شبکه اینترنتی به نام "فناوری برای شرکت‏های کوچک و متوسط" اقدام کرده است (APCTT, 2013). این سایت اینترنتی یک سازوکار برخط یا بهنگام برای تسهیل خدمات انتقال فناوري به‌ویژه برای شرکت‏های کوچک و متوسط در منطقه آسيا و اقيانوسيه است که شامل پایگاه داده‏های مربوط به عرضه و تقاضای فناوری و همچنین تأمین‌کنندگان و جویندگان فناوری به تفکیک بخش‏های مختلف می‏باشد. این سایت از نام تجاری یا برند "بازار فناوری" استفاده می‏کند که اساساً به معنای یک بازار مجازی برای خریداران و فروشندگان فناوری است تا بتوانند با یکدیگر به مذاکره و چانه‏زنی درباره عرضه و تقاضای فناوری بپردازند. هدف غایی، کمک به رشد شرکت‏های کوچک و متوسط از طریق فراهم آوردن امکان همکاری فناورانه سودمند در منطقه آسيا و اقيانوسيه است (Technology Market, 2007). دکتر راماناتان، مدیر مرکز و کارشناس مناسبات اقتصادی درباره ویژگی‌های سایت می‏نویسد: اولاً، این سایت موضوعات کلیدی مورد توجه شرکت‏های کوچک و متوسط را مدّ نظر قرارداده و مثلاً امکان دستیابی ساده‏تر به اطلاعات لازم برای دسترسی به جدیدترین فناوری‏ها را در منطقه آسيا و اقيانوسيه فراهم می‏کند؛ ثانیاً، این سایت دارای یک پایگاه اطلاعات از داده‏های مربوط به عرضه و تقاضای فناوری و همچنین تأمین‌کنندگان و جویندگان فناوری به تفکیک بخش‏های مختلف در منطقه آسيا و اقيانوسيه و سایر مناطق جهان می‌باشد؛ و ثالثاً، این سایت اخبار و اطلاعات رویدادهای فناوری در چندین کشور را با هدف تسهیل همکاری بین شرکت‌های فناوری محور در منطقه آسيا و اقيانوسيه ارائه می‌نماید (Ramanathan, k., 2013) 9-6-2 مطالعات تطبیقی فن‏بازار دفاعی در جهان الف) فن‏بازار دفاعی نهاد "فن‏بازار دفاعی" در كشورهای مختلف دنیا با عناوین مختلف و با کارکردهای اشاره شده در بخشهای قبلی در سازمان‌های دفاعی فعالیت مینماید. فن‏بازارهای دفاعی به‏صورت اختصاصی و یا حتی بین‏المللی، ملی، بخشی بوده و با هدف تسهیل، تسریع، و روان‌سازی تجارت فناوری با ویژگی‌ها و محدودیت‌های دفاعی شكل می‌گیرند. این نهادها انواع خدمات مشاوره‌ای لازم را به خریداران و فروشندگان فناوری در بخش دفاعی ارائه می‌دهند. عوامل اصلی در شکل‌گیری فن‏بازارهای دفاعی عبارتند از: ۱. استفادۀ حداكثر از مزایای گوناگون فناوری‌های كه منشأ خارجی یا داخلی دارند. ۲. جلوگیری از ركود و افول فناوری در سازمان / شرکت‌های مختلف دفاعی ۳. كمك به شناسنامه‌دار كردن فناوری‌های موجود دفاعی كشور و ارزیابی تخصصیِ كیفیت و کارایی آن‌ها توسط كارشناسانِ خبره. بدین‌وسیله اعتماد خریداران به فناوری‌های ملی افزایش می‌یابد. ۴. ایجاد یك منبع درآمد جدید و منفعتزا برای سازمان‌ها / شرکت‌های تولیدكننده فناوری در بخش‌های دفاعی. ۵. تشویق سازمان‌ها / شرکت‌های دفاعی به شفاف‌سازی و اعلام "نیازهای فناورانه " خود؛ كه انگیزه دانشگاه‌ها و موسسه‌های تحقیقاتی را برای سرمایه‌گذاری در توسعه فناوری‌های جدید تقویت می‌کند (شرکت‌های كه به‌عنوان خریدار فناوری در فن‏بازارها حضور می‌یابند، باید نیازهای خود را به‌صورت مدون و شفاف اعلام نمایند). ۶. جلوگیری از دوباره‌کاری‌ها و موازی كارهای تحقیقاتی در یك صنعت یا یك بخش دفاعی. در سال‌های اخیر، فن‏بازارهای دفاعی در كشورهای مختلف در قالب‌های نهادی متفاوت پدید آمده‌اند كه از جمله آن‌ها می‌توان به فن‏بازار دفاعی آمریکا، اروپا، ژاپن، چین و هنگ‏كنگ اشاره نمود. (Us GAO, 2011; Rendon, 2010) ب) مطالعات تطبیقی اونجو و همکاران در سال 2003، به شاخص‌ها و پارامترهای مؤثر بر فن‏بازار دفاعی ترکیه پرداخته‌اند و نقاط ضعف اساسی زیر را در خصوص فن‏بازار دفاعی ترکیه یافته‌اند: عملکرد ضعیف فروشنده‌ها، کیفیت پایین فناوری‌ها، مشکلات تحویل فناوری‌ها، افزایش غیرمعقول قیمت فروشنده‌ها، ایجاد یا خواسته‌های زیاد برای تغییر در فناوری‌ها و محصولات، تغییرات در سیاست‌های فروش و ظرفیت کارخانه‌ها، مشکلات و سیاست‌های بین‌المللی حاکم بر یک حوزه فناوری خاص، سیاست‌ها و ویژگی‌های صنایع دفاعی درگیر فن‏بازار، نیروی انسانی متخصص، تجهیزات مختلف مورد نیاز، فناوری‌های مکمل. البته بعضی از عوامل زیر را نیز در این خصوص مؤثر دانسته‌اند: استراتژی‌های توسعه صنعتی و بازرگانی حاکم بر کشور و مخصوصاً بخش دفاع، سیاست‌های کلان دفاعی در انتقال یا خرید یا فروش فناوری، شرایط اقتصادی و سیاست‌های مربوطه در بخش‌های دفاعی و ملی. (Öncü et al, 2003) وزارت دفاع آمریکا در ژانویه سال 2015 در گزارشی به بررسی ویژگی‌های فن‏بازار دفاعی آمریکا پرداخته‌اند و موارد زیر را مطرح نموده است: تحلیل‌های هزینه و فایده و امکان‌سنجی‌های لازم، در نظر گرفتن موضوعات فناورانه و ویژگی‌های مربوط، اندازه و حجم قرارداد (هزینه و تعداد)، فرصت‌های مشارکت یا همکاری مشترک، ارزش‌گذاری تجهیزات عمومی و تخصصی، قابلیت‌های پایه و ویژگی‌های سازمانی صنعت، تحقیقات بازار مناسب و میزان عرضه و تقاضا و سیاست‌ها و ویژگی‌های حاکم در آن، برنامه‌های انتقال فناوری و نقشه‌های راه، وضوح شرایط خرید، تحویل و فسخ، برنامه‌ریزی‌های مهندسی سیستم‌ها، ارزیابی ریسک فناوری‌ها، برنامه‌ها و سیاست‌های تست و ارزیابی فناوری‌ها، نیازمندی‌ها و الزامات به‌کارگیری فناوری. (DOD, 2015) کوین پلپیتر در سال 2014 در گزارشی به بررسی و ارزیابی ویژگی‌های فن‏بازار دفاعی چین پرداخته است. او در این گزارش ضمن بررسی شرایط حاکم بر فضاهای فن‏بازار چین بیان داشته‌ که معماری فن‏بازار دفاعی چین در حال تکامل بوده و سازمانی برای آن ایجاد شده است. تعدادی از برنامه‌های که ممکن است نقش اساسی در توسعه فن‏بازار دفاعی چین داشته باشد، در نظر گرفته‌شده و به آن، بودجه و شرایط خاصی تعلق گرفته است. هدف چین از ارائه چنین برنامه‌های توسعه و تقویت فضای فن‏بازار دفاعی در تعامل با فن‏بازار ملی هم‌عرض آن می‌باشد. این فنبازار ویژگی‌های اساسی زیر را دارا میباشد: داشتن برنامه‌های تحقیق و توسعه منظم و همچنین برنامه‌های حمایت‌های مالی، دستورالعمل، معماری و سیاست‌های یکپارچه و روشن در فضای فن‏بازار، مشخص بودن ویژگی‌های فناوری‌ها و قابلیت‌های سازمانی، مشخص بودن ویژگی‌ها و شرایط تست، تحویل و به‌کارگیری فناوری‌ها، شرایط و ویژگی‌های منابع انسانی، امور مالی و آموزش معین، خدمات پس از فروش، کانال‌های رسمی و غیررسمی خریدوفروش، شرایط پایا و مطمئن. سوابق تحقیقاتی فن‏بازار دفاعی چین حاکی از آن است که درک و آگاهی لازم از سیستم‌های فن‏بازار، دیدگاه‏های متناسب در مبادلات ملی و بین‌المللی، ساختارها و نهادهای تصمیم گیر و فرآیندها، در اسناد سیاستی منعکس و تلاش برای نگاشت نهادی مناسب آن در نظر گرفته شده است. (Pollpeter, 2014) کایا و همکاران در سال 2003، به بررسی فاکتورهای تحقیق و توسعه و ارتباط آن با فن‏بازار دفاعی در کشورهای مطرح آسیایی (کره، ژاپن ، ترکیه، ...) پرداخته‌اند. برخی مؤلفههای فن‏بازار دفاعی عبارتند از : میزان عرضه و تقاضای فناوری، مکانیسم‌ها و ساختارهای رسمی و غیررسمی موجود در فن‏بازار دفاعی و ملی و میزان تأثیر آن‌ها بر همدیگر، پارامترها و فاکتورهای فنی، سیاست‌های فناوری حاکم بر دفاع و کشور، شفافیت دستورالعمل‌های موجود در فن‏بازار، شرایط و نحوه دسترسی به مواد اولیه موردنیاز، شرایط و تجهیزات تحقیق و توسعه، دیدگاه مدیران ارشد و میزان فنی بودن آن‌ها، شرایط و اثرات محیطی و سیاسی. (Kaya et al , 2004) والش در گزارشی در سال 2014، به بررسی فن‏بازار دفاعی چین پرداخته است: فرآیندها در میان جوامع دفاعی چین، از جمله مقامات، صنعت، محققان، مهندسان شفاف و روشن است. استانداردهای دفاعی و الزامات فرآیندهای فن‏بازار دفاعی چین، بیشتر مبتنی بر قدرت تصمیم‌گیری در سطوح کاری مختلف کاملاً مشخص و واضح است. آموزش در بخش فن‏بازار دفاعی، با هدف افزایش توان مدیریت فنبازار کارایی بالایی داشته است. نظامات اطلاعاتی یکپارچه در حوزه فن‏بازار دفاعی از جمله بانک ثبت مقالات علمی، فنی، اختراعات و پتنت‏ها و به اشتراکگذاری و افزایش همکاری‌های متقابل بخش‌های دفاعی و ملی و مسیر مشخص تجاری یا کاربردی شدن از جمله مشخصات آن میباشد. (Walsh, 2014) شوارتز در سال 2007 و مایر در سال 2009، به بررسی مشخصات فن‏بازار دفاعی در آمریکا و اروپا پرداخته‌اند، فن‏بازار دفاعی در نهادهای نظامی دارای مسائل خاص خود و متمایز از شرکت‌های تجاری می‌باشد. به‌طور خاص، وزارت دفاع آمریکا و اروپا، دارای شرایط و ویژگی‌های برای مثال در بخش تدارکات، اندازه و حجم بازار، اهمیت و ویژگی‌های فناوری و سازمان‌های خریدار و فروشنده، استراتژی مؤثر بر تبادلات فناوری و سطح تعهدات جهانی است. فن‏بازار دفاعی آمریکا و اروپا، با چالش‌های تعاملی مختلفی مانند عدم هماهنگی‌های مختلف در چشم‌اندازها، اهداف و ارزش‌ها برخوردار بوده است. طیف متنوعی از سهام‏داران در فرآیند خریدوفروش درصدد هستند تا ضمن برآورده ساختن مسائل ناشی از دغدغههای زیست‌محیطی، خواستههای خود را تحمیل نمایند. وزارت دفاع برای یکپارچه‌سازی نظام‏های اکتساب و ساختارهای فن‏بازار دفاعی، نیازمند یک شبکه بزرگ و پیچیده متشکل از لایه‌های چندگانه و مرتبط، پاسخگو به ذائقههای مختلف سازمان‌های درگیر و ایجاد محصولات جدید به‌منظور حفظ برتری فناورانه می‌باشد(Schwartz, 2007. Meyer, 2009). سیاست‏های اجرایی در این راستا عبارت است از: * تحقیقات و توسعه قوی، به‌ویژه برای فن‏بازار دفاعی* توانایی تبدیل تحقیقات و نوآوری‌ها به محصولات جدید در فن‏بازار دفاعی* توانایی تبدیل نوآوری تجاری به تجهیزات نظامی * پایگاه داده و تجربه در تولید و فروش سلاح در فن‏بازار دفاعی* دسترسی به زنجیره تأمین قوی ملی و بین‌المللی برای قطعات و فناوری‌ها * دسترسی به فناوری‏های پیشرفته برای تولید مواد، سنسور، نرم‏افزار، ریزپردازنده و دیگر فناوری‌های پیشرفته * مکانیزم‏های قوی در تبادلات و خریدوفروش فناوری‌ها، ایجاد ساختارها و قوانین قوی و دارای کانال‌های رسمی و غیررسمی قوی و معتبر جهانی در سال 1992، شاما اظهار داشت که ایالات‌متحده باید راه‌های ‏مؤثرتری برای انتقال فناوری در سطح آزمایشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی (ملی و فراملی) پیدا کند. او به مقایسه چهار استراتژی خریدوفروش فناوری استفاده‌شده توسط مراکز یا آزمایشگاه‌ها پرداخته است؛ استراتژی منفعل، استراتژی فعال، استراتژی کارآفرینی و استراتژی رقابت ملی. (Shuma, 1992) استاربوک الگویی برای مبادله فن‏بازار با الهام از فرآیند زیستی در یکی از مراکز تحقیقاتی مهندسی در بنیاد ملی علوم ایالات‌متحده آمریکا ارائه داده است. او فن‏بازار را به‌عنوان یک سیستم زنده که در آن شرکت‌کنندگان به‏مانند یک جامعه از سلول‌های موجود در سیستم که با هم تعامل دارند در نظر گرفته است. بافت سلولی این سیستم با نقش‏های متشکل از نوع فروشنده و خریدار و مبادله‏کننده تشکیل‌شده است. این الگوی زیستی کمک خواهد کرد که