صفحه محصول - ادبیات نظری و پیشینه تجربی ذهن آگاهی

ادبیات نظری و پیشینه تجربی ذهن آگاهی (docx) 30 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 30 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

تعریف مفهومی 1-6-1-1- آموزش کاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهی: ذهن آگاهی به مجموعه اي از مهارتها اطلاق مي شود که مي تواند بوسيله ي تمرين و آموختن بطور مستقل از اصول معنوي آن (تفکر سنتي شرقي)، به عنوان راهي براي بودن يا ارتباط با تجربه ي اکنون رشد کند. « کاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهی» بوسيله ي کابات-زين توسعه داده شد، برنامه اي هشت هفته اي براي مديريت استرس است که هم در جمعيت باليني و هم در جمعيت عمومي قابل اجرا است (کابات-زين، 1990؛ به نقل از کابات-زین، 2003). جلسات هفتگي به مدت يک ساعت و نيم بر روي گروه کنترل اجرا مي شود. اين منوال توسط محقق آشنا به رويکرد مبتني بر ذهن آگاهی به نوجوانان آموزش داده مي شود. 1-6-2- تعاریف عملیاتی 1-6-2-1- آموزش مدیریت استرس مبتني بر ذهن آگاهی: راهنماي عملي تهيه شده توسط کابات-زين (1990) با اندکي تغيير براي نوجوانان به عنوان متغير مستقل به گروه آزمايشي اين تحقيق در طول 8 هفته آموزش داده مي شود. مقدمه اهمیت هر چیزی را می توان از جنبه های مختلفی بحث کرد. یکی از راههای کشف اهمیت یک مطلب این است که آن را در حالت فقدان آن بررسی کنیم. به راستی اگر انسانها نمی توانستند با هم صحبت کنند و یا ارتباط کلامی بین آنها مقدور نبود چه اتفاقی می افتاد. شاید تصور این مطلب هم برای ما مشکل باشد. یعنی زبان و گفتار با زندگی انسانها عجین شده و آنچنان پیوند خورده که نمی توانیم حالت فقدان را برای آن بررسی کنیم.انسان بودن با ناطق بودن عجین شده است و اولین تعاریفی که از انسان می شود به «حیوان ناطق» تعبیر می شود یعنی اگر جنبه نطق را از انسان برداریم فقط کلمه حیوان می ماند. البته ما این تعریف را از انسان قبول نداریم چون وی شعور و فهم دارد. بلکه صرفاً می خواهیم بگوییم در پیش پا افتاده ترین تعریفها از انسان از خصوصیت ناطق بودن وی صحبت شده است. یکی از زیباترین خصوصیات انسانها تفکر است و همانطور که گفته شد این نیروی متمایز کننده انسان و حیوان می باشد.  هر انسان در اوقات بیکاری خود قسمت عمده ای از وقت خود را به فکر کردن خود و دیگران و پدیده های اطراف، تجزیه و تحلیل امور، پاسخ دادن به محرک های اطراف می پردازند و شاید به جرأت بتوانیم بگوییم که قسمت عمده ای از تفاوت های انسان ها با هم به همین موضوع تفکر، میزان آن، کیفیت آن و اینکه افراد تا چه اندازه به صورت عمیق یا سطحی درگیر این مسئله می شوند. اما این جا مشکل بزرگی پیش می آید که برای خیلی از افراد عادی قابل لمس نیست. آدم های معمولی عادت کرده اند و در واقع عادت داده شده اند که خودشان را با فکرشان یکی بگیرند. یعنی از روی فکر و اندیشه ای که بر ذهنشان جاری می شود به صورت خود به خود یک اندیشنده و تولید کننده فکر را نتیجه می گیرند و بعد اسم خودشان را روی این اندیشنده می گذارند. یعنی منِ خودشان را همان هویتی می دانند که فکرشان به آنها دیکته کرده و یا از طریق اندیشیدن به آن رسیده اند. این هویت ذهنی با منِ فکری همان اِگوی است که روان شناسان سعی در شناخت و کنترل و هدایت آن دارند. حال آنکه در حالت ذهن آگاه بودن یک "منِ مجزا و مستقل از فکر" و در حقیقت یک "منِ ورای فکر" شناسایی می شود که نه تنها در تور و تله فکر و اندیشه اسیر نمی شود بلکه اگر اراده کند می تواند از احساسات و هیجاناتی که فکر و ذهن برای تائید درستی خودش در وجود انسان به غلیان می اندازد هم خودش را کنار بکشد و در هیبت یک تماشاچی بیدار بدون هیچ قضاوت و پیشداوری و بدون جانبداری و یا محکومیت به صورت لحظه به لحظه و همیشه هشیار هم تولید و اوج گیری و سقوط و میرایی فکر و اندیشه را ردگیری می کند و هم متناظر با آن فوران احساسات و هیجانات متناظر با آن فکر و اندیشه در درون و بیرون بدن را نظاره می کند. این "منِ متفاوت" که در زمانِ اکنون حضورش درک می شود و در بعدی ورای دسترسی فکر و ذهن جای دارد، همان "منِ واقعی" ماست که مشخصاتی خاص خود دارد. یعنی حضورش فقط در لحظه اکنون و همین الان درک می شود و به هیچ وجه با نیرنگ ها و فریب کاری های فکر بازی نمی خورد و آرام و مطمئن با واقعیت دنیای پیرامون همان گونه که واقعا هست کنار می آید و کار می کند (بهادران، پورناصح، 1386). بنابراین به زبان ساده ذهن آگاهی چیزی نیست جز حواس جمعی و ذهن آگاهی صد درصد در زمان اکنون و همین جایی که هستیم ، و به صورت لحظه به لحظه مترصد و تماشاچی بودن و نظاره گری ظهور و سقوط و میرایی فکر و احساسات متناظر با آن در درون انسان و واکنش های غیر ارادی بدن در برابر احساسات درونی و تحریکات بیرونی. این تماشاچی و شاهد ساکت و آرام قضاوت نمی کند و از آن چه هست و مقابلش رخ می دهد فرار نمی کند و همه چیز زندگی را واقعا همانگونه که هست می بیند و برانداز می کند. برای فرد ذهن آگاه فکر فقط ابزار تحلیل و حل مساله است و هرگز نباید با خود واقعی ما یکی گرفته شود.  2-2- ذهن آگاهی ذهن آگاه بودن معادل لغت انگلیسی to be mindful استفاده می شود. mind یعنی فکر و ضمیر و mindful حالت پر شدن از فکر و اندیشه را تداعی می کند، حال آنکه تعریف ذهن آگاهی به نوعی با این معنا در تضاد است. گروهی از مترجمین ایرانی معادل "همه آگاهی" یا "پر از آگاهی" را برای mindful پیشنهاد کرده اند. گروهی دیگر هم می گویند که mind در شرق فقط ذهن و فکر و ضمیر نیست بلکه به دل و باطن وجود انسان نیز اشاره می کند ، بنابراین از این بابت می توان mindful بودن را "دل آگاه" بودن هم ترجمه کرد (عبدی، خیرالدین، اسکویی، 1387). اما نکته اینجاست که وقتی از واژه «ذهن آگاهی» استفاده می شود تاکید روی نوعی هشیاری و آگاهی و بیداری و حواس جمعی علاوه بر تمرکز فکری است. یعنی نظام تفکر مشغول تولید اندیشه است و پدیده و موجودیتی مجزا از آن در حال مشاهده و نظاره اوست. به عبارتی درحالت «ذهن آگاهی» شکلی از ذهن آگاهی و بیداری وجود دارد که در ابعاد فعلی و جاری و آشنای فکر نمی گنجد خارج از حوزه دسترسی فکر است و نقشی که دارد نقش ناظر بی طرف و تماشاچی سراپا هوش و حواس است (کارلسون و براون، 2005). ذهن آگاهی به زبان ساده به معنای آگاه بودن از افکار، رفتار، هیجانات و احساسات است و شکل خاصی از توجه محسوب می شود که در آن دو عنصر اساسی: 1) حضور در زمان اکنون 2) قضاوت نکردن در مورد رخدادها و کنش ها و واکنش ها نقش اصلی را به عهده دارند. حواس جمع بودن و بیداری صد درصد و آگاه بودن نسبت به همه رخدادهایی که همین الان در اطراف ما و همین طور درون بدن ما در حال اتفاق افتادن هستند. به این شکل که هیچ گونه قضاوت پیش داوری نسبت به درست و نادرست بودن اتفاقات ، این بیداری و حواس جمعی و آگاهی ما را تحت تاثیر قرار ندهد. " ذهن آگاهی " کیفیتی از بیداری است که در آن ما از آگاه بودن خود آگاه می شویم. یعنی می فهمیم که داریم می فهمیم. یعنی وقتی داریم فکر می کنیم متوجه می شویم که در حال فکر کردن هستیم. به زبان ساده هم موضوعی را که راجع به آن فکر می کنیم، می بینیم، هم متوجه پدیده تفکر هستیم و هم متوجه فکر کننده هستیم. این کیفیت بیداری شاید برای آدمهای معمولی به راحتی قابل درک نباشد اما وقتی آن را بیشتر توضیح دهیم همه متوجه خواهیم شد که مفهومی بسیار ساده و قابل فهم است. اما وقتی پای عمل به میان می آید خواهیم دید که رسیدن به حالت ذهن آگاهی پیچیده ترین مساله ساده عالم است ( بهادران، پورناصح، 1386). قبل از اینکه ذهن آگاهی اتفاق بیفتد بیداری و هوشیاری ما دستکاری شده و نیمه خواب است. واکنش های ما از قبل شرطی و برنامه ریزی شده است. درموضوع یادگیری به روش ذهن آگاهانه داشتن دیدی صحیح نسبت به شیوه ادراک ذهن آگاهی بسیار اهمیت دارد و اگر در این رابطه تعمق و تامل کافی صورت نگرفته باشد بخش «ذهن آگاهی» از یادگیری جدا می شود ( کاویانی، جواهری و بحیرایی، 1385). اگر بخواهیم از منظر تحقیقات علمی به ذهن آگاهی نگاه کنیم باید بگوییم که در حال حاضر بسیاری از روانشناسان بالینی از ذهن آگاهی به عنوان یک ابزار غیر دارویی بسیار کارآمد، برای کاهش استرس و اضطراب استفاده می کنند. همچنین پژوهش های اخیر نشان داده که ذهن آگاهی می تواند در درمان بسیاری از مشکلات جسمی، روانی ، ذهنی و دردهای مزمن و استرس تاثیری فوق العاده داشته باشد.در کشور ما تحقیقات دانشگاهی زیادی در خصوص تاثیر غیر قابل انکار ذهن آگاهی در بهبود و پیشگیری از اختلالات ذهنی، وسواس و افسردگی و ترک اعتیاد صورت گرفته است.در مجموع می توان گفت هر چه انسان بیدارتر و هوشیارتر باشد و حواسش نسبت به اتفاقات جاری و اکنون زندگی اش جمع تر باشد ذهن آگاه تر است و پاسخ هایش به تحریکات زندگی خردمندانه تر و مؤثرتر و آرامش و اطمینان قلبی او بیشتر است ( کاویانی، جواهری و بحیرایی، 1385). 2-2-1- یادگیری ذهن آگاهانه- کاربرد ذهن آگاهی در اتفاق یادگیری در شیوه "همه آگاهی" که به آن آگاهی ورای فکر و یا آگاهی فطری و ذهن آگاهی هم می گویند کیفیت آگاهی فرد با کیفیت آگاهی روزمره و عادتی او تفاوتی اساسی دارد. شیوه نگاه "همه آگاهی" به فعالیت های زندگی در حال حاضر به عنوان دیدگاه اشخاص ممتاز و خلاق شهرت یافته و توجه بسیاری از متفکرین و پژوهشگران حوزه های مختلف علوم بخصوص روانشناسی یادگیری به خود جلب نموده است (ربوی، 1387). در روش «ذهن آگاهی» یا همه آگاهی همه حواس انسان متوجه زمان الان زندگی اش میشود و شخص به جای نشخوار محتویات حافظه و خود نجوایی و فرو رفتن در خیالات ، تمام هوش و حواس خود را روی زمان الان زندگی اش و همین جایی که الان هست متمرکز می کند. وقتی این حالت بودن در زمان اکنون به صورت یک عادت دائمی در می آید کیفیت هشیاری و آگاهی فرد دستخوش تحولی عظیم می گردد. او از زندان آگاهی فکری خلاص می شود و به طور مستقیم در بطن زندگی قرار می گیرد و همه چیز را واقعا همانطوری که هست بدون هیچ واسطه ای می نگرد، این حالت حضور دائم و پیوسته در اکنون جاودانه زندگی باعث افزایش حیرت آور خلاقیت و نوآوری و آرامشی شگرف در دل و روح و ذهن شخص می گردد. اعتماد به نفس فرد به طرز خارق العاده ای افزایش می یابد و سرعت یادگیری او تغییری غیر قابل وصف پیدا می کند. حالت ذهن آگاهی یا همه آگاهی بهترین کیفیت آگاهی برای یادگیری هر موضوعی از جمله زبان دوم است (ربوی، 1387). 