سازمان‌ها در تعامل با هم و منطبق با محیط به‌طور فزاینده و پویا فعالیت نمایند.Strabuck, 1993)) 10-6-2. تجربه فن‏بازار دفاعی در جهان در کشورهای پیشرفته زیرساخت‏ها و سیاست‏های وجود دارد که وظیفه انتقال فناوری را پشتیبانی نموده، در عین حال اطلاعات دقیق و کاملی در این زمینه‏ها وجود ندارد با این‏حال در اینجا سعی شده است به برخی از این نهادها و سیاست‏ها اشاره بشود. 1- ایالات‏متحده الف) برنامه SBIR برنامه "تحقیقات نوآورانه بنگاه‏های کوچک"SBIR ، برنامه‏ای است که توسط ایالات‌متحده اجرا می‏شود و هدف از آن حمایت از تحقیق و توسعۀ (R&D) صورت گرفته توسط بنگاه‏های کوچک است. در واقع این برنامه به‌منظور حمایت و سرمایه‏گذاری بر روی ایده‏های نوآورانه‏ای است که توسط بنگاه‏های کوچک ارائه می‎شود اما درعین‌حال دارای ریسک‏بالایی بوده و به ‏همین‏جهت بخش خصوصی بر روی آن‌ها سرمایه‏گذاری نمی‏کند و دولت با این سرمایه‏گذاری علاوه بر حمایت از بنگاه‏ها، نیازهای تحقیقاتی و توسعه خود را نیاز برآورده می‏کند. (SBIR, 2015) تمام سازمان‏ها و وزارتخانه‏های که بودجه بخش تحقیق و توسعه سالانه آن‌ها بیش از 100 میلیون دلار است موظف هستند در این برنامه شرکت کنند. در حال حاضر 11 ارگان دولتی ایالات‏متحده از جمله وزارت دفاع و تمامی سازمان‏های تابعه آن، از شرکت‏کنندگان در این برنامه‏ هستند. طبق این برنامه 11 ارگان ذکر شده باید در سال 2015 حداقل 2.9% از بودجه تحقیق و توسعه خود را به اجرای این برنامه اختصاص دهند. درصد ذکر شده همواره نرخ صعودی داشته و میزان آن در سال 2012 برابر با 2.6% بوده است و قرار است در سال 2017 این مقدار به 3.2% برسد. ب) وب‏سایت بازار نوآوری دفاعی علاوه بر اجرای برنامه " تحقیقات نوآورانه بنگاه‏های کوچک"، سیاست‏های دیگری نیز در ایالات‏متحده در اجرا است. به‌طور مثال اخیراً سایتی توسط وزارت دفاع ایالات‌متحده راه‏اندازی شده است با نام بازار نوآوری دفاعی که در آن اولویت‏های تحقیق و توسعه و علاقمندی‏های فناورانه تمامی سازمان‏های تابعه وزارت دفاع در آنجا گردآوری شده است و شرکت‏ها (صنعت) علاوه بر اینکه می‏توانند از این اولویت‏ها آگاه شوند، می‏توانند پروژه‏ها و برنامه در دست اجرا خودشان را در این سایت ثبت کنند و به این طریق زمینه ارتباط دو طرفه فراهم شود. در واقع هدف این سایت این‏گونه بیان شده است: "... تحقیق و توسعه‏های مستقل منبعی کلیدی برای نوآوری در بخش دفاعی است، اما مشکل اصلی نبودن ارتباط است، صنعت می‏خواهد حوزه‏های اولویت بخش دفاعی را بهتر بشناسد و از طرفی بخش دفاعی از برنامه‏های صنعت بی‏خبر است..." (defense innovation marketplace, 2014 ) ت) مجله خلاصه فناوری ناسا ناسا بیش از سه دهه است که به‌طور ماهانه مجله‏ای با نام "خلاصه فناوری ناسا" منتشر می‏کند. در این مجله فناوری‏ها و نوآوری‏های که به‌وسیله تحقیق و توسعه ناسا ایجاد گشته و قابلیت تجاری شدن را دارند، معرفی می‏شود و به این‏ صورت زمینه را برای همکاری با صنعت و انتقال فناوری فراهم می‏کند. فناوری‏های از ناسا که به‌واسطه این شرکت‏ها تجاری شده‏اند با نام ناسا اسپین‏آف شناخته می‏شوند. تا انتهای سال 2013 بیش از 1000 محصول تجاری از فناوری‏های ناسا توسط صنعت روانه بازارها شده است. (Nasa Spinoff, 2015) ث) وب‏سایت فرصت‏های تجاری فدرال وب‏سایت FBO مهم‏ترین ساختار در ایالات‏متحده است که مناقصات و نیازهای تمامی ارگان‏های دولتی و از جمله وزارت دفاع در آن قرار می‏گیرد. در واقع این سایت همان نقش نهادهای میانجی‏گری را اجرا می‏کند و صنایع از طریق آن می‏توانند فرصت‏های جهت عرضه فناوری‏های خود به دولت و به‌طور خاص بخش دفاعی را پیدا کنند. به‏عنوان مثالی از کارکرد این سایت باید توجه داشت بسیاری از پروژه‏های مهم پنتاگون نیز در این سایت مطرح می‏شود. (Fbo, 2015) نکته حائز اهمیت در اینجاست که در مورد برخی از پروژه‏ها تنها شرکت‏های معدودی از جمله لاکهیدمارتین و سایر شرکت‏های تراز اول دفاعی، شرایط لازم برای شرکت در مناقصه و اطلاع از جزئیات آن را دارند و این مسئله باعث می‏شود زنجیره تأمین وزارت دفاع، در داخل آمریکا باقی بماند. امروزه عملاً شرکت‏های آمریکایی بوئینگ و رایتون و لاکهید‏مارتین، 3 شرکت اصلی هستند که بخش عمده نیازهای وزارت دفاع را تأمین می‏کنند و ارتباطات نزدیکی بین مدیران این شرکت‏ها و پنتاگون وجود دارد. د) سیاست سفارشی‏سازی کالای موجود در بازار به‏علت محدودیت‏های بودجه بخش دفاعی و کاهش آن در سال‏های اخیر، علاقه بخش دفاعی به همکاری با شرکت‏های فناوری محور افزایش چشمگیری داشته است. در واقع بخش دفاعی توجه ویژه‏ای به سیاست سفارشی کردن کالاهای موجود در بازار دارد، به‏خصوص در حوزه‏های مانند سایبر، رباتیک و خودکارسازی که صنعت نوآوری‏های بسیاری در آن دارد (Strategic Dossier, 2011). طی این سیاست، بخش دفاعی به‏جای این‏که مستقیماً خود فناوری‏های مورد نیازش را بسازد، با رصد فناوری‏های موجود در بازار (بخصوص فناوری‏های نوظهور)، فناوری‏ها و نوآوری‏های لازم را پیدا و آن‏ها را منطبق بر نیازهایش می‏کند. هم‏چنین به نظر می‏رسد ایالات‏متحده از طریق این سیاست‏ها و به‌واسطه شرکت‏های دفاعی از جمله لاکهیدمارتین، بخش‏های دفاعی سایر کشورها را به‌طور غیرمستقیم به خود وابسته می‏کند. به‏عنوان مثال می‏توان به جنگنده نسل پنجم اف 35 اشاره کرد که شرکت لاکهیدمارتین برنده مناقصه آن در ایالات‏متحده بود. این شرکت نیز به‌واسطه سیاست سفارشی کردن کالای موجود در بازار، ساخت اجزای متفاوت این جنگنده را، به شرکت‏های فناوری محوری سپرد که الزاماً کارکرد نظامی نداشته‏اند اما در حوزه مربوط بسیار نوآورانه عمل می‏کردند. از طرفی برای سایر کشورها، امکان ساخت چنین جنگنده‌ای به‏علت هزینه‏های بسیار بالا تحقیق و توسعه، فراهم نمی‏باشد و لذا طی قراردادهای آن‌ها را از ایالات‏متحده خریداری می‏کنند. (Lockheed martin, 2014) 2- انگلستان در انگلستان، سازمان dstl معادل سازمان دارپا می‏باشد و نهادی است که وظیفه نوآوری دفاعی بر عهده آن می‏باشد. این سازمان در سال 2005، شرکتی به اسم "شرکت نوآوری گاوآهن" را بنا نهاد. انتخاب این اسم از ایده قدیمی "تبدیل شمشیر به گاوآهن" ریشه می‏گیرد و منظور از آن این است ابزاری که به‏منظور جنگ ساخته شده‏اند، تبدیل به ابزاری برای اهداف غیرنظامی بشوند. از این‏رو هدف این شرکت مدیریت و استخراج فناوری‏ها و نوآوری‏های به دست آمده در dstl و صنعتی کردن آن‏ها، می‏باشد. این شرکت در همین‏ راستا علاوه بر اینکه فناوری‏های خود را به شرکت‏های متقاضی عرضه می‏دارد، خود نیز در مواردی شرکت‏های فناوری محور ابداع نموده است. (Ploughshare innovation, 2015) 11-6-2. دلایل موفقیت فن‏بازار در کشورهای غربی در مورد دلایل موفقیت فن‏بازار چه در کشورهای شرقی و چه در کشورهای غربی تاکنون مطالعه‌ای انجام‌نشده است. با این حال در مورد دلایل شکل‌گیری و الزامات موفقیت نهادهای میانجی و خصوصاً واسطه‌های بازار فنّاوری مطالعاتی صورت گرفته که در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود تا از این طریق بتوان به یافته‌هایی درباره فن‏بازار رسید. لامورگس سوکولف (Lamoreaux Sokoloff ,2002) با بررسی‌های تاریخی که در دانشگاه کمبریج انجام دادند به این نتیجه رسیدند که شکل‌گیری بازار فنّاوری‌های ثبت شده به‌صورت پتنت در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم موجب ظهور گروهی از مخترعان بسیار متخصص و پر بازده شده است؛ زیرا این بازار به مخترعان امکان داده که مسئولیت توسعه و تجاری‌سازی اختراعات خود را به دیگران واگذار کنند. مهم‌ترین عامل نهادی که امکان داده چنین بازاری شکل بگیرد، سیستم ثبت پتنت بوده که امنیت و مبادله حقوق مالکیت فکری را ممکن ساخته است. اما عامل دیگری که مبادله را امکان‌پذیر و تسهیل کرده، ظهور نهادهای میانجی بوده که هزینه اطلاعات را در زمینه ارزیابی ارزش اختراعات پایین آورده و به برقراری ارتباط خریدار و فروشنده پتنت کمک کرده است. وکلا و کارگزاران پتنت که در این نهادها شاغل بوده‌اند این خدمات را به‌خوبی ارائه کرده‌اند زیرا این‌ها به دلیل شغل خود با وکلای دیگر در سایر نقاط کشور در تماس بوده و توانسته‌اند اطلاعات هر دو طرف بازار را جمع‌آوری کنند. تحلیل‌های کمی لامورکس و سوکولف نشان می‌دهد که مخترعانی که از این متخصصان استفاده کرده‌اند، تعداد بیشتری پتنت ثبت کرده و توانسته‌اند سریع‌تر از دیگران برای اختراعات خود مشتری پیدا کنند. به‌بیان‌دیگر، وجود نهادهای میانجی در بازار فنّاوری‌های ثبت شده (پتنت) موجب شده است که افراد خلاق بتوانند به‌صورت تخصصی‌تر روی اختراعات خود وقت بگذارند. یعنی نوعی فرایند "اسمیتی" شکل‌گرفته که موجب بهره‌وری بیشتر شده است. توضیح اینکه طبق نظر آدام اسمیت، تخصصی‌شدن کارها موجب بهره‌وری بیشتر می‌شود. تیتز و هرستات (Tietze & Herstatt ,2010) توضیح کامل‌تری از دلایل ظهور و موفقیت نهادهای میانجی بازار فنّاوری ارائه کرده‌اند. آن‌ها اشاره می‌کنند که نظریه استیگلر (Stigler,1951) برای تبیین علل ظهور نهادهای میانجی بسیار ارزشمند است. استیگلر به این نظریه ادام اسمیت که تخصصی شدن به‌اندازه بازار بستگی دارد رسمیت بخشیده و به‌این ‌ترتیب، یک نظریه بسیار کاربردی بر اساس نظرات اسمیت (Smith,1776) ارائه کرد. طبق این نظریه، رشد بازار می‏تواند تقسیم کار را تخصصی‏تر کند؛ یعنی منجر به ظهور بازیگران جدیدی در بازار (نهادهای میانجی) که در زمینه انجام کارهای خاص تخصص دارند بشود. البته قبل از وی کواس (Coas,1937) گفته بود بنگاه‏ها زمانی ظهور می‏کنند که هزینه مبادله کمتر از زمانی باشد که آن‌ها وجود ندارند و فقط نیروهای بازار کار می‏کنند. بنابراین، نهاد واسطه‏ای زمانی می‏تواند به وجود آید (و موفق باشد) که فعالیت‏هایش منجر به کاهش هزینه مبادله بین بازیگران بازار شود و در نتیجه‏، برونداد بازار ارتقا بخشد. طبق نظر استیگلر (Stigler,1951)، وقتی هزینه یک کارکرد (بنگاه) با افزایش تعداد محصول کاهش می‌یابد ولی هزینه کل محصول (که جمع هزینه‌های همه کارکردهای مربوط به آن محصول است)کاهش نمی‌یابد، بنگاه باید آن کارکرد را به بنگاه دیگری واگذار کند تا بنگاه دیگر در آن تخصص پیدا کند و ارزان‌تر تولید کند. البته در هر نقطه از زمان ممکن است تعداد محصول به حدی نرسد که برای بنگاه دیگری مقرون به‌صرفه باشد. در این صورت بنگاه باید کماکان آن کارکرد را خودش انجام دهد هرچند کارایی پایین باشد. استیگلر در ادامه این بحث می‌گوید که با گسترش صنعت، ممکن است برای بنگاه‌های دیگر مقرون به‌صرفه شود که در آن کارکرد متخصص شوند و آن را انجام دهند. در این صورت، بنگاه اول، کارکرد مذکور را کنار نهاده و یک بنگاه جدید به وجود می‌آید تا آن کارکرد را انجام دهد. به این ترتیب، در طول عمر یک صنعت، زمانی که صنعت در حال رشد باشد، بنگاه به کارکردهای مختلف تجزیه می‌شوند و زمانی که صنعت در حال رکورد باشد کارکردهای مختلف در یک بنگاه یکپارچه می‌شوند. این بحث استیگلر (Stigler,1951) را می‌توان برای تبیین دلایل شکل‌گیری و موفقیت میانجی‌های بازارهای فنّاوری تعمیم داد. در حال حاضر سه پدیده مختلف را می‌توان در بازارهای فنّاوری مشاهده کرد که عبارتند از: در مقایسه با دهه قبل بازار فنّاوری رشد چشمگیری داشته است؛ بنگاه‏ها در مبادله دارایی‌های فکری با موانع گوناگونی روبرو هستند که در بین آن‌ها می‌توان به عدم قطعیت و عدم تقارن اطلاعات اشاره کرد این عوامل، موجب هزینه بالای مبادله برای دارایی‌های مذکور شده است؛ میانجی‌های بازار فنّاوری به‌عنوان نوع جدیدی از بازیگران بازار که خدمات نوآوری ارائه می‌دهند پدیدار شده‌اند. با توجه به نظریه استیگلر (Stigler,1951) که در بالا به آن اشاره شده، ظهور نهادهای واسطه یا میانجی‌های بازار فنّاوری‏ ناشی از پدیده‌های اول و دوم است. از آنجا که طبق نظر استیگلر (Stigler,1951)، در صنایع در حال رشد، تجزیه عمودی اتفاق می‌افتد و در زمینه مبادله دارایی فکری و دانش فنی نیز رشد قابل توجهی روی داده است پس می‌توان گفت که در این صنعت در حال رشد، شرایط کسب‌وکار برای ظهور شرکت‌های تخصصی فراهم گردیده است. این فرصت‌های کسب‌وکار، انگیزه کافی برای کارآفرینان فراهم آورده است تا این افراد مدل‌های کسب کار تخصصی جدیدی را برای بخش‌های معینی از مبادلات دارایی فکری ابلاغ کنند و در نتیجه " میانجی‌های بازار فنّاوری" ظهور کنند. این میانجی‌ها با ارائه خدمات تخصصی به شرکت‌هایی که دارای سبدهای بزرگ فنّاوری هستند و می‌خواهند مبادلات متعددی انجام دهند، به اقتصاد مقیاس (صرفه‌های ناشی از مقیاس بالا) می‌رسند. بنابراین، برای شرکت‌های صاحب فنّاوری بسیار اقتصادی است که به‌جای استفاده از توان داخلی خود با این نهادهای میانجی قرارداد ببندند. پس می‌توان گفت ظهور میانجی‌های بازار فنّاوری به‌عنوان نوعی نوآوری سازمانی بیانگر یک تغییر نهادی است که موجب شده است شرکت‌های صاحب فنّاوری بخش‏هایی از وظایف مدیریت مبادلات را "جداسازی عمودی روبه جلو"و به عبارت دیگر، برون سپاری کنند. بحث فوق را می‌توان با بحثی که توسط نورث (North,1996) ارائه‌شده تقویت کرد. به نظر او "محدودیت تکمیل‌شده توسط چارچوب نهادی (در کنار سایر محدودیت‌ها)، مجموعه فرصت‌ها و در نتیجه، نوع سازمان‌هایی که به وجود خواهند آمد را مشخص می‌کند." اگر این بحث به بازار فنّاوری تعمیم داده شود می‌توان گفت که رشد بازار فنّاوری (تدریجاً) آرایش نهادی را چنان تغییر داده که فرصت‌هایی برای کسب‏وکار پدید آمده است. این فرصت‌ها کارآفرینان را بر آن داشته‌اند که مدل‌های جدیدی برای تسهیل مبادلات (نوآوری خدمات) ابداع کنند و این مدل‌ها موجب ظهور"میانجی‌های بازار فنّاوری" به‌عنوان نوع جدیدی از سازمان (نوآوری سازمانی) که تأثیر بیشتری بر سیستم نوآوری دارد شده‌اند. به نظر نورث، این کارآفرینان بهره حاصل از تخصیص منابع برای تغییر چارچوب موجود مقایسه می‌کنند و بر اساس این مقایسه، الگوهای رفتاری جدیدی شکل می‏گیرد. پس ظهور نهادهای میانجی بازار فناوری می‏تواند موجب تغییر ساختارهای اداره مبادلات بازار-و یا نحوه مدیریت مبادلات نوآوری باز توسط بنگاه‏ها-شود. مدل‏های جدید مبادله در مجموع موانع مبادله را کاهش می‌دهند؛ هر چند در بعضی موارد به دلیل اینکه ممکن است پیچیدگی کار را بالا ببرند. می‏توانند مشکلاتی را ایجاد کنند. با توجه به کارایی مدل‌های جدید، بنگاه‌ها به‌تدریج شروع به نوآوری باز می‌کنند و مبادلات فنّاوری در شبکه‌ها افزایش می‌یابد. پس در کل، میانجی‌های بازار فنّاوری موجب نوآوری‌های اثربخش بیشتری از طریق مبادله اقتصادی‌تر فنّاوری می‌شوند. نورث نیز بحث مشابهی ارائه کرده که نشان می‌دهد چگونه "نهادها،سازمان‌ها و مدل‌های ذهنی بازیگران در تعامل قرار می‌گیرند تا تغییر نهادی ایجاد کنند" او نیز همچون چندلر (Chandler,1977) معتقد بوده که" وقتی سازمان‌ها تکامل پیدا می‌کنند تا از فرصت‌ها بهره‌برداری کنند، بهره‌ورتر می‏شوند.. و تدریجاً چارچوب نهادی را نیز تغییر می‌دهند." در مورد نهادهای میانجی بازار فنّاوری نیز چنین بخشی صادق است. میانجی‌های تقسیم‌کار سنتی را تحت تأثیر قرار داده و تدریجاً موجب تغییر فرایندهای مبادله می‌شوند که می‌توان آن را تغییر نهادهای غیررسمی (تغییر رفتاری در مدیریت مبادلات) و در نتیجه، نوآوری نهادی به‌حساب آورد. با الهام از نورث، نوآوری‏های نهادی می‏توانند هزینه مبادله را پایین آورند و اجازه دهند که شرکت‏ها بهره بیشتری از تجارت برند و در نتیجه موجب گسترش بازار شوند. به همین دلیل، نورث گفته است که "تعامل مستقیم بین نهادها و سازمان‏ها در شرایط کمبود منابع اقتصادی و رقابت، کلید تغییرات نهادی است" شکل (1) علت ظهور و موفقیت میانجی‏های بازار فناوری را بر اساس بحث فوق نشان می‏دهد. نکته آخر اینکه طبق نظر (Stigler,1951) شرکت‏های تخصصی (میانجی‏های بازار فناوری) "نمی‏توانند برای فرایندهایی که بنگاه‏ها به بیرون واگذار کرده‏اند مبلغی بیشتر از آنچه خودشان باید هزینه می‏کردند طلب کنند" تنها در صورتی مدل‏هایی کسب‏وکار نهادهای میانجی در بلند مدت باقی خواهند ماند که این نهادها ثابت کنند کسب و کاری پایدارند (و سودمند هستند) 27743153076440014471372868542752868255موانع مبادله (عدم قطعیت, عدم تقارن،..)00موانع مبادله (عدم قطعیت, عدم تقارن،..)17929360هزینه زیاد مبادله00هزینه زیاد مبادله31867618255شکست بازار00شکست بازار 477078252758003507132268632 4246576216535تغییر نهادی از طریق ظهور نوع جدیدی از بازیگران بازار (نهاد‏های میانجی بازار فناوری)00تغییر نهادی از طریق ظهور نوع جدیدی از بازیگران بازار (نهاد‏های میانجی بازار فناوری)980744225425رشد بازار فناوری00رشد بازار فناوری2270539225425فرصت‏های کسب‏وکار برای شرکت‏های متخصصی که مدل‏های جدید مبادله ارائه می‏کنند00فرصت‏های کسب‏وکار برای شرکت‏های متخصصی که مدل‏های جدید مبادله ارائه می‏کنند 39188891659561939594134620 4748198125316 422749934925تغییر نهادی از طریق ظهور نوع جدیدی از بازیگران بازار (نهاد‏های میانجی بازار فناوری)00تغییر نهادی از طریق ظهور نوع جدیدی از بازیگران بازار (نهاد‏های میانجی بازار فناوری) شکل 3-2، علت ظهور (و موفقیت) میانجی‏های بازار فناوری و تاثیر آن‏ها بر مبادلات دارایی فکری (Tietze & Herstat, 2010) باتوجه به تحلیل‏های فوق، دلایل موفقیت فن‏بازاردر کشورهای غربی را می‏توان به شرح زیر خلاصه کرد: حاکم بودن اقتصاد در بازار جامعه سرمایه‏داری که موجب شده بنگاه‏ها برای بقا و موفقیت تلاش کنند؛ افزایش نیاز بنگاه‏ها به فناوری به دلیل شدت گرفتن رقابت و لزوم نوآوری برای ماندن در بازار؛ رشد بازار فناوری به دلیل نیاز بنگاه‏ها به آن؛ روبرو شدن بنگاه‏ها با مشکلات گوناگون در بازار فناوری (مشکلاتی از قبیل عدم قطعیت و عدم تقارن اطلاعات)؛ افزایش هزینه مبادله فناوری به دلیل مشکلات فوق؛ ظهور نهادهای میانجی (فن‏بازارها) به عنوان حلال مشکلات فوق (که با استفاده از اقتصاد مقیاس، هزینه مبادله را پایین می آورند)؛ پس به‏طور خلاصه می‏توان گفت که علت موفقیت فن‏بازارها این بوده که توانسته‏اند مشکلات مبادله فناوری را از طریق جمع‏آوری اطلاعات و دانش و کاهش مخاطرات حل کنند و کاری کنند که مبادلات فناوری (نسبت به زمانی که فن‏بازاروجود نداشته) با هزینه کمتری برای بنگاهها انجام شود. به بیان دیگر، فن‏بازاررا به عنوان یک نوآوری نهادی، هزینه مبادله را پایین آورده و به همین دلیل، مدیران آنرا پذیرفته و رفتار خود را با آن منطبق ساخته اند؛ یعنی پذیرفته‏اند که از فن‏بازار استفاده کنند تا مشکلات دانش و اطلاعات آنها برطرف شود و هزینه‏های خرید یا فروش فناوری بر آنها کاهش یابد. 12-6-2.مدل‌هاي پياده‌سازي فن‏بازار فن‌بازارها در جهان اگرچه نقشۀ راه و رسالت عمومي مشابه دارند، اما در مناطق مختلف جهان با ساختارها و حتي نام‌هاي متفاوتي ديده مي‌شوند که ممکن است در مدل‌هاي اجرايي آن‌ها از کشوري به کشور ديگر نيز تفاوت‌هايي وجود داشته باشد. به‌طورکلی، به نظر مي‌رسد بين ميزان توسعه کشورها و ساختارهايي مانند فن‌بازار ارتباط وجود دارد که جهت مديريت فناوري مورد استفاده قرار مي‌گيرند. به اين صورت که در کشورهاي توسعه‏يافته که زيرساخت‌هاي توسعه فناوري مهياتر هستند، فن‌بازارها بيشتر وظيفۀ اطلاع‌رساني فناوري را بر عهده دارند. اين در حالي است که در کشورهاي درحال توسعه، فن‌بازارها بايد جبران نقص کارکرد بعضي از زيرساخت‌ها (مانند قوانين، مشوق‌ها و ...) را با به وجود آوردن بعضي از مکانيسم‌ها بنمايند. در خصوص توسعۀ فن‌بازار دو ديدگاه کلي وجود دارد: الف) ديدگاه توسعه‌اي در پياده‌سازي فن‌بازار به‌طورکلی فن‌بازارها در جهان با توجه به ملاحظاتي مانند جهانی‌شدن و گسترش مناسبات کشورها با يکديگر دچار رشد و تکامل مي‌شوند. به‌صورت کلي، يک فن‌بازار به‌صورت مرحله به مرحلۀ جهاني مي‌شود. مرحلۀ اول راه‌اندازی يک ‌‌‌فن‌بازار ملي است که به‌تدریج از توسعۀ يک ‌‌‌فن‌بازار محلي به وجود خواهد آمد. ‌‌‌فن‌بازار محلي، بازار ويژۀ مبادلات فناوري را شکل مي‌دهد که در آن نمايشگاه‌‌‌هاي فناوري و همايش‌هاي فناوري به‌صورت رسمي يا غيررسمي جهت گسترش مبادلات فناوري بين تأمین‌کنندگان و استفاده‏کنندگان در يک محل به‌خصوص برگزار مي‌شوند. ‌‌‌فن‌بازار ملي از طرفي مبادلات فناوري را در سطح يک کشور از طريق بازار مجازي و فيزيکي شکل مي‌دهد و از طرف ديگر خدمات پشتيباني لازم را در بازار مجازي و فيزيکي براي ترويج مبادلات در دو سطح ملي و محلي ارائه مي‌نمايد. در مرحلۀ دوم، يک ‌‌‌فن‌بازار دوجانبه راه‌اندازی مي‌گردد ‌‌‌فن‌بازار دوجانبه يک سيستم جامع ارتباطي است که در آن هر ‌‌‌فن‌بازار ملي در دو کشور با ارتباطات جغرافيايي، اقتصادي و فناورآنه‏اي عميق به يکديگر ارتباط داده مي‏شوند. سومين مرحله، راه‌اندازی يک ‌‌‌فن‌بازار منطقه‌اي است .اين نمونه سيستم بازتر و توسعه يافته‌تر از يک ‌‌‌فن‌بازار دوجانبه بوده و بازاري براي گسترش مبادلات فناوري در بين کشورهاي منطقه‌اي است که داراي تشابهات جغرافيايي، اقتصادي و فرهنگي هستند. مرحلۀ چهارم، راه‌اندازی ‌‌‌فن‌بازار جهاني است.