2-2-2- اصول یادگیری ذهن آگاهانه ذهن آگاهی یک بعد متفاوت آگاهی و بیداری است. کسی که غرق و اسیر آگاهی فکری است به هیچ وجه با ابزارهای فکر و قضاوت های فکری و تحلیلی و مفهومی نمی تواند این بعد متفاوت آگاهی را درک کند. به همین دلیل ذهن آگاهی را هشیاری ورای فکر یا آگاهی بالاتر از فکر می دانند، این آگاهی برای همه آدم ها صرف نظر از جنس و سن و سواد و فرهنگ قابل درک است و در انحصار عده ای خاص نیست (عبدی، خیرالدین و اسکویی، 1387). ذهن آگاهی یک شکل متفاوت زندگی است. وقتی ذهن آگاهانه در حال تجربه زندگی هستیم، فکر و ذهن ساکت و ساکن است. این به معنای از خود راندن فکر در نگرش ذهن آگاهانه نیست. چیزی است که خیلی اشتباه می کنند و ذهن آگاهی را با ذهن ستیزی یکی می پندارند. ذهن آگاهی به معنای سکوت ذهن است، نه نابودی آن! هنوز هم از فکر و ذهن برای حل مساله و راه حل یابی کمک گرفته می شود ولی وقتی کار ذهن تمام می شود ساکت می شود و دخالتی در تجربه زندگی ندارد، ناگفته نماند که ذهن با حافظه و خاطرات زنده است. آگاهی ناشی از ذهن یا آگاهی فکری نیز صد در صد به حافظه وابسته است. به همین دلیل آگاهی فکری نمی تواند با دنیای دائما در حال تغییر جاری در زمان اکنون و همین جای آدم ها کار کند. فکر باید به هر قیمتی که هست از الآن فرار کند. این درحالی است که محل خودنمایی و تجربه حالت هشیاری ذهن آگاهانه در زمان اکنون و همین جایی است که در آن الان من و شما قرار داریم. این نکته بسیار مهم است و از آن اصول یادگیری ذهن آگاهی معنا می یابد (عبدی، خیرالدین و اسکویی، 1387). 2-2-3- ذهن آگاهی یا حضورذهن ذهن آگاهی یک عامل زیربنایی مهم برای رسیدن به رهایی است. زیرا روشی موثر و قوی برای خاموش کردن و توقف فشارهای دنیا و یا فشارهای ذهنی خود فرد می باشد. یکی از ویژگی های انسان موفق کسب مهارت های لازم برای مدیریت بر خود (رفتار، هیجان، ذهن و ...) است. با توجه به مشغله‌های مختلف روزمره، نشخوارهای فکری مداوم وشرایط پر استرسی که پیرامون اکثریت ما وجود دارد ، اهمیت مدیریت کردن بر ذهن بیش از پیش نمایان می‌شود. برای مدیریت ذهن لازم است قوانین ذهن را به درستی شناخته و با مدیرت بر آن، از حداکثر توانمندیش بهره برد. ذهن آگاهی راهکاری موثر برای دستیابی به حداکثر توانمندی ذهن و مدیریت بر آن است. ذهن آگاهی یا حضور ذهن به معنای آگاهی از افکار، رفتار، هیجانات و انگیزه ها است به طوری که بهتر بتوانیم آنها را مدیریت و تنظیم کنیم. به عبارت دیگر ذهن آگاهی به معنای توجه کردن به شیوه ای خاص است. یعنی توجه و تمرکزی که سه عنصر در آن دخالت دارد: 1- بودن در حال حاضر2- هدفمند 3- بدون قضاوت. این نوع توجه موجب افزایش آگاهی، شفافیت و وضوح و پذیرش واقعیت حال حاضر می شود (کابات زین، 2008). زندگی ما فقط در حال حاضر رخ داده و گره گشایی می شود. اگر کاملا حضور نداشته باشیم نمی توانیم تشخیص دهیم که دقیقا چه امکاناتی وجود دارد؟ چطور می توانیم به امکانات دسترسی داشته باشیم؟ و چگونه تغییر شکل و رشد ایجاد کنیم؟ از طرفی ذهن آگاهی یک عامل زیربنایی مهم برای رسیدن به رهایی است. زیرا روشی موثر و قوی برای خاموش کردن و توقف فشارهای دنیا و یا فشارهای ذهنی خود فرد می باشد، ذهن آگاهی صحیح بدان معنا است که شخص آگاهی خود را از گذشته و آینده به حال حاضر معطوف کند. زمانی که فرد در حال حاضر حضور داشته باشد، واقعیت را با تمام جنبه های درونی و بیرونی اش می بیند و در می یابد که ذهن به دلیل قضاوت و تعبیر و تفسیرهایی که انجام می دهد دائما در حال نشخوار و گفتگوی درونی است (تیسدال، سگال، ویلیامز، ریجوای، سولزبی و لاو ، 2008). وقتی فرد در می یابد که ذهن دائما در حال تعبیر و تفسیر است قادر می شود با دقت بیشتری به افکار خود توجه کند و بدون بیزاری یا قضاوت آنها را مورد بررسی قرار دهد و علت وجود آنها را دریابد. تمرین ذهن آگاهی این توانایی را به فرد می دهد که دریابد « افکار صرفا افکار هستند» و زمانی که می فهمد افکارش ممکن است حقیقت نداشته باشند راحت تر می تواند آنها را رها کند. انسان همواره پیامها یا صداهایی را از طریق ذهن استدلالی خود می شنود. بسیار مهم است که وی از پیامهایی که در طی فکر کردن از ذهن خود می شنود آگاه باشد، درگیر افکارش نشود و بتواند آنها را رها کند، علاوه بر این فرد با مشاهده دقیق واقعیت درونی خود درمی یابد که خوشحالی، کیفیتی نیست که وابسته به عناصر بیرونی و تغییرات دنیای بیرون باشد و زمانی اتفاق می افتد که فرد وابستگی به افکار، موضع گرفتن و برنامه های ذهنی از پیش تعیین شده را رها کند و در نتیجه رفتارهای خودکاری را که برای رسیدن به موقعیت های لذت آور یا فرار از موقعیت های دردناک انجام می دهد، کنار بگذارد و به رهایی برسد (میلر، فلتچر،2010). یکی از اصول مهم در ذهن آگاهی « رها کردن» است. ما به طور کلی به خیلی چیزها چسبیده ایم: به باورهایمان، رویدادهای خاص، زمانهای خاص، یک منظره، یک خواسته و ... زمانی که یاد بگیریم این چیزها را رها کنیم، نسبت به آنها آگاهی و پذیرش بیشتری کسب می کنیم و بدین ترتیب مشکلات و مسائل را با ذهنی شفاف تر و گشوده تر بررسی خواهیم کرد، یکی دیگر از اصول ذهن آگاهی اعتماد کردن است. ما ممکن است همیشه آنچه را رخ می دهد درک نکنیم ولی اگر یاد بگیریم به خودمان یا دیگران و به ویژه به قوانین هستی اعتماد کنیم، این کار قدرتی عمیق به ما می دهد که امنیت، تعادل و گشایش در کارها را به همراه دارد (رات،2006). گرچه ذهن آگاهی از تعلیمات قدیمی شرقی نشات گرفته است ولی امروزه در غرب جایگاه ویژه ای دارد و توسط اساتیدی همچون ژوزف گلد اشتاین، جک کورن فیلد و شارون سالزبرگ تدریس می شود. ذهن آگاهی توسط بسیاری از روان شناسان بالینی در غرب به عنوان یک ابزار غیر دارویی برای کاهش استرس و اضطراب مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین تحقیقات اخیر نشان دهنده نقش درمانی ذهن آگاهی است که بر بسیاری از مشکلات جسمی و روانی، دردهای مزمن و استرس اثر مثبت و مفید دارد. دکتر جان کابات زین برنامه کاهش استرس بر مبنای ذهن آگاهی را در غرب رواج داده است. یکی از شیوه های پزشکی مکمل است که در بیش از 200 بیمارستان آمریکایی ارائه شده است و موضوع برخی مطالعات تحقیقی در مرکز ملی طب مکمل و جایگزین می باشد. این تکنیک همچنین در برخی روش های روان درمانی جدید از جمله شناخت درمانی بر مبنای ذهن آگاهیاستفاده می شود. تحقیقات اخیر نشان می دهد که این روش می تواند برای پیشگیری از اختلالات ذهنی و افسردگی استفاده شود. مهمترین ویژگی این ضلع از اضلاع مثلث موفقیت را "بودن در لحظه ی حال" تشکیل می دهد. بودن در لحظه ی حالی که البته به وقوع پیوستن آن مستلزم "تمرین و تکرار" بسیاری می باشد، می تواند مهمترین تحولات و پیشرفت های مثبت را در راه رسیدن به موفقیت برای ما ایجاد کند. همانطوری که بیان گردید مهمترین ویژگی ذهن آگاهی بودن در لحظه ی حال است که تحقق کامل آن نیاز به تمرین و تکرار بسیاری دارد. تمرین و تلاش و تکراری که می توان با استفاده از "نشانه های یادآوری" هر چه بهتر به هدف اصلی خودمان یعنی بودن در لحظه ی حال، برای به وقوع پیوستن درست و کامل ذهن آگاهی استفاده کرد. حال نشانه های یادآوری چیست و چه کارایی دارد؟ (استراپ، 1998). نشانه های یادآوری همانطوری که از اسم آن معلوم است، نشانه هایی هستند برای یادآوری. برای به یاد آوردن و توجه ما را به هدف اصلیمان جلب کردن. حال این نشانه ها می تواند یک انگشتر نگین دار ساده باشد و یا یک دستبند و ساعت و هر چیز دیگری که با نگاه کرده به آن، افکار ما را به سمت بودن در لحظه ی حال که اساس و پایه ی اصلی ذهن آگاهی است، معطوف کند و به ما یادآوری کند که در این زمان (زمان حال، که مهمترین لحظه ی زندگی توست)، حق ورود هیچ فکر نامناسبی و منفی ایی را به ذهن خود نداری بلکه تو باید فقط و فقط به عنوان یک تماشاچی کاملا بی طرف به موضوعات متنوعی که در اطرافت در حال به وقوع پیوستن است بنگری و با دریافت بهترین ها لحظاتی شاد را برای خودت بسازی. پس تو باید فقط باشی، آن هم در زمان حال. نه در گذشته ای که گذشته و نه در آینده ای که هنوز هیچ چیزی از آن به وقوع نپیوسته است و کیفیت و کمیت آن به همین زمان حال تو بستگی دارد، فقط باید در زمان حال بود و از بودن در زمان حال،لذت برد، آن هم با استفاده از نشانه های یادآوری (استراپ، 1998). 2-2-4- ذهن آگاهی و مراقبه تمرکزی شرقی البته نمی توان انکار کرد که ذهن آگاهی از شرق نشات گرفته است. اما امروزه در غرب جایگاه ویژه ای یافته است. برای مثال پروفسور جان کابات زین برنامه ای تحت عنوان "کاهش استرس بر مبنای ذهن آگاهی" را در غرب توسعه داده که یکی از شیوه های طب مکمل بوده و در حال حاضر در بیش از 200 بیمارستان امریکایی ارائه شده و موضوع بسیاری از پژوهش های دانشگاهی در طب مکمل و جایگزین است. این رویکرد در بعضی از روش های روان درمانی جدید به خصوص برای ترک اعتیاد و رفع استرس و وسواس ذهنی و افزایش تمرکز در دانشجویان و آرام سازی بیماران مصیبت زده استفاده می شود که می توان از جمله به "شناخت درمانی بر مبنای ذهن آگاهی" اشاره کرد که جزو موضوعات داغ روان درمانی مدرن است. ذهن آگاهی کیفیتی از هشیاری است که انسان باید در تمام ساعات شبانه روز در هر موقعیتی که هست سعی کند به آن دست یابد. باید مراقبه آگاهانه و بیداری حاصل از مراقبه در تمام لحظات زندگی و همه موقعیت ها گسترش یابد. هشیاری فقط در لحظات مراقبه و بعد نیمه خواب بودن در بقیه اوقات، ذهن آگاهی نیست (کاپات زین، لیپورت، بورنی، 2006). 2-8- پیشینه تحقیقات 2-8-1-تحقیقات داخلی کاویانی، جواهری و بحیرایی (1384) در تحقیق با عنوان اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش افکار خود آیند منفی، نگرش ناکارآمد، افسردگی واضطراب که بر روی 65 دختر دانشجو انجام دادند به این نتیجه رسیدند که این روش در کاهش افسردگی، اضطراب، نگرش ناکارآمد و افکار خودآیند مؤثر است همچنین این روش می تواند در پیشگیری از افسردگی و اضطراب نقش داشته باشد آنها در پژوهش خود دریافتند ذهن آگاهی به وسیله ی «آموزش کنترل توجه» مؤثر واقع می شود و از عود و بازگشت افسردگی و اضطراب پیشگیری می کند. در پژوهشی که توسط آذرگون، کجباف، مولوی و عابد (1388) به منظور تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کاهش افسردگی و نشخوار فکری بر روی 36 بیمار مبتلا به افسردگی انجام شد نتایج حاصله حاکی از اثربخشی روش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بود به طوری که در نمرات حاصل از پرسشنامهای افسردگی و نشخوار فکری گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده شد ( 01/0 >P). همچنین مشاهدات کیفی نشان داد روش مذکور در بالا بردن تمرکز و همچنین پیشگیری از افسردگی مؤثر است. بیرامی و عبدی (1388) در پژوهش خود تحت عنوان بررسی تأثیر آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان که بر روی یک گروه 22 نفری (11 نفر به عنوان گروه آزمایش و 11 نفر در گروه کنترل) انجام دادند به این نتیجه رسیدند که به دنبال اعمال روشهای مداخله ای؛ تفاوت معنی داری بین نمرات اضطراب امتحان دو گروه در سطح ( 01/0 >P) ایجاد شده است، به این نحو که گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی داری را در میزان نمرات اضطراب امتحان نشان داد. آنها دریافتند که جلسات گروهی آموزشی فنون ذهن آگاهی کاهش قابل ملاحظه اضطراب امتحان را در دانش آموزان موجب می شود. فیروزآبادی و شاره ( 1388) در پژوهش خود با عنوان اثربخشی تکنیک های ذهن آگاهی انفصالی در درمان یک مورد اختلال وسواسی- اجباری که بر روی یک دانشجوی 23 ساله صورت گرفت به این نتیجه رسیدند که تکنیک های ذهن آگاهی انفصالی دردرمان اختلال وسواسی- اجباری مؤثرند. نریمانی، آریاپوران، ابوالقاسمی و احدی (1389) پژوهشی را با عنوان مقایسه اثربخشی آموزشهای ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر سلامت روان بر روی 47 نفر جانباز شیمیایی انجام دادند. یافتهها نشان داد که میانگین نمرات سلامت روان در گروهی که به آنها آموزش ذهنی آگاهی داده شده بود نسبت به گروهی که آموزش تنظیم هیجان دریافت کرده بودند به طور معنی دار بهبود یافته بود، آنها دریافتند یافته های پژوهش حاکی از اثربخشی آموزش های ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر بهبود سلامت روان جانبازان شیمیایی است. بنابراین، توجه به اثر بخشی ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر سلامت روان در جانبازان شیمیایی از اهمیت ویژهای برخوردار است. حناساب زاده یزدان پرست، نژاد نوید و غرایی (1389) در پژوهشی با عنوان شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در مورد بیماران افسرده خودکشی گرا، در پژوهش کیفی پنج بیمار دارای اختلال افسردگی با افکار خودکشی اخیر، تحت ده جلسه درمان گروهی بر اساس راهنمای درمانی حاضر قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده شامل یک فرم ساختار یافته ارزیابی کیفی محقق ساخته و فرم بدون ساختار برای ارزیابی بازخوردهای کلی شرکت کنندگان به جلسات درمان بود. نتایج تحلیل که دال بر کارایی این رویکرد بر کاهش افسردگی و افکار خودآیند منفی، افزایش علاقمندی به زندگی و میل به زنده ماندن کنار آمدن با مشکلات زندگی و نیز بهبود عملکرد خانوادگی، تحصیلی و شغلی در بیماران افسرده خودکشیگرا و همچنین سودمندی اجرای گروهی آن بود. به علاوه به نظر میرسد، این درمان با ننگ زدایی، منجر به پذیرش افسردگی و دریافت خدمات درمانی برای این بیماران میشود. افزون بر این از میان عناصر درمانی پروتکل حاضر، مراقبهها، آموزشهای روانشناختی و اطاعت پذیری از درمان دارویی، کاراترین جنبههای درمان توصیف شدند. محمد خانی و دابسون (1387) تحقیقی با عنوان « اثر بخشي مداخله هاي مبتني بر پيشگيري از عود افسردگي به منظور ارائه مدل موثر بر كاهش نرخ عود افسردگي» انجام داده اند. در این تحقیق آمده است که «دو كوشش باليني نشان داده كه این روش مي تواند نرخ عود را تا حدود 50% در مقايسه با درمان متداول كاهش دهد. آنچه كه شايد تعجب آور باشد اين است كه موفقيتهاي عمده درمان شناختي رفتاري «استاندارد» براي درمان دوره هاي افسردگي و كاهش نرخ عود نسبت به دارو تا آنجا پيش نرفته كه به عنوان يك استراتژي پيشگيري از عود جاي خود را باز كند. مطالعه حاضر يك كوشش باليني تصادفي شده بود كه درمان نوين شناختي رفتاري مبتني بر پيشگيري از عود افسردگي را با درمان شناختي ذهن آگاهی و درمان متداول (دارو يا هر نوع درمان ديگر) در يك نمونه از بيماران افسرده كه در دوره بهبودي نسبي به سر مي بردند، مورد مقايسه قرار داد. درمانگران پژوهش بر اساس ترجيح خود و تجارب آموزشي در دورههاي آموزش كارگاهي، استفاده از راهنماي درمان در دسترس و نظارت همكار، جلسات درماني را به اجرا در آوردند. نتايج نشان داد كه هر دو درمان فعال به نسبت درمان متداول پس از ارائه مداخله ها و همچنين در دوره هاي پي گيري سطح افسردگي را كاهش دادند. يك روند غير معني دار براي درمان نوين شناختي رفتاري مبتني بر پيشگيري در مقايسه با درمان شناختي ذهن آگاهی در ارزيابي پيگيري 6 ماهه در كاهش افسردگي و اضطراب ديده شد كه تا دوره ارزيابي پيگيري 12 ماهه ادامه يافت. نرخ عود نيز براي دو نوع درمان فعال تفاوت معني دار نداشت ولي با درمان متداول تفاوت معني دار بود. بر مبناي اندازههاي مختلف علاوه بر عوامل پيش بيني كننده عود در هر سه گروه، مدلهاي مختلف روانشناختي و پيش بيني كننده هاي پاسخ اوليه و ثانويه به درمان تعيين و مورد بحث قرار گرفتند. مطالعه اكبري (1387) به بررسي رابطه بين راهبردهاي مقابله با استرس و وضعيت سلامت رواني در ميان خانواده هاي معتادين سرپايي واحدهاي خودمعرف و خصوصي استان گيلان مي پردازد. روش پژوهشي توصيفي – مقطعي بوده و هدف پژوهش تعيين رابطه بين انواع راهبردهاي مقابله با استرس و وضعيت سلامت رواني با توجه به نوع و شدت اعتياد بود. و به همين جهت براي جمع آوري اطلاعات از پرسشنامه هاي سبك هاي مقابله و پرسشنامه سلامت عمومي استفاده گرديد در نتایج بدست آمده بررسي ضريب همبستگي بين سلامت رواني با راهبردهاي مساله مدار، هيجان مدار و انفصالي تا سطح بيش از 99 درصد تأييد مي گردد . همچنين سامت رواني با راهبرد اجتنابي داراي همبستگي نمي باشد. بعبارت ديگر بين سامت رواني با راهبرد مسأله مدار و راهبرد هيجان مدار با سلامت رواني و انفصالي با سلامت رواني رابطه وجود دارد. و همچنين رابطه بين راهبرد هيجان مدار با سامت رواني مي باشد كه در سطح آلفاي 0/05 معنادار نمي باشد. همچنين بين راهبرد مقابله مساله مدار و وضعيت سامت روان با توجه به متغيرهاي دموگرافيك معني دار نبود. رجبی و ستوده ناورودی (1390) تحقیقی با عنوان ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺩﺭﻣﺎﻧﻲ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﺣﻀﻮﺭ ﺫﻫﻦ ﺑﺮ ﮐﺎﻫﺶ ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﻲ ﻭ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﺯﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﺩﺭ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﺘﺄﻫﻞ انجام داده اند. در این تحقیق ﺁﺯﻣﻮﺩﻧﻲ ﻫﺎﻱ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺑﺎ ﻓﺮﺍﺧﻮﺍﻥ ﻣﺤﻘﻖ ﺑﻪ ﺭﻭﺵ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔﻴﺮﻱ ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺮﺱ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﺷﺪﻧﺪ. ﺳﭙﺲ، ﻓﺮﻡ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﻲ ﺑﮏ ﻭ ﻓـﺮﻡ ﮐﻮﺗـﺎﻩ ﭘﺮﺳـﺸﻨﺎﻣﻪ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﺯﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﺑﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪ. ﻋﻼﻭﻩ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺍﺑﺰﺍﺭ ﺑﺎﻟﻴﻨﻲ، ﺑﺎ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺗﺸﺨﻴﺼﻲ ﻭ ﺑﺎﻟﻴﻨﻲ، ﻧﺎﺭﺿﺎﻳﺘﻲ ﺯﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﻭ ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﻲ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺭﺯﻳـﺎﺑﻲ ﺷـﺪ. ﺩﺭ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺑﻌﺪ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﻧﻘﻄﻪ ﺑﺮﺵ ﺩﻭ ﺍﺑﺰﺍﺭ ﻭ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺑﺎﻟﻴﻨﻲ ۲۸ ﻧﻔﺮ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺗﺼﺎﺩﻓﻲ ﺳﺎﺩﻩ ﺩﺭ ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻭ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﺟﺎﻱ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. ﮔﺮﻭﻩ ﺁﺯﻣـﺎﻳﺶ ﺩﺭ ۷ ﺟﻠـﺴﻪ ﺗﺤـﺖ ﺩﺭﻣـﺎﻥ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﺣﻀﻮﺭ ﺫﻫﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. ﺩﺭ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﻣﺪﺍﺧﻠﻪ ﺩﺭﻣﺎﻧﻲ ﻫﺮ ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﺑﺎ ﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺑﺰﺍﺭ ﻣﺠﺪﺩﺍﹰ ﺍﺭﺯﻳﺎﺑﻲ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻳﮏ ﻣـﺎﻩ ﺑـﺎﺯ ﻫـﻢ ﻫﻤـﻴﻦ ﺍﺑﺰﺍﺭﻫﺎ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ. ﻃﺒﻖ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺯ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻭﺍﺭﻳﺎﻧﺲ ﭼﻨﺪ ﻣﺘﻐﻴﺮﻱ، ﻧﺴﺒﺖ ﺗﻔﺎﺿﻞ ﭘﻴﺶ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻭ ﭘﺲ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﺩﺭ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﻲ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺎﻱ ﺁﺯﻣـﺎﻳﺶ ﻭ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ، ﻧﺴﺒﺖ F ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻣﺪﻩ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﭘﺲ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻭ ﭘﻲ گیری ﺩﺭ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﻲ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﺎ ﻭ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻭﺍﺭﻳﺎﻧﺲ ﻣﺮﺑـﻮﻁ ﺑﻪ ﺗﻔﺎﺿﻞ ﭘﻴﺶ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻭ ﭘﺲ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﺩﺭ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﺯﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﮔﺮﻭﻩ ﻫﺎﻱ ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻭ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﻭ ﻧﻴﺰ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻭﺍﺭﻳﺎﻧﺲ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺗﻔﺎﺿـﻞ ﭘـﺲ ﺁﺯﻣـﻮﻥ ﻭ ﭘﻴﮕﻴـﺮﻱ ﺩﺭ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﺯﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﮔﺮﻭﻩﻫﺎﻱ ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻭ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﺎ ﺑﻮﺩ. در تحقیقی شهرستانی و همکاران (1391) با عنوان اثربخشی شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود ابعاد استرس ادراک شده ناباروری و شناخت های غیر منطقی در زنان نابارور تحت درمان IVF با طرح پيش آزمون - پس آزمون در سال 1391 بر روی زنان نابارور مراجعه کننده به مرکز تحقيقات بهداشت باروری بيمارستان ولي عصر )عج( که تحت درمان با لقاح خارج رحمي قرار گرفته بودند، انجام شد 24 زن نابارور تحت درمان با لقاح خارج رحمي که در پرسشنامه های شناخت های غيرمنطقي مربوط به فرزندآوری و پرسشنامه مشکل ناباروری نمرات بالایي کسب کرده بودند، با استفاده از روش نمونه گيری در دسترس انتخاب و به طور تصادفي در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش 8 جلسه 2 ساعته تحت آموزش شناخت درماني گروهي مبتني بر ذهن آگاهي قرار گرفتند و گروه کنترل هيچ نوع خدمات روان درماني دریافت نکردند. افراد دو گروه پرسشنامه ها را در مرحله قبل و بعد از مداخله تکميل کردند. داده ها پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 17 ) و آزمون های تحليل کواریانس چند متغيره و تحليل کواریانس تک متغيری در سطح مورد تجزیه و تحليل قرار گرفت. يافته ها: بين دو گروه آزمایش و کنترل از نظر کاهش ابعاد استرس ادراک شده ناباروری تفاوت معني داری وجود داشت همچنين دو گروه از نظر بهبود شناخت های غيرمنطقي برای فرزندآوری تفاوت معني داری داشتند (شهرستانی و همکاران، 1391). در تحقیقی دیگری گل پور چمر کوهر (1391)، با عنوان اثربخشي كاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي بر بهبود ذهن آگاهي و افزايش ابراز وجود در دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان انجام شد پژوهش با هدف بررسي اثر بخشي آموزش كاهش استرس مبتني بر ذهن اگاهي بر بهبود ذهن آگاهي و افزايش ابراز وجود دانش آموزان پايه ي سوم راهنمايي كه به اضطراب امتحان مبتلا بودند، انجام شد. به همين منظور تعداد 45 دانش آموز دختر و پسر از ميان دانش آموزان شهرستان نوشهر كه داراي اضطراب امتحان بودند به صورت تصادفي انتخاب و در دو گروه آزمايش و يك گروه گواه گمارده شدند. از پرسشنامه ها ي اضطراب امتحان، ذهن آگاهي و ابراز وجود براي جمع آوري اطلاعات استفاده شد. نتايج تحليل واريانس چند عاملي بر روي تفاضل نمره هاي پيش آزمون – پس آزمون نشان داد كه بين گرو ه هاي آموزش ذهن آگاهي و گواه در متغير هاي ذهن آگاهي و ابراز وجود و اضطراب امتحان تفاوت معني داري وجود دارد. روش آموزش كاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي بر بهبود ذهن آگاهي، افزايش ابراز وجود و اضطراب امتحان مؤثر بود (چمر کوهی، 1391). 2-8-2- پیشینه تحقیقات خارجی تا کنون پژوهشهای زیادی اثربخشی آموزشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی را نشان دادهاند. برای مثال پژوهشگران 145 بیمار افسرده بهبود یافته را آموزش دادند و بعد از 60 هفته پیگیری، نتایج نشان دادند که احتمال افسردگی مجدد در بیمارانی که ریسک بالای برگشت بیماری را داشتند (برای مثال، افرادی که سه دوره یا بیشتر افسردگی را تجربه کرده بودند) 40 درصد شده است، در حالی که این احتمال در افراد افسردهای که این آموزش را ندیده بودند، 66درصد بود (تپرنبرگ، پترسون و آلپورت، 2003). (کرن 2010) به نتایج مشابهی اشاره کردند که نشان می داد میزان عود از 78 درصد به 36 درصد کاهش پیدا کرده است. در پژوهش دیگری، (کرن، 2010) تعداد 231 دانشجوی دانشگاه بنسیلوانیا را به طور تصادفی به دو گروه 10 نفری آزمایشی و کنترل تقسیم کرد و با هدف پیشگیری از اضطراب و افسردگی آنها را تحت آموزش درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار داد پس از یک دوره یک ساله پیگیری، شرکت کنندگان در دوره آموزشی نسبت به گروه کنترل به طور معنی دار اضطراب و افسردگی و نگرش های ناکارآمد کمتری داشتند. در جدیدترین تحولات رویکردهای شناختی، درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی برای افسردگی و همچنین برای پیشگیری از اقدام به خودکشی در افرادی که در خطر بالای رفتارهای خودکشی گرایانه قرار دارند مطرح شده است. در پژوهش مارک، ( کرن، 2010) به روی افراد افسرده خودکشی گرایی تأثیرات مثبت این درمان به اثبات رسید. همچنین در پژوهش بیرن بام و بیرن بام (2004) به منظور بررسی اثر اختصاصی ذهن آگاهی بر رفتارهای خودکشی، افرادی که درگیر در خودکشی های جدی بوده و از مرگ نجات یافته بودند تحت مراقله ذهن آگاهی قرار گرفتند. پروتکل درمانی مورد استفاده در این پژوهش که به شکل گروهی انجام گردید عمدتاً شامل آرام سازی و مراقبه می شد. نتایج دال بر کارآیی پروتکل درمانی بر کاهش اقدامات خودکشی چنین افرادی بود. در پژوهشی کابات زین، لیپورت، بورنی (2006) با هدف بررسی تأثیر آموزش روش ذهن آگاهی بر میزان علائم اختلال وسواس - اجبار در بیماران سرپایی مراجعه کننده به مراکز خدمات روانشناختی و روانپزشکی انجام دادند و بدین منظور تعداد 18 بیمار مبتلا به اختلال وسواس - اجبار که بر اساس مصاحبه بالینی توسط روانشناس بالینی و روانپزشک معرفی شده بودند و دارو مصرف میکردند، به روش تصادفی ساده از میان جامعه پژوهش انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه نه نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پرسشنامه وسواس - اجبار مادزلی به عنوان پیش آزمون در هر دو گروه اجرا شد. آزمودنیهای گروه آزمایش به صورت فردی و حضوری به مدت شش جلسه در معرض برنامه درمانی آموزش روش ذهن آگاهی قرار گرفتند. این برنامه شامل توضیح ماهیت اختلال وسواس - اجبار و انواع آن، مراحل چهارگانه ذهن آگاهی و ارائه تکالیف خانگی با استفاده از روش ذهن آگاهی بود که از طریق یک کتابچه راهنمای محقق ساخته و با هدایت پژوهشگر به هر بیمار آموزش داده میشد. در طول درمان علاوه بر جلسات هفته به هفته حضوری، بیماران از طریق تماس تلفنی با پ‍ژوهشگر در ارتباط بوده و به منظور برطرف نمودن مشکلات احتمالی در انجام تکالیف، راهنماییهای لازم را دریافت می نمودند. آزمودنی های گروه کنترل فقط دارو دریافت میکردند و هیچ نوع درمان روانشناختی بر آنها اعمال نمی شد. با توجه به استفاده از پرسشنامه وسواس – اجبار مادزلی که دارای یک نمره کل علائم اختلال وسواس-اجبار و پنج مقیاس فرعی وسواس شستشو، وسواس وارسی، کندی وسواسی، تردید وسواسی و نشخوار ذهنی میباشد، نتایج تحلیل کواریانس دال بر تأثیر آموزش روش ذهن آگاهی در بهبودی معنادار علائم کلی وسواس در مرحله پس آزمون و تداوم این بهبودی پس از دوره یک ماهه پیگیری بود (001/0P. > ) همچنین نتایج حاکی از تأثیر این روش در بهبودی معنادار علائم شستشو (002/0P>)، وارسی (001/0P>)کندی وسواسی (04/0P>)، تردید وسواسی (002/0P>) و نشخوار ذهنی (001/0P>) در مرحله پس آزمون و تداوم این بهبودی پس از دوره یک ماهه پیگیری در علائم شستشو، وارسی، تردید وسواسی و نشخوار ذهنی (001/0P>) و کندی وسواسی (03/0>P) در مبتلایان به اختلال وسواس – اجبار بود. در پژوهش کیفی دیگر فیناکن و مرکو(2006) درباره سودمندی رویکرد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی روی افسردگی نتایج نشان داد که رویکرد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی آزمودنیها مؤثر است. همچنین در مطالعه دیگری که توسط کنس و ویلیامز ( 2007) و نیز بیرن بام و بیرن بام (2007) بر روی گروهی از افسردههای مقاوم به درمان که دچار افسردگی مزمن بودند صورت پذیرفت، نتایج نشان داد که نمرات افسردگی آنها با کاهش قابل ملاحظهای در مرحله پس آزمون مواجه شدن و خلق آنها نیز افزایش یافته است. بنابراین با توجه به نتایج پژوهش اجرای گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در مورد بیماران افسرده خودکشی گرا مؤثر بوده است. همچنین پرایسمن (2008) در مطالعه ای مروری بر اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر حضور ذهن ، دریافتند که این برنامه ها باعث کاهش استرس و اضطراب در جمعیتهای مختلف میشود. برنامههای کاهش استرس مبتنی بر حضور ذهن در اختلالات بیرونی کردن نوجوانان نیز مؤثر بوده و باعث کاهش تکانشگری و پرخاشگری در این جمعیت می شود. این اختلالات شامل اختلال نقص توجه و بیش فعالی، اختلال مقابله ای، و اختلال سلوک میشوند (بوگلز، 2008). کرین، کویکن، هاستینگ، روسول مارک و ویلیامز و همکاران (2010) در مطالعهای مروری پیشنهاد کردهاند که رویکردهای مبتنی بر حضور ذهن باعث جلوگیری از افسردگی و کاهش استرس در بین معلمان مدرسه می شود. کلات، بوکورث، مالارکی و ویلیامز (2008) تحقیقی با عنوان تاثیرات آموزش مبتنی بر حضور ذهن کوتاه شده بر کاگران بزرگسال انجام داده اند. این مطالعه تاثیرات روش کوتاه شده آموزش مبتنی بر حضور ذهن می پردازد. نتایج نشان دادند که آموزش ها موجب کاهش قابل توجه استرس ادراک شده و افزایش خودآگاهی می شوند. تحقیقات فیلیپ و همکاران (2010) بر تاثیر آموزش « کاهش استرس مبتني بر حضور ذهن» روی اختلال اضطراب اجتماعی تمرکز کرده است. این تحقیق بر روی 9 زن و 7 مرد انجام شده است. نتایج آنها نشان دادکه آموزش مبتنی بر حضور ذهن در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی موجب کاهش واکنش عاطفی می شود در عین حال موجب تنظیم احساسات می شود. این تغییرات موجب کاهش رفتارهای اجتنابی اجتماعی، علائم بالینی و واکنش های سیستماتیک به اعتقادات منفی در بزرگسالان می شود. خان نیازی (2011) مروری بر مطالعات مربوط به تاثیرات آموزش مبتنی بر حضور ذهن بر بیماران مبتلا به بیماری مزمن داشته اند. این مطالعات بر روی بیماران مبتلا به بیماری هایی چون سرطان، فشار خون بالا، دیابت، ایدز، اختلالات پوستی و مانند آن در قبل و بعد از درمان « کاهش استرس مبتني بر حضور ذهن» انجام شده است. نتایج نشان می دهد که با وجود انکه مطالعات مربوط به این شیوه نادر است، اما در جمعبندی می توان گفت که وضعیت بیماران مبتلا به بیماری های مزمن با این شیوه بهبود می یابد و کمک می کند تا آنان با طیف گسترده ای از مشکلات بالینی راحت تر مقابله کنند. ریبل ، گریسون و روزنوگ تحقیقی را در سال 2001 انجام داده اند. این مطالعه به بررسی اثرات «کاهش استرس مبتني بر حضور ذهن» بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و نشانه های جسمی و روانی در یک جمعیت ناهمگن بیمار می پردازد. 136 بیمار در طی 8 هفته و هر روز 20 دقیقه تحت آموزش های «کاهش استرس مبتني بر حضور ذهن» قرار گرفته اند. پس از آموزشهای « کاهش استرس مبتني بر حضور ذهن» کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در همه شاخص ها از جمله نشاط، بدن درد، محدودیت نقش ناشی از سلامت جسمی، و عملکرد اجتماعی نشان داده شده افزایش یافته بود. همچنین نتایج نشان می دهد که وضعیت عملکردی و رفاه در جمعیت مورد مطالعه بهبود یافته و کاهش علائم جسمی و پریشانی روانی در دراز مدت اثرات مفید مشاهده شده است. گروسات-ماتیسک و همکاران تلاش کردند تا با کاربرد روشهایی مانند آرام بخشی و حساسیت زدایی به افراد مستعد سرطان و عارضه کرونری قلب (یعنی افرادی که خودخورند و یا عصبی هستند) بیاموزند تا هیجان ها و احساس های خود را بیان کنند، با استرس ها کنار بیایند، از وابستگی های هیجانی خود را رها سازند و بدین ترتیب اعتماد بنفس خود را تقویت کنند. صد نفر از افراد مستعد سرطان به دو گروه 50 نفر (گروهی که هیچ درمانی دریافت نمی کرد و گروهی که درمان پیش گفته را دریافت می کردند) تقسیم شدند. بعد از سیزده سال 45 نفر از کسانی که درمان مذکور را دریافت می کردند، هنوز زنده بودند در حالی که افراد زنده در