‌ در اين مرحله لازم است که محدوده‌ها و مواردي که قابل تجارت هستند را به دليل تغييرات سريع در اقتصاد جهاني و محيط‌هاي فناورانه، وسعت داد. بنابراين بسيار مفيد است که يک ‌‌‌فن‌بازار جهت عمل در سطح جهاني به‌عنوان يک بازار مخصوص مبادلات فناوري راه‌اندازی گردد که به‌وسیله دولت‌ها، دانشگاه‌ها، آزمايشگاه‌ها و شرکت‌ها اداره مي‌شود. ب) ديدگاه وظيفه‏اي در پياده‏سازي فن‏بازار ‌‌‌فن‌بازارها بر اساس شاخص‌‌‌هاي مختلف به صورت‌‌‌هاي متفاوتي دسته‌بندی مي‌شوند. ‌‌‌فن‌بازارها بر اساس وظيفۀ اصلي، به سه دسته تقسيم مي‌شوند. ‌‌‌فن‌بازار اطلاعات فناوري، ‌‌‌فن‌بازار مبادلات فناوري و نوع ترکيبي آن‌ها. ‌‌‌فن‌بازار اطلاعات فناوري، سيستم جامع گسترش اطلاعات است که به جمع‏آوری و توليد اطلاعاتي دربارۀ مبادلات انتقال فناوري مي‌پردازد و آن‌ها را براي استفاده‌کنندگان فناوري منتشر مي‌کند. متقاضي مي‌تواند به جستجوي فناوري مناسب و شريک فناوري خود با توجه به دسترسي آسان و سريع به اطلاعات بپردازد که از طريق شبکۀ پخش اطلاعات انتقال مي‌يابد. ‌‌‌فن‌بازار ژاپن، نمونه‌‌اي از اين فن‏بازارهاست. فن‌بازار مبادلات فناوري موسوم به بازار معاملات فناوري، سيستم تجارت فناوري‌‌‌هاي شناخته‌شده‌ای است که از طريق معرفي مستقيم آن‌ها بين خريدار و فروشنده، برگزاري نمايشگاه‌‌‌هاي منظم و نامنظم نمونه‌هاي محصولات فناوري‌ها و.. (بازار فيزيکي و بازار مجازي) عمل مي‌نمايد. فعاليت‌‌‌هاي مبادلات فناوري مي‌توانند جامع بوده يا مورد به مورد بر حسب زمينه، محصول و هدف متفاوت باشند. سمينارهاي انتقال فناوري و ارائۀ فناوري همراه با مبادلات فناوري و هم‌زمان با آن برگزار مي‌گردند. اين بازارها مي‌توانند در سطح منطقه، ناحيه، بخش يا ترکيبي از هرکدام ايجاد شوند. ‌‌‌فن‌بازار انور فرانسه نمونه‌‌اي از اين نوع ‌‌‌فن‌بازار است. نمونۀ ترکيبي ‌‌‌فن‌بازار فوق، فن‏بازاري است که مشاوره‌ها، واسطه‌ها و مبادلات انتقال فناوري را ارائه مي‌نمايد و اطلاعاتي را که با انتقال فناوري مرتبط مي‌باشند را تأمين کرده و فرايند کانال تحقيقات فناوري تا سرمايه‌گذاري تجاري را پشتيباني مي‌کند. يک نمونه از ‌‌‌فن‌بازار ترکيبي ‌‌‌فن‌بازار يونيدو است (موحدي و طباطبايي، 1389). 13-6-2. عوامل مؤثر بر موفقيت فن‏بازار بنياد فن‏بازار ژاپن (JTM) در سال 1985 تأسيس شده و تا سال 2000، 15000 درخواست به اين بنياد ارسال شد که 600 مورد از آن‌ها منجر به موارد موفق انتقال فناوري شدند. به عبارت ديگر، نرخ موفقيت اين فن‏بازار 4% بود که نرخ پاييني است. يکي از دلايل ذکر شده براي اين موفقيت کم، «فقدان متخصصان اعطاي ليسانس» مي‏باشد. (Albors & Sweeney, 2005 ) يکي از يافته‏هاي کليدي «مميزي موقعيتي اطلاعات بلااستفاده پتنت در سال 1995»، کمياب بودن «هماهنگ‏کننده‏ها» براي از بين بردن شکاف بين مالکان و کاربران فناوري بود. اين يافته منجر به ايجاد شبکه‏اي از «مشاوران توزيع پتنت» و توسعه «پايگاه داده توزيع پتنت» شد (Japan Technomart Foundation, 1996) بخشی از فعاليت طراحي و بازاريابي فناوري، عبارت است از غلبه بر شکاف بين نوآوران و پذيرندگان اوليه و شکاف بين پذیرندگان بعدي و اقليت (پذيرندگان) اوليه که نياز به مهارت‏هاي ارتباطي دارد. البرز و اسويني به BTG اشاره مي‏کنند که يک شرکت انتقال فناوري است که مانند يک سرمايه‏گذار خطرپذير عمل مي‏کند. کارکنان اين شرکت داراي مهارت‏هاي تخصصي -علمي، تجاري، قانوني، حقوق مالکيت معنوي، بازاریابی و ...- بوده و روي فناوري‏هاي خاص تمرکز مي‏کنند. اين شرکت هزينه و ريسک حقوق مالکيت معنوي و بهره‏برداري از آن را متحمل مي‏شود. شرکت، در صورت موفقيت‏آميز بودن انتقال فناوري، در منافع حاصل از آن شريک مي‏شود. از جمله عوامل و دلايل موفقيت اين شرکت عبارتند از: 1). داشتن يک سبد گسترده، 2). کاهش ريسک از طريق بررسي دقيق و ظريف (فناوري‏ها)، 3). تمرکز روي بخش‏هاي هدف که شرکت از تخصص فناوري و بازار آن‌ها برخوردار مي‏باشد و 4). پيش‏فعال بودن در جستجو، يافتن و انجام معامله. البرز و اسويني معتقدند پايگاه‏هاي داده اينترنتي/ برخط، شبکه‏هاي غيرفعالي هستند که در اصل به‌عنوان «مجراي فروش» عمل کرده، در افزايش آگاهي از تقاضا و عرضه فناوري مفيد بوده و فاقد خدمات عيني مناسب براي انتقال عملي فناوري هستند (Albors & Sweeney, 2006) . اندازه و شکل سازماني ايده‏آلي براي شبکه‏هاي انتقال فناوري وجود ندارد. اما شبکه‏هاي کوچک‏تر، به دليل ارتباطات ساده‏تر و قابل کنترل بودن پويايي گروهي، کارآمدتر هستند. اما شبکه‏هاي بزرگ‏تر نيز به منابع قابل توجهي دسترسي داشته و سبد گسترده‏تري از فناوري‏ها و مهارت‏هاي مشتريان دارند. از نظر ساختار، يکي از شبکه‏هاي انتقال فناوري عبارت است از نوع «ستاره‏اي» که ساده‏ترين شکل بوده و معمولاً در آن‌ها يک شريک مجرب وجود دارد که نقش هماهنگ‏کننده و برقرارکننده ارتباط را ايفا مي‏کند. نوع بعدي، «خاص و تک‏منظوره» است که ساختار رسمي نداشته و براي شبکه‏هايي مناسب است که شرکا يکديگر را مي‏شناسند و ارتباط قبلي بين شرکا وجود دارد. نوع سوم، «شبکه ارتباط گره‏اي» است که در ارتباطات موجود در آن هيچ يک از اعضا نسبت به سايرين برتري ندارد و براي شبکه‏هاي سازمان‌هاي پژوهشي مناسب است. نهايتاً، «شبکه‏هايي از شبکه‏هاي منطقه‏اي»، نوع پيچيده‏اي از شبکه‏ها هستند که داراي يک ساختار چند رده‌ای بوده و شبکه‏هاي محلي را با يک ساختار هماهنگ‏کننده بين‏المللي، مرتبط مي‏کنند. براي اينکه شبکه‏هاي انتقال فناوري بتوانند با اثربخشي کامل به تسهيل معامله فناوري بپردازند، بايد از مهارت‏هاي خاصي -از جمله مهارت‏هاي مربوط به حقوق مالکيت معنوي و درک روش سازمان‏دهي و انجام معامله- برخوردار باشند. ارزيابي شبکه مراکز واسطه نوآوري (IRC) در 8 کشور اروپايي نشان داد که IRCهاي کشورهاي شمال اروپا موفق‏تر بوده و فعاليت بيشتري انجام مي‏دهند. دليل اين موفقيت اقدام متمرکزتر، تيم‏هاي ميزبان قوي‏تر و پشتيباني قوي سياست‏هاي منطقه‏اي است. تحليل‏هاي این محققان نشان مي‏دهند که استفاده از مدل تقاضامحور نسبت به مدل فشار فناوري، نتايج بيشتري در پي دارد. کولودني و همکاران (Kolodny et al, 2001)، نيازمندي‏هاي ضروري براي عملکرد مناسب واسطه‏هاي نوآوري که شرکت‏های کوچک و متوسط (SME) را هدف قرار داده‏اند، بدين شرح بيان مي‏کنند:1). در دسترس بودن شرکت‏های کوچک و متوسط؛ 2). قابل اعتماد بودن براي شرکت‏های کوچک و متوسط؛ 3). دسترسي به منابع مناسب دانش و اطلاعات مرتبط با فرايند نوآوري؛ 4). اعتبار سازمان ميانجي؛ 5).پاسخ سريع به درخواست‏هاي شرکت‏های کوچک و متوسط؛ و 6). مکمل بودن براي رفع نقاط ضعف شرکت‏های کوچک و متوسط. از يک طرف حضور بازيگران دولتي و خصوصي در زيرساخت دانشي، از طريق پشتيباني از راه‏اندازي يک ميانجي نوآوري، منجر به بهينه‏سازي کارکرد سيستم نوآوري مي‏شود و از سوي ديگر، منافع، انتظارات و سياست‏هاي واگراي اين بازيگران تأثیر منفي بر عملکرد واسط خواهد داشت (Klerkx & Leeuwis, 2008) بنديس و همکاران (Bendis, et al, 2008) معتقدند که نهادهاي ميانجي براي تسريع نوآوري بايد دانش علمي، آگاهي از بازار، دانش فني کسب‌وکار و برنامه‏هاي سرمايه‏گذاري مکمل را تحت يک چتر واحد با هم ترکيب کنند. بنديس (Bendis, 2006) اصول راهنماي راه‏اندازي و عمليات موفق يک نهاد ميانجي براي توسعه مدل نوآوري رقابتي در قرن 21 را به شرح زير بيان مي‏کند: مالکيت مشارکتي مشارکت گسترده و تنوع منافع قهرمانان و حاميان اصول عملياتي رسميت بخشيدن به مشارکت تصميم‏گيري مبتني بر شايستگي‏ها انعطاف‏پذيري تسهيم هزينه‏ها دسترسي به سرمايه ارزيابي و تعهد و پايداري بلندمدت آرورا، فسفوري و همکاران (Arora, Fosfuri et al, 2001)، دلايل ناکارآمدي بازارهاي فناوري را شناسايي کرده‏اند. مشکلات اصلي عبارتند از مسئله ارزش‏گذاري دارايي‏هاي ناملموس بدون حضور بازار و بدون وجود رويکردهاي استاندارد ارزش‏گذاري، وابستگي فناوري‏ها به بافتار، چسبندگي اطلاعات و رفتار فرصت‏طلبانه بازيگران بازار. در نتيجه اين مشکلات، هزينه‏هاي معامله براي فروش فناوري‏ها بالا بوده و در نتيجه فرصت‏هاي کسب سود براي شرکت‏هايي که مايل به بهره‏برداري از فناوري بيروني (ETE) هستند، کاهش مي‏يابد(Tietze, 2008). تانگ و مت، به بررسي مراکز ملي انتقال فناوری (NTTC) دانشگاه‏ها پرداخته‏اند. آن‌ها با بررسي نمونه‏اي شامل 7 دانشگاه، اندازه و توانمندي کارکنان این مراکز را به‌عنوان مهم‏ترين عوامل موفقيت آن‌ها شناسايي کرده‏اند. علاوه بر اين عوامل، هزينه پژوهش و توسعه دانشگاه، افزايش آگاهي از مديريت حقوق مالکيت معنوي، تأمين مالي مراکز، ارتباط صنعت و دانشگاه و نحوه عملکرد مراکز (داشتن يا نداشتن يک شرکت) نيز بر کارايي مراکز ملي انتقال فناوری تأثیر دارند. دو عامل اول، تأثیر مثبت و قوي بر افزايش پتنت‏هاي دانشگاه دارند و سه عامل بعدي، بهره‏وري این مراکز در تجاري‏سازي دستاوردهاي پژوهشي را تحت تأثیر قرار مي‏دهند(Tang & Matt, 2009) 14-6-2. چارچوب تحلیلی برای ارتقاء فن‏بازار تحلیل‌های مربوط به سیستم‌های نوآوری عمدتاً با رویکرد نهادی یا کارکردی انجام می‌شوند. در مورد فن‏بازار، با توجه به ادبیات موجود می‏توان از کارکردهایی که برای نهادهای میانجی پیشنهاد شده است، استفاده کرد. جدیدترین نمونه این نوع تحلیل که توسط کیللو و همکاران (Kilelu etal, 2011) مورد استفاده قرار گرفته، شش کارکرد مختلف را برای تحلیل نهادهای میانجی در سیستم کشاورزی کنیا مورد بررسی قرار داده است. اخیراً نیز هنون و همکاران (Hannon etal, 2014) نیز از این رویکرد برای تحلیل بخش انرژی انگلستان استفاده کرده‏اند. کارکردهای مورد استفاده این چارچوب تحلیلی عبارتند از : تحریک و بیان تقاضای فناوری شبکه‏سازی دلالی دانش و فناوری مدیریت فرایند نوآوری ایجاد ظرفیت نوآوری پشتیبانی نهادی علاوه بر کارکردهای شش‌گانه فوق، هنون به سه موضوع دیگر به‌عنوان ویژگی‌های میانجی اشاره می‏کند: اول اینکه اگر فرض بر این گذاشته شود که هدف نهادهای میانجی (و فن‏بازار) توسعه نوآوری است در آن صورت می‌توان گفت که نوآوری از چند مرحله پیاپی تشکیل‌شده و عبور از یک مرحله به مرحله دیگر دشوار و همراه با هزینه است. در میان عبور از توسعه به تجاری‌سازی که در ادبیات به آن عبور از "دره مرگ" میگویند بسیار دشوار است. نهادهای میانجی در واقع مانند پلی هستند که عبور را ممکن می‏سازند. به‌بیان‌دیگر، نهادهای میانجی تنها سازمان‌هایی هستند که به‌صورت هدفمند بین این دو مرحله قرار می‌گیرند و جامعه تحقیقات و توسعه فناوری را به کسب‌وکار متصل می‌کنند. دوم اینکه نهادهای میانجی، سازمان‌هایی خنثی، مستقل و بی‌طرف هستند یعنی از شرکت، سازمان و یا استراتژی خاصی طرفداری نمی‌کنند و باید از اعتبار کافی برخوردار باشند . در رابطه با این موضوع بر اساس نظر کولدونی و همکاران (Kolodny etal, 2001) ، شش عامل در اعتبار و در نتیجه در ارتقاء نهادهای میانجی دخیل است: آگاهی شرکت‌ها از وجود فن‏بازار و امکان دسترسی به آن قابل اطمینان بودن فن‏بازار برای شرکت‌ها دسترسی داشتن فن‏بازار به منابع دانش و اطلاعات و فناوری و نوآوری (منظور شرکت‌ها و سازمان‌های دارای دانش و فناوری است) معتبر بودن فن‏بازار از دید منابع فوق توانایی فن‏بازار در پاسخگویی سریع به نیاز شرکت‌ها برخورداری فن‏بازار از توانمندی‌هایی که شرکت‌ها در آن‌ها ضعف دارند سوم اینکه نهادهای میانجی طبق نظر وینچ و کورتنی (Winch & Courtney, 2007)، باید اختصاصاً نقش میانجی را ایفا کنند، نه اینکه میانجیگری یکی از نقش‏های جانبی و فرعی آن‌ها باشد. با توجه به مطالب فوق چارچوب تحلیلی زیر را برای ارتقاء فن‏بازار می‏توان پیشنهاد نمود: تبیین تقاضا فن‏بازار باید بتواند تقاضای فناوری را برای دارندگان و توسعه‌دهندگان فناوری مشخص کند. برای این هدف باید اطلاعات لازم را از صنایع و سازمان‌ها جمع‏آوری نماید. با استفاده از روش‌های ارزیابی نیاز فناوری و ارزیابی شکاف دانش، نسبت به تعیین و تبیین نیازهای فناوری اقدام کند. شبکه‏سازی فن‏بازار باید همکاران بالقوه را شناسایی و انتخاب کند و مکانیزهایی را برای ارتباط آن‌ها و همچنین همکاری آن‌ها با یکدیگر فراهم کند ظرفیت سازی فن‏بازار باید قادر باشد به صنایع در ظرفیت‌سازی برای ایجاد شرکت‌های جدید، دریافت مجوزهای لازم، استانداردسازی، توسعه مهارت‌های فردی و توسعه مهارت‌های مدیریتی کمک کند مدیریت فرآیند نوآوری فن‏بازار باید به طرفین عرضه و تقاضا در مدیریت تعارض، انجام مذاکرات، ایجاد اعتماد متقابل و اشتراک دارایی‌های مکمل کمک کند و فضای یادگیری را برای طرفین فراهم نماید دلالی دانش و فناوری فن‏بازار باید امکان مبادله دانش و فناوری را از طریق اطلاع‏رسانی، ارائه مشاوره و زمینه‌سازی برای تماس مستقیم بین افراد فنی فراهم آورد و عرضه و تقاضا را با هم جفت‌وجور کند پشتیبانی نهادی فن‏بازار باید در زمینه سیاست‏گذاری و تدوین قوانین و مقررات مناسب برای مبادلات دانش و فناوری نیز فعالیت کند اطلاع‏رسانی فن‏بازار باید با اطلاع‏رسانی مناسب، شرکت‌ها و سازمان‌ها را از وجود امکانات خود مطلع سازد و اعتماد و اطمینان آن‌ها را نسبت به توانایی خود جلب نماید پاسخ‏گویی فن‏بازار باید بتواند آنچه شرکت‌ها در آن ضعف دارند را برای آن‌ها فراهم کند و بتواند در کمترین زمان به نیاز آن‌ها پاسخ گوید. 15-6-2. ذي‏نفعان فن‏بازار در فعاليت‏هاي اقتصادي، ذي‏نفعان به دو دسته اصلي و فرعي تقسيم‏بندي مي‏شوند (رمضاني، 1391): ذي‏نفعان اصلي: آن دسته از عوامل که مستقيماً در تبادل اقتصادي در بازار فعاليت مي‏کنند يا بر آن اثر مي‏گذارند؛ مانند عرضه‏کنندگان يا مشتريان. ذي‏نفعان فرعي: آن دسته از عوامل که غيرمستقيم بر تبادل اقتصادي بازار اثر مي‏گذارند يا اثر مي‏پذيرند؛ مانند بخش‏هاي پشتيبان کسب‌وکار و رسانه‏ها. فن‏بازار، يک ابر مدل براي بازارهاي خاص فناوري است. موضوع ويژه فن‏بازار داراي دو ويژگي مهم زير است: فن‏بازار بستر کسب‌وکار است. فن‏بازار، بر پايه يک شبکه شکل مي‏گيرد. با توجه به اين دو ويژگي و از نظر فعاليت مستقيم و غيرمستقيم، ذي‏نفعان اصلي و فرعي فن‏بازار عبارتند از: ذي‏نفعان اصلي: عرضه‏کنندگان، مشتريان، تأمین‌کنندگان مناسب مالي، سرمايه‏گذاران، مالکان يا سهام‏داران و حکومت ذي‏نفعان فرعي: بخش‏هاي پشتيبان کسب‌وکار، جامعه، گروه‏هاي اجتماعي و رسانه‏ها. رمضاني (1391) با بررسي دستاوردهاي نظري مربوط به فن‏بازار، تجارب الگوهاي نمونه و اسناد بالادستي کشور به استخراج ذي‏نفعان فن‏بازار با توجه به شرايط بومي ايران پرداخته است. در جدول زير، ذي‏نفعان در سه سطح «ذي‏نفعان کلان»، «گروه ذي‏نفعان» و «ذي‏نفع» ارائه شده‏اند. جدول 5-2. ذي‏نفعان فن‏بازار ذي‏نفع کلانگروه ذي‏نفعانذي‏نفععوامل تبادل تجاريمتقاضيان فناوريتوليدکنندهارائه‏کننده خدماتسرمايه‏گذارعرضه‏کنندگان فناوريشرکت فناوري داخليشرکت فناوري خارجيتأمین‌کنندگان سرمايهتأمین‌کننده سرمايه داخليتأمین‌کننده سرمايه خارجيمشاوران سرمايه‏گذاريمشاور سرمايه‏گذاري داخليمشاور سرمايه‏گذاري داخليمشاوران بازاريابيمشاور بازاريابيشرکاي کسب‌وکارشرکاي بالفعلشريک کسب‌وکارشرکاي بالقوهواحدهاي صنعتي/ خدماتي اولويت‏دارمرکز/ خوشه صنعتي (مانند شهرک‏ها)بنگاه کوچک و متوسطشرکت چندمليتيجوامع پوياي کسب‌وکارانجمن کارآفرينياتحاديه صنفياتاق بازرگاني (ملي/ محلي)نهادهاي حکومتيمجلسدولتهيأت دولتسازمان‌هاي دولتي (حکومتي)مقام‏هاي دولتي حمايت‏گرکارمندان سازمان‌هاي دولتينهادهاي فراملينمايندگي‏هاي کشور در خارج يا خارجي در کشورسفارت يا کنسول‏گرينمايندگي کشور در نهادهاي اقتصادي، علمي و صنعتي و خدمات فني فرامليانجمن بين‏المللي فناوري/ توسعه اقتصاديدولت‏هامديريت شبکه‏ها/ پايگاه‏هامديريت شبکه‏ها/ پايگاه‏هامديريت پايگاه فناوري (ثبت، فروش، انتقال)مديريت شبکه علميمديريت شبکه اقتصاديمديريت شبکه توليديمديريت شبکه خدماتيمديريت شبکه اجتماعيمديريت شبکه شرکاي تجاريفن‏بازار (عمومي/ تخصصي)شرکاي توسعه اقتصاديشبکه‏هاي فراملينهادهاي علمي و فنيدانشگاه‏هاي معتبرواحد تحقيق و توسعهپارک علم و فناوريمرکز رشدموسسه پژوهشينهادهاي عمومي و مردميشهرداريسازمان غيردولتي (NGO)منابع انساني ويژههيات علميپژوهش‏گرکارآفرينکارشناس/ متخصصعلاقمند/ داوطلبپشتيبان‌هاي فن‏بازارمراکز خدمات عموميارائه‏کننده خدمات نمايشگاهيارائه‏کننده خدمات همايش‏هادفاتر حقوقيارائه‏کننده خدمات قراردادي/ مالکيت معنويرسانه‏هامطبوعات/ صداوسیما 4-7-2. پژوهش‌هاي انجام‌شده در اين قسمت سه نمونه پژوهش ميداني که در کشور، در حوزه فن‌بازار صورت گرفته است، معرفي مي‌شود. 1-4-7-2. مطالعه حسيني و سهرابي حسيني و سهرابي در مقاله‌اي با عنوان طراحي مدل پيشنهادي فن‌بازار در سطح ملي در ايران با بررسي مباني نظري فن‌بازار به ارائه مدلي براي فن‌بازار ملي پرداخته‌اند. در قسمتي از اين تحقيق به بررسي پیش‌نیازهای ايجاد فن‌بازار پرداخته شده است که نظر خبرگان تحقيق در جدول 12-2 ارائه شده است: جدول 13-2: پیش‌نیازهای ايجاد ‌‌‌فن‌بازار 10491395572400 همچنين حوزه‌‌‌هاي مختلف فناوري از حيث اولويت براي برپايي فن‌بازار رتبه‌بندي شده‌اند: جدول 14-2: اولويت‌‌‌هاي ايجاد ‌‌‌فن‌بازار 18421471211300 در نهايت مدل پيشنهادي آن‌ها مؤلفه‌هاي ساختاري فن‌بازار را معرفي مي‌کند که به شرح برخي از آن‌ها مي‌پردازيم. مأموريت و اهداف: الف. مأموریت: مرجع و مرکز مبادلات و انتقال فناوري در سطح کشور. ب. اهداف: تهيه بانک‌هاي اطلاعاتي از صاحبان و منابع فناوري و ارائۀ آن‌ها به افراد متقاضي و بانک‌هاي اطلاعاتي مشابه مانند خدمات، نخبگان و شرکت‌هاي ارائه‌دهنده و خدمات صندو‌ق‌هاي حمايت از ايده‌ها و فناور‌ي‌ها و ... مانند سرمايه‌گذاري ريسک‌پذير؛ برقراري ارتباط مبتني بر کار کارشناسي بين عرضه‌کننده، متقاضي فناوري و پيگيري عقد قرارداد مبادله فناوري بين دو طرف؛ ارائۀ خدمات پشتيباني لازم براي تحقق مبادله و معامله فناوري مانند ارزيابي، قيمت‌گذاري، حمايت قانوني و حقوقي، مشاوره تأمين مالي و پيش‌بيني فناوري؛ کمک به شرکت‌هاي کوچک و متوسط جهت ارتقا و توسعه و همچنين فروش فناوري‌هاي آن‌ها؛ تسهيل در امر صادرات يا واردات فناوري با سرعت عمل و ارزيابي دقيق؛ فرهنگ‌سازي در جهت نظام‌مند کردن مبادلات فناوري و تلقي فناوري به‌عنوان کالاي قابل تجارت؛ حفاظت از فناوری‌های ارائه‌شده و سعي در مشاوره ثبت پتنت. بخش‌‌‌هاي مختلف فن‏بازار الف. بخش اطلاع‌رسانی و بازاريابي. با توجه به تأييد وجود مشکلاتي چون نبود بانک اطلاعاتي دارندگان و متقاضيان فناوري در کشور و عدم اطلاع‌رساني قوي در رابطه با آن، همچنين ضرورت وجود نمايشگاه‌هاي دائمي و موقت بازاريابي، اطلا‌ع‌رساني و بانک‌هاي اطلاعاتي در فن‌بازار، ايجاد بخشي به نام بخش اطلاع‌رساني جهت وظايف زير در فن‌بازار ضروري مي‌نمايد. جمع‏آوری اطلاعات دارندگان و صاحبان فناوري، سرمایه‌گذاران و متقاضيان فناوري؛ ارزيابي اوليه آن‌ها؛ اطلاع‌رساني اطلاعات از طرق مختلف مانند سايت اينترنتي، مجله‌هاي ادواري، نمايشگاه‌ها، سمينارها و ... ،CD در اين بخش، فعاليت‌هاي مجازي و بخش اطلاعات فن‌بازار فعال خواهد بود. ب. بخش مشاوره حقوقی، با توجه به اهميت بيش از حد بسترهاي حقوقي مناسب براي مبادلات و قراردادهاي فناوري، مشاوره حقوقي در زمينۀ ثبت پتنت، عرضه يا تقاضا و عقد قرارداد، در هر سطحي از طرف ‌‌‌فن‌بازار ضروري مي‌نمايد. البته مي‌توان اين خدمات را به بخش خصوصي واگذار کرد، ولي نظارت جدي بخش مديريت فن‌بازار براي جلب اعتماد مراجعان لازم است. ج. بخش ارزيابي فناوري: در اين بخش، ‌‌‌فن‌بازار با استفاده از انجمن‌‌‌هاي تخصصي و افراد خبره در هر حيطه فناوري و با تأييد مراکز استاندارد و صدور مجوز در کشور و جهان، اقدام به ارزيابي فناوري‌هاي ارائه‌شده به فن‌بازار و قیمت‌گذاری آن‌ها مي‌پردازد. د. بخش مشاوره تأمين مالي: ‌‌‌فن‌بازار با ارتباط نزديک وزارتخانه‌ها، صندوق‌هاي حمايت از فناوري‌ها و سرمايه‌گذاران ریسک‌پذیر بايد به افراد نيازمند سرمايه، مشاوره تأمين مالي داده و آن‌ها را در اين راه، ياري نمايد. ه. بخش مطالعه و آينده‌نگاري و آموزش فناوري: در اين بخش، ‌‌‌فن‌بازار به آموزش افراد جهت واسطه‌گري فناوري، مشاوره روش‌هاي انتقال فناوري، پيش‌بيني و آينده‌نگري فناوري‌هاي موجود و نوظهور و ارائۀ راه‌کارهايي براي حل مشکلات مبادلات فناوري در کشور مي‌پردازد. فرايند داخلي فن‌بازار بر اساس تجربه افراد مصاحبه‌شونده و همچنين مطالعات موردي از ديگر فن‌بازارها به‌طورکلی دو دسته رجوع کننده براي فن‌بازار در نظر گرفته مي‌شود: الف. کساني که داراي سرمايه هستند. اين افراد خواهان خريد و يا شريک شدن در آن فناوري مي‌باشند. ب. کساني که داراي ايده و فناوري هستند. اين افراد به دنبال خريدار، شريک و يا سرمایه‌گذار مي‌گردند. در رابطه با گروه اول، ‌‌‌فن‌بازار در صورت شفاف و عملياتي بودن تقاضا، به اطلاع‌رسانی و زمینه‌چینی مذاکره جهت عقد قرارداد مي‌پردازد. در غير اين صورت، ‌‌‌فن‌بازار تقاضا را براي عملیاتی‌تر شدن به متقاضي ارجاع مي‌دهد. گروه دوم خود به دو دسته تقسيم مي‌شود: الف. کساني که داراي فناوري ثبت‌شده مي‌باشند؛ ب. کساني که براي اولين بار فناوري را عرضه مي‌کنند. در مورد اول، ‌‌‌فن‌بازار بعد از ارزيابي اوليه و اطمينان از شفافيت طرح، از طريق کانال‌هاي اطلاع‌رساني به بازاريابي و جذب مشتري مي‌پردازد. همچنين به گروه دوم مشاوره ثبت فناوري ارائه مي‌دهد. در کنار اين دو دسته، ‌‌‌فن‌بازار با مطالعه روي وضعيت موجود فناوري‌ها و ارزيابي آن‌ها سعي در نمايش و جهت‌دهي فناوري‌هاي سودآور به جامعه مي‌کند. همچنين در تمام اين فرايندها از مشاوران قرارداد مبادله فناوري، مشاوران تأمين مالي و آموزش مديريت فناوري استفاده مي‌کند. در شکل زير فرايند فعاليت فن‌بازار براي هر دسته را مي‌توان مشاهده کرد: 14141091333500 شکل 5-2: ارائۀ خدمات ‌‌‌فن‌بازار به متقاضي فناوري (حسيني، سهرابي،1382) 170540000شکل6-2: ارائۀ خدمات ‌‌‌فن‌بازار به عرضه‌کنندۀ فناوري در شکل 7-2 نيز مدل پيشنهادي اين مطالعه براي ‌‌‌فن‌بازار در سطح ملي در ايران ارائه‌شده است. 141910022021300 شکل 7-2: مدل پيشنهادي ‌‌‌فن‌بازار ملي 2-4-7-2. مطالعه موحدي و طباطبايي موحدي و طباطبايي (1389) نيز در مقاله‌‌اي تحت عنوان شناسايي و رتبه‌بندی موانع توسعۀ سامانۀ ملي خریدوفروش فناوري (فن‏بازار) در ايران به بررسي چالش‌هاي توسعه فن‌بازار در ايران پرداخته‌اند. آن‌ها عوامل مؤثر در شکل‌گيري و توسعه فن‌بازار را در 8 سازه تقسيم‌بندي کردند. سازه E1: متشکل از نه متغير مربوط به‌نظام ملي نوآوري سازه E2: متشکل از هشت متغير مربوط به بسترها و ساختارهاي قانوني سازه E3: متشکل از چهار متغير مربوط به وضعيت ارائه خدمات فناوري سازه E4: متشکل از پنج متغير مربوط به فاکتورهاي اقتصادي سازه E5: متشکل از هفت متغير مربوط به شبکه داخلي و خارجي سازه I1: متشکل از شش متغير مربوط به استراتژي‌ها و برنامه‌هاي فن‏بازار سازه I2: متشکل از چهار متغير مربوط به فعاليت‌هاي اطلاع‌رساني و ترويج سازه S: سازه متشکل از ده متغير (شاخص) مربوط به موفقيت فن‏بازار همان‏طوري که مشاهده مي‌شود، سازه‌‌‌هاي E مربوط به عوامل خارجي، I مربوط به عواملي دروني و S هم دربردارندۀ متغيرهاي مربوط به عوامل موفقيت است. فرضيه‌هاي تحقيق نيز بر اساس اين سازه‌ها بنا شده است. جدول شماره 12-2 فرضيه‌‌‌هاي تحقيق را نشان مي‌دهد. عوامل مؤثر بر موفقيت ‌‌‌فن‌بازار نيز در شکل شمارۀ 6-2 به نمايش گذاشته شده است. جدول 15-2 . فرضیه‏های تحقیق سازهمعیار آزمونفرضیه آزمونE1نظام ملی نوآوریهر چه مؤلفه‌های نظام ملی نوآوری منسجم‏تر باشد، فن‏بازار عملکرد موفق‏تری خواهد داشتE2بسترها و ساختارهای قانونیهر چه بسترها و ساختارهای قانونی در حوزه فناوری کامل‏تر باشد، فن‏بازار عملکرد موفق‏تری خواهد داشتE3وضعیت ارائه خدمات فناوریهر چه خدمات فناوری به‏صورت کامل‏تر و هدفمند‏تر ارائه شوند، فن‏بازار عملکرد موفق‏تری خواهد داشتE4عوامل اقتصادیهرچه عوامل و پارامترهای اقتصادی مدنظر از وضعیت بهتری برخوردار باشند، فن‏بازار عملکرد موفق‏تری خواهد داشتE5شبکه‏های داخلی و خارجیهرچه شبکه‏های داخلی و خارجی فن‏بازار فعال‏تر باشند، فن‏بازار عملکرد موفق‏تری خواهد داشتI1استراتژی‏ها و برنامه‏هاهرچه مؤلفه‌های درونی فن‏بازار متمرکزتر و هم‏راستا‏تر باشند، فن‏بازار عملکرد موفق‏تری خواهد داشتI2فعالیت‌های اطلاع‏رسانی و ترویجیهرچه فعالیت‌های اطلاع‏رسانی و ترویجی فن‏بازار بیشتر و بهتر انجام شوند، فن‏بازار عملکرد موفق‏تری خواهد داشت 44380153443605ماتریس مربوط به عوامل درونی00ماتریس مربوط به عوامل درونی34829751597660348297570675544869102269490اطلاع‏رسانی و ترویج00اطلاع‏رسانی و ترویج4487545409575استراتژی‏ها و برنامه‏ها00استراتژی‏ها و برنامه‏ها444468700022501271336040عوامل موفقیت فن‏بازار00عوامل موفقیت فن‏بازار4318003453765ماتریس مربوط به عوامل بیرونی00ماتریس مربوط به عوامل بیرونی1434465398145001386840962025001416050169862514224001680845142176516510004908552162175عوامل اقتصادی00عوامل اقتصادی4927601503680خدمات فناوری00خدمات فناوری495935777875بسترهای قانونی00بسترهای قانونی4959352796540شبکه فن‏بازار00شبکه فن‏بازار501650118745نظام ملی نوآوری00نظام ملی نوآوری395292635000 شکل8-2: عوامل مؤثر بر موفقيت ‌‌‌فن‌بازار 3-4-7-2. مطالعه صمدي و همکاران صمدي و همکاران (1385) در مقاله‏اي تحت عنوان فن‏بازار، جايگاه و کارکرد آن در نظام صنعتي و فناورانه، به بررسي مفهوم فن‏بازار و مبادلات فناوري؛ چالش‏هاي پيش‌روي مبادلات فناوري؛ اهداف، کارکردها و خدمات فن‏بازار و ارتباط فن‏بازار با اجزاي نظام صنعتي و فناوري پرداخته‏ و پس از بررسي محدوديت‏هاي فعاليت فن‏بازارها در ايران به ارائه الگوي پيشنهادي خود براي فن‏بازار پرداخته‏اند. الگوي پيشنهادي اين مقاله، ايجاد شبکه‏اي از فن‏بازارهاي محلي در حول يک هستۀ مرکزي است که حاصل تجربيات نويسندگان در ايجاد و سازمان‏دهي يک فن‏بازار منطقه‏اي مي‏باشد. مدل شبکه‏اي در مواردي پيشنهاد مي‏شود که قرار است حوزۀ وسيعي، چه از نظر جغرافيايي و چه از نظر تنوع خدمات، پوشش داده شود. يک شبکه از تعدادي مرکز محلي تشکیل‌شده است که از نظر مديريت اجرايي و مخصوصاً اقتصادي مستقل هستند و در ساختار داخلي خود تابع استانداردهاي مشخصي مي‏باشند. در اصل يک ناظر خارجي، وجود فيزيکي شبکه را به‌صورت مستقيم احساس نمي‏کند و تنها از مزاياي آن برخوردار مي‏شود. اما از نماي داخلي، بين اعضاي شبکه، روابط مختلف علمي، تجاري، بازاريابي و ... برقرار است. اين روابط از طريق توافق‏نامه‏اي که مورد قبول اعضاي شبکه است، تنظيم مي‏شوند. مسئولیت نظارت بر عملکرد شبکه و هماهنگي و تغييرات در شبکه بر عهدۀ ستاد مرکزي شبکه قرار دارد. اين ستاد بسته به حجم فعاليت شبکه و اهميت آن مي‏تواند به‌صورت مرکزي مستقل يا هيأتي از نمايندگان اعضاء تشکيل شود. شکل زير، نمايي از اين الگو را نشان مي‏دهد. شکل 9-2: الگوي شبکه‏اي فن‏بازار در مدل شبکه‏اي، ستاد مرکزي، مسئول هماهنگي بين اعضاي شبکه، نظارت بر اجراي توافق‏نامه شبکه و نيز توسعه و بهبود شبکه است. فن‏بازار به علت ارتباط با طيف وسيعي از مخاطبين، نيازمند همراهي بازيگران مختلف در اين عرصه است. در پياده‏سازي فن‏بازار با الگوي شبکه‏اي، بايد شورايي متشکل از نمايندگان سازمان‌هاي ذی‌ربط مانند وزارت علوم، تحقيقات و فناوري؛ وزارت صنعت، معدن و تجارت؛ پارک‏هاي علم و فناوري و نيز نمايندگان صنايع و مراکز صنعتي مسئول هماهنگي و پيگيري اجراي شبکه در سطح کشور ايجاد شود. همچنين در مراکز محلي (مانند استان‌ها) نيز بايد نهادهايي مانند پارک علم و فناوري و نيز مراکز آموزش عالي در کنار بخش خصوصي در ايجاد فن‏بازارهاي محلي مشارکت جويند. از جمله مزاياي مدل شبکه‏اي مي‏توان به موارد زير اشاره کرد: کم شدن هزينه‏هاي مديريت: صرف‏نظر از هم‏افزايي که شبکه مي‏تواند ايجاد کند، اصلي‏ترين مزيت فعاليت در قالب شبکه، کم شدن نسبت هزينه‏هاي مديريتي به گسترۀ خدمات، چه از نظر جغرافيايي و چه از نظر تنوع محصولات است. کم شدن هزينه‏هاي تأسيس و هزينه‏هاي جاري: با وجود شبکه، مي‏توان بدون نياز به ايجاد زيرساخت‏هاي جديد براي فعاليت و تنها با جاگذاري صحيح و سازمان‏دهي منابع موجود در شبکه تا حد زيادي از هزينه‏هاي تأسيس کاست. با استفاده از اين مدل، هزينه‏هاي نسبتاً بالاي فعاليت‏هاي فرهنگ‏سازي، آموزش نيروي انساني، تبليغات و نظاير آن تا حد زيادي بين اعضاي شبکه سرشکن مي‏شود. انتشار تجربه و دانش: کساني که با شرايط بازارهاي جهاني آشنايي دارند، به خوبي به اين نکته واقفند که بازار روز جهاني، هيچ روند ثابت و مشخصي ندارد. به همين دليل است که عنوان مديريت در ابهام را براي مديريت در اين دوره برگزيده‏اند. براي بقا در اين بازار متلاطم، بايد اطلاعات و تحليل‏هاي به‏روز را در اختيار داشت. يک شبکه با ايجاد جريان دانش و تجربه در بين اعضاي شبکه اين وظيفه را به خوبي ايفا مي‏کند. 8-2. جمع‌بندی ادبیات با توجه به ادبيات موضوع، عملكرد و در نتيجه موفقيت فن‌بازارها و به‌طورکلی "نهادهاي ميانجي بازاريابي فناوری" تحت تأثیر "عوامل طرف عرضه" و "عوامل طرف تقاضا" قرار دارد(Klerk & Leeuwis, 2009; Edler & Georghiou, 2007; Mowery, 1992؛ حسيني و سهرابي 1382(. به‌علاوه، موفقيت نهادهاي فوق تحت تأثیر عوامل و سازوكارهاي دروني آن‌ها نيز مي‌باشدMunkongsujarit & Srivannaloom, 2011) ؛ موحدي و طباطبايي 1389(. يعني هرچه اين عوامل دروني مساعدتر و اين سازوكارها روان‌تر و كاراتر باشند احتمال موفقيت فن‌بازار بيشتر خواهد بود. از طرف ديگر، از آنجا كه نهادهاي ميانجي بازاريابي فناوری و به‌طور خاص فن‌بازار، در خلأ عمل نمي‌كنند مي‌توان گفت كه تحت تأثیر شرايط محيطي نيز قرار دارند. به عبارت ديگر، موفقيت فن‌بازارها به مساعد بودن عوامل محيط بيروني نيز بستگي دارد. به‌عنوان جمع‏بندی می‌‌‌توان گفت که موفقيت يا عدم موفقيت فن‌بازارها - كه منظور از آن بالا بودن كميت و كيفيت مبادلات فناوری انجام شده از طريق فن‌بازار در يك دوره زماني مشخص است - تحت تأثیر چهار دسته از عوامل قرار دارد: عوامل طرف عرضه: كه به كليۀ عوامل مؤثر بر عرضۀ فناوری توسط اشخاص حقيقي و حقوقي در فن‌بازار اشاره دارد؛ عوامل طرف تقاضا: كه به كليۀ عوامل مؤثر بر تقاضاي اشخاص حقيقي و حقوقي برای خرید فناوری از فن‌بازار اشاره دارد؛ عوامل و سازوكارهاي دروني: منظور از این‌ها كليه عواملي است كه طرف عرضه را به طرف تقاضا متصل كرده و موجب تسهيل مبادلات فناوری مي‌شوند؛ عوامل محيطي: منظور از اين عوامل، عواملي غير از عوامل طرف عرضه و تقاضا است كه با تأثیر نهادن بر طرف عرضه، طرف تقاضا و سازوكارهاي دروني و يا به‌طور مستقيم بر موفقيت فن‌بازار تأثیر مي‌‌گذارند. منابع باقری، محمود و گودرزی، مریم، مقایسه نظام حمایتی اسرار تجاری و نظام حق اختراع. فصلنامه حقوق دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دوره 39، شماره 1. 1388 حنفيزاده، پيام و رحماني، آرزو(1389)، روش تحقيق ساختارهاي چند بعدي، تهران: انتشارات ترمه خداداد حسيني، سيد حميد. و سهرابي، روح الله، (1387)، ‌‌‌فن‌بازار ملي در ايران: چارچوب مفهومي و الزامات عملياتي، انديشه مديريت، سال دوم، شماره اول، بهار و تابستان . خداداد حسيني، سيد حميد. و سهرابي، روح الله، (1389)، طراحي مدل پيشنهادي ‌‌‌فن‌بازار در سطح ملي در ايران، انديشكده صنعت و فناوري (آصف)، بازيافت از WWW.IRANASEF.ORG رمضاني، رضا، 1391، مطالعه راه‏اندازي فن‏بازار جمهوري اسلامي ايران، گزارش اول، پارک علم و فناوري گيلان سالاري، امين؛ سهرابي، روح‌الله؛ حسيني، سيدجمال‌الدين، (1382)، فن‌بازار بستر مبادلات فناوری، پارك فناوري پرديس با همكاري نشر آتنا، چاپ اول. صمدي، سعيد؛ کلاهدوزان، امين؛ حسيني، سيدرضا، 1385، فن‏بازار، جايگاه و کارکرد آن در نظام صنعتي و فناورانه، مجله رشد فناوري (فصلنامه تخصصي پارک‏ها و مراکز رشد)، شماره 9، صص. 58-65 طبائيان، سيدكمال،( 1383)، جايگاه فن‌بازار در نظام ملي نوآوري (گزارش يك مصاحبه)، مؤسسه آموزشي و تحقيقاتي صنايع دفاعي، دفتر سياست‌پژوهي فناوري دفاعي،. طبائيان، سيدكمال و بوشهري، عليرضا.، (1385)، پيشبرد ارتباط صنعت و دانشگاه در قالب نظام ملي نوآوري: مطالعۀ موردي فن‌‌بازار، کنگره سراسري همکاريهاي دولت، صنعت ودانشگاه براي توسعه ملي. ملكي‌فر، عقيل، (1382)، فن‌بازار، رويكردي نو به تجارت فناوري و بازارسازي براي دستاوردهاي تحقيقاتي، مؤسسه آموزشي و تحقيقاتي صنايع دفاعي، دفتر سياست‌پژوهي فناوري دفاعي،. موحدي، مسعود و علائي طباطبائي، سيد احمدرضا.، (1389)، شناسايي و رتبه بندي موانع توسعه سامانه ملي خريد و فروش فناوري (فن‏بازار) در ايران، ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻋﻠﻤﯽ- ﭘﮋوﻫﺸﯽ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﻋﻠﻢ و ﻓﻨﺎوري ﺳﺎل ﺳﻮم، ﺷﻤﺎره 1 . نظري‌زاده، فرهاد، طبائيان، سيدكمال، (1383)، فن‌بازار و نقش آن در توسعۀ فناورانه و صنعتي ايران، دومين كنفرانس مديريت فناوری. نظري‌زاده، فرهاد، ارائه الگويي براي ارزيابي عملكرد نوآوري و به‌كارگيري آن در يك صنعت دفاعي، پايان نامۀ كارشناسي ارشد، دانشگاه صنعتي مالك‌اشتر، 1382. آذر، عادل. مومنی، منصور. آمار وکاربرد آن در مدیریت (جلد دوم، تحلیل آماری). چاپ هشتم، سمت، 1379. بست،جان. روش‌هاى تحقیق در علوم تربیتى، ترجمه حسن پاشاشریفى و نرگس طالقانى، تهران، انتشارات رشد، 1371. سرمد، زهره، بازرگان، عباس، و الهه، حجازي، روش‌هاي تحقيق در علوم رفتاري، تهران،انتشارات آگاه. چ سيزدهم، 1385 سکاران، اوما. روش‌هاي تحقيق در مديريت، مترجمين: صائبي م. و شيرازي م.، مرکز آموزش مديريت دولتي،1381. قاسمي، وحيد، مقدمه‌اي بر مدل‌سازي معادلات ساختاري، انتشارات جامعه شناسان، 1388 يوي. ريمون و کامپنهود. لوک‌ون، روش تحقيق در علوم اجتماعي، ترجمه غلامحسين نيک‌گهر، انتشارات فرهنگ معاصر، 1373. مومنی، منصور. تحلیل آماری با استفاده از SPSS، انتشارات کتاب‏نو، 1386 هومن، حیدر‌علی، مدل‌یابی معادلات ساختاری با کاربرد نرم‌افزار لیزرل، انتشارات سمت، 1384. Abetti,P.A.,1989, Technology: A Key Strategic Resource, Management Review,78,2,PP.37-41. Albors G José, Sweeney Eugene, 2005, “Transnational Technology Transfer Networks For SMEs. A Review of the State-Of-The Art and an Analysis of the European Irc Network, Production Planning and Control Journal, vol. 16, no 4 , pp. 413-423 APCTT, (2013), Technology Transfer, Retrieved from http://www.apctt.org/content.php?id=13 Arora, A., A. Fosfuri, et al., 2001, Markets for technology: the economics of innovation and corporate strategy, Cambridge, Mass, MIT Press (Cited in Tietze 2008) Asgari, M. & Rashkhanikia, M., (2013), “Technology transfer in oil industry, significance and challenges”, Social and Behavioral Sciences, 75, 264 – 271 Bendis Richard A., Seline Richard S. and Byler Ethan J., 2008, A new direction for technology-based economic development; the role of innovation intermediaries, Industry & Higher Education, Vol 22, No 2, pp 73–80 Bendis, R.A. (2006), ‘National best practices and results’, presentation to the Texas Lyceum Conference, ‘Harnessing the Lightning: a Texas Economic Growth Summit’, San Antonio, TX, 13–14 November (Cited in Bendis et al. 2008). Bryman A., (1989), Research Methods and Organization Studies, London: Unwin Hyman Ltd. Burgelman, R.A., Madique, M.A. and Wheelwright, S.C., (2001), Strategic Management of Technology and Innovation, Third Edition, McGraw-Hill. Burt, R.S., (2004), Structural Holes And Good Ideas, American Journal of Sociology, 110 (2) 349–399. Candemir, B. Van Lente, H., (2007), Intermediary Organisations: Bridges, Catalyst, Or Noise? An Analysis Of Agricultural Biotechnology In The Netherlands, Triple Helix 6 Conference, National University of Singapore, School of Engineering. Carol Busch, Paul S. De Maret, Teresa Flynn, Rachel Kellum , Sheri Le, Brad Meyers, Matt Saunders, Robert White, and Mike Palmquist.. (1994 - 2012). Content Analysis. Writing@CSU. Colorado State University. Available at website: http://writing.colostate.edu/guides/guide.cfm?guideid=61. Castro, E.A.D., Rodrigues, C., Esteves, C., Pires, A.d.R., (2000), The triple helix model as a motor for the creative use of telematics. Research Policy 29 (2), 193. Chandler, A. D. (1977). The visible hand: The managerial revolution in American business, Belknap Press. Chesbrough, H. (2006). Emerging secondary markets for Intellectual Property, Research Report to National Center for Industrial Property Information and Traning (NCIPI), (Cited in Tietze 2010) Chesbrough, H. Vanhaverbeke, W. and West, J., (2006), Open Innovation: Researching a New Paradigm. Oxford: Oxford University Press. Chieza، V.، (2001)، R&D Strategy and Organization: Managing Technical Change in Dynamic Contexts، Imperial College Press. Coase, R. H. (1937). "The Nature of the Firm." Economica 4 (16): 386-405. Coase, R. H. (1937). "The Nature of the Firm." Economica 4 (16): 386-405. Dalziel, M., (2005), 4th Pillar Organizations in Canada, A Report to the Prime Minister’s Advisory Council on Science and Technology.Government of Canada, September 15, 2005 Defense Innovation Marketplace, Retrieved ftom: http://www.defenseinnovationmarketplace.mil/about.html Den Hertog, P., (2000), Knowledge-Intensive Business Services as Co-Producers of Innovation, Int. J. Innov, Manag. 4 (4) 491–528 Department Of Defense [DOD], 2015, Operation of the Defense Acquisition System, report number: 5000.02 Dodgson, M., (1993), Technological Collaboration in Industry: Strategy, Policy and Internationalization in Innovation. Routledge,New York. Dyker, D., Nagy, A., Stanovnik, P., Turk, J., Usenik, H., & Vince, P. (2003). East–west networks and their alignment – industrial networks in Hungary and Slovenia. Technovation, 23, 603–616. Edler, J and Georghiou, L., (2007), Public procurement and innovation: Resurrecting the demand side, Research Policy 36 (7) 949–963. Elton, J., B. Shah, et al. (2002). "Intellectual Property: Partnering for Profit." McKinsey Quarterly (Special Edition - Technology): 59-67. EPO, OECD, et al. (2006). Patents: realising and securing value - Executive summary, London, Cited in Tietze & Herstatt (2009). Escher, J.-P. (2005). Technology Marketing in Technology-based Enterprises: The Process and Organization Structure of External Technology Deployment. Zurich, Swiss Federal Institute of Technology Zurich. Cited in Tietze & Herstatt, (2009). Eto, H. (2005). Obstacles to the emergence of high/new technology parks, ventures and clusters in Japan. Technological Forecasting and Social Change, 72, 359–373. Etzkowitz, H., Klofsten, M., (2005), The innovating region: toward a theory of knowledge-based regional development. R&D Management 35 (3),243 Etzkowitz, H., Leydesdorff, L., (2000). The dynamics of innovation: From national systems and ‘‘Mode 2’’ to a triple helix of university–industry– government relations. Research Policy 29 (2), 109 Federal Bossiness Opportunity or fedbizopps, Retrieved from: https://www.fbo.gov Gad, Content Analysis : A Methodology for Structuring and Analyzing Written Material , United States General Accounting Office , Sep. 1996 Gambardella, A. (2002). "Successes and failures in the markets for technology." Oxford Review of Economic Policy 18(1): 52-62. Gay, L.R. and Diehl, L.P., (1992), Research Methods for Business and Management, Maxwell Macmillan International Editions Gerstlberger, W. (2004). Regional innovation systems and sustainability, selected example of international discussion. Technovation, 24, 749–758. Gibson, D and Smilor, R., (1991), “Key variables in technology transfer: A field-study based empirical analysis” Journal of Engineering and Technology Management, 8, 287-312 Glas, M., Hisrich, R., Vahcic, A., & Antoncic, B. (1999). The internationalisation of SMEs in transition economies: Evidence from Slovenia. Global Focus, 11(4), 107–124. Granstrand, O. (2004). "The economics and management of technology trade: towards a pro-licensing era?" International Journal of Technology Management 27(2,3): 209. Granstrand, O., E. Bohlin, et al. (1992). "External Technology Acquisition in large multi-technology corporations." R&D Management 22(2). Hannona, M. J., Skeaa, J., Rhodes, A., (2014). Facilitating and coordinating UK energy innovation through systemic innovation intermediaries, 5th International Conference on Sustainability Transitions, Utrecht, the Netherlands. Howells, J., (2006), Intermediation and the Role of Intermediaries in Innovation, Res. Policy 35 (5) 715–728. Institute for Manufacturing, (2010), University of Cambridge, Open Innovation Workshop Report. United Kingdom: Institute for Manufacturing, University of Cambridge. Izushi, H. (2003). Impact of the length of relationships upon the use of research institutes by SMEs. Research Policy, 32, 771–788. Janis,F.T. (1998). An Evaluation of the Techmart Process for the International Transfer of Technology Between SME's. Innovation: Management, Policy & Practice: Vol. 1, No. 4, pp. 10-16. JAPAN TECHNOMART FOUNDATION, 1996, “1995 Unused Patent Information Situational Survey” (Cited in Albors & Sweeney) Johnson, W.H.A., (2008), Roles, Resources And Benefits Of Intermediate Organizations Supporting Triple Helix Collaborative R&D: The Case Of Precarn, Technovation 28 (8) 495–505. Kaya, I., (2003), Critical Success Factors in R&D Project Management in Military System Acquisition and a Suggested R&D Project Selection Methodology for Turkish Armed Forces, Yeditepe University. Khabiri, N & Rast, Sadegh., (2012), “dentifying Main Influential Elements in Technology Transfer Process: A Conceptual Model” Social and Behavioral Sciences, 40, 417 – 423 Khalil T. M.، (2000)، Management of Technology: The Key to Competitiveness & Wealth Creation، McGraw Hill. Kilelu, C. W., Klerkx, L., Leeuwis, C. & Hall, A. (2011). Beyond knowledge brokerage: An exploratory study of innovation intermediaries in an evolving smallholder agricultural system in Kenya. RIU discussion paper series. Wageningen University Klerkx Laurens, Leeuwis Cees, 2008, Balancing multiple interests: Embedding innovation intermediation in the agricultural knowledge infrastructure, Technovation 28, pp. 364–378 Klerkx, L. Leeuwis, C., (2008), Matching Demand And Supply In The Agricultural Knowledge Infrastructure: Experiences With Innovation Intermediaries, Food Policy 33 (3) 260–276 Klerkx, L., Leeuwis, C., (2009), Establishment And Embedding Of Innovation Brokers At Different Innovation System Levels: Insights From The Dutch Agricultural Sector, Technological Forecasting & Social Change 76 849–860 Kline, D., (2003). "Sharing the corporate crown jewels" MIT Sloan Management Review 44(3): 89-93. Kokko, A., (1994). Technology market characteristics and Spillovers. Journal of Development Economist 43 (2), 279-293 Kolodny, H., Stymne, B., Shani, R., Figuera, J.R., Lillrank, P., 2001, Design and policy choices for technology extension organizations, Research Policy 30 (2), 201–225 (Cited in Klerkx & Leeuwis 2008) Konstadakopulos, D. (2002). Learning behaviour and co-operation of small high technology firms in the ASEAN region. ASEAN Economic Bulletin, 17(1), 48–60. Koruna, S., Jung, (2001). External Technology Commercialization: Policy Guidelines. Portland International Conference on Management of Engineering and Technology (PICMET). Lamoreaux, N. R., & Sokoloff, K. L. (2002). Intermediaries in the US Market for Technology, 1870-1920 (No. w9017). National bureau of economic research Leitch, C.M., Harrison, R.T., (2005), Maximising the potential of university spin-outs: the development of second-order commercialisation activities. R&D Management 35 (3), 257. Lichtenthaler, U. (2006). Leveraging knowledge assets: success factors of external technology commercialization,Wiesbaden, DUV, Cited in Tietze (2010). Liu, C., & Yang, J. (2003). A comparative analysis on technology innovation & diffusion system and industrial innovation between Taiwan and mainland China. International Journal of Innovation Management, 7(4), 443–473. Liu, H., & Jiang, J. Y. (2001). Technology transfer from higher education institutions to industry in China: Nature and implications. Technovation, 21, 175–188. Lopez-Vega, H., (2009), “How Demand-Driven Technological Systems Of Innovation Work? The Role Of Intermediary Organizations,” in DRUIDDIME Academy PhD Conference. Malecki, E.J. Tootle, D.M., (1996), The Role Of Networks In Small Firm Competitiveness, Int. J. Technol. Manag. 11 (1–2) 43–57. Major, E., & Cordey-Hayes, M. (2000). Engaging the business support network to give SMEs the benefit of foresight. Technovation, 20, 589–602. Meyer, K., (2009), Coporate strategies under pressures of globalization: Globalfocusing, Retrieved ftom: www.klausmeyer.co.uk Mowery, David, (1995) The Practice of Technology Policy, in the “Handbook of The Economics of Innovation and Technological Chang”, Edited by Paul Stoneman Blackwell, 1995 Munkongsujarit,S. and Srivannaboon,S.(2011), Key success factors for open innovation intermediaries for SMEs: A case study of iTAP in Thailand, Technology Management in the Energy Smart World (PICMET), Proceedings of PICMET '11. Nasa Spinoff, Retrieved from: http://spinoff.nasa.gov/spinhist.html North, D. (1996). "Institutional change: a framework of analysis." Social Rules: Origin, Character, Logic, Change: 189. OECD, BMWI, et al. (2005). Intellectual property as an economic asset: key issues in valuation and exploitation, Berlin, Cited in Tietze & Herstatt (2009). Öncü, A. et al, (2003), "Make or Buy” Analysis for Local Manufacture or Import Decisions in Defense System Procurements Using AHP: The Case of Turkey Osterwalder, A. (2004). The Business Model Ontology - A Proposition in a Design Science Approach. Ecole des Haute Etudes Commerciales. Lausanne, Universite de Laussane (Cited in Tietze 2010) Philips, R., (2002), “Technology business incubators: how effective as technology transfer mechanisms ?”, Technology in Society, 24, 299–316 Pollard, D. (2006). Innovation and technology transfer intermediaries: A systemic international study. Advances in Interdisciplinary Studies of Work Teams, 12(1), 137-174. Pollpeter, K., (2014), Assessing china’s defense research, development, and acquisition system, Published by IGCC Ramanathan,K., (2007), Technology Market, Retrieved from: http://technology4sme.net/home.aspx Rendon, R,. (2010),critical success factors in government contract management, the forth the international public procurement conference (IPPC4) Sapsed, J. Grantham, A. DeFillippi, R., (2007), A Bridge Over Troubled Waters: Bridging Organisations And Entrepreneurial Opportunities In Emerging Sectors, Res. Policy 36 (9) 1314–1334. Small Business Innovation Research [SBIR], Retrieved from: http://www.sbir.gov/about/about-sbir Schwartz, D,. (2007), Long-term Tech Transfer Success Depends on Strong TTO-Researcher Relationships, TECH. TRANSFER TACTICS, Retrieved from: www.technologytransfertactics.com/content/2007/12/10/long-term-tech-transfer-success. Shanghai technology Transfer and Exchange [STTE],)n.d.). Retrieved from: http://en.stte.sh.cn/?action=display&id=195 Sheehan, J., C. Martinez, et al. (2004). Understanding Business Patenting and Licensing: Results of a Survey. Patents, Innovation and Economic Performance. OECD Conference Proceedings: 89-11. Shama, A. (1992) Guns to butter: technology transfer strategies in the national laboratories. Technology Transfer; vol. (winter): 18–24. Smart, P. Bessant, J. Gupta, A., (2007), Towards Technological Rules For Designing Innovation Networks: A Dynamic Capabilities View, Int. J. Oper. Prod. Manage. 27 (10) 1069–1092. Smith, A. (1776). The Wealth of Nations, Hayes Barton Press. Smits, R. and Kuhlmann, S., (2004), The Rise of Systemic Instruments in Innovation Policy, Int. J. Foresight and Innovation Policy 1 (1/2) 4–30. Starbuck, E. (1993), Biological model for technology transfer in university industry- government partnerships, International Journal of Technology Management, vol 8 (08) ,669 Strategic Dossier, (2011), The defence of the future: innovation, technology and industry, Published by Spanish Ministry of Defense Stigler, G. J. (1951). "The devision of labor is limited by the extent of the market." Journal of Political Economy: 185-193. Sung, T., (2009), Technology transfer in the IT industry: A Korean perspective, Technological Forecasting & Social Change, 76, 700–708 TANG Ming Feng, MATT Mireille, 2009, National technology transfer centers: an efficient policy instrument to capitalize university research findings? Teece, D. J. (1998). Economic performance and the theory of the firm, Edward Elgar Pub. Technology Market, (2007), Retrieved from http://technology4sme.net/home.aspx Ticehurst, G. W & Veal, A.J., (2000), Business Research Method, A Managerial Approach, Longman. Tietze Frank, 2008, Technology Market Intermediaries to Facilitate External Technology Exploitation; The Case of IP Auctions, Working Paper Tietze, F. and Herstatt, C. (2009), Intermediaries And Innovation: Why They Emerge And How They Facilitate IP Transactions On The Markets For Technology, Working Papers / Technische Universität Hamburg-Harburg, http://hdl.handle.net/10419/55498 Tietze, F., & Herstatt, C. (2010). Technology Market Intermediaries and Innovation. In DRUID Summer Conference Tietze, Frank (2010), A Typology Of Technology Market Intermediaries, Working Papers, Technische Universität Hamburg, Harburg, http://hdl.handle.net/10419/5547 Tihanyi, L., & Roath, A. (2002). Technology transfer and institutional development in central and eastern Europe. Journal of World Business, 37, 188–198. Troy, I. and R. Werle (2008). Uncertainty and the Market for Patents, MPIfG (Cited in Tietze & Herstatt 2009) US GAO, (2011), Critical Factors Underlying Successful Major Acquisitions, Report to Congressional Committees by us government accountability office Van der Meulen, B. Nedeva, M. Braun, D., (2005), Intermediaries Organisation And Processes: Theory And Research Issues. in PRIME Workshop, Enschede. Van Lente, H. Hekkert, M. Smits, R. Van Waveren, B., Roles Of Systemic Intermediaries In Transition Processes, Int. J. Innov. Management. 7 (3) (2003) 1–33. Vernet, A. and Arasti, M.R., (1999), Linking Business Strategy to Technology Strategies: A Prerequisite to the R&D Priorities Determination, International Journal of Technology Management,Vol. 18, No. 3/4, PP. 293-307. Walsh, K., (2014), China’s Defense Technology Acquisitin System, Processes, and Future as an Integrator and Supplier, policy berif report. Weber, R.P. (1990), Basic Content Analysis. Newbury Park, CA: Sage Publications Williams, P., (2002), The Competent Boundary Spanner, Public Adminstration. 80 (1) 103–124. Winch, G.M. Courtney, R., (2007), The Organization Of Innovation Brokers: An International Review, Technol. Anal. Strategic Management. 19 (6) 747–763. Witt, P. (1998). Strategies of technical innovation in eastern European firms. Management International Review, 38(2), 161–183. Woodward, R. (2001). SME support institutions in post-communist countries: Moving beyond individual approaches to development co-operation: Reflections based on the case of Poland. Paper presented at the 3rd enterprise in transition conference, Hvar, Croatia, May. Yusuf, S. (2008), Intermediating knowledge exchange between universities and businesses,” Research Policy, vol. 37, no. 8, pp. 1167-1174, Sep. Zeleny, M., (1986), High Technology Management, Human Systems Management, Vol. 6, PP.109-120.

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

مرجع دانلود بهترین فایل های آموزشی و تحقیقی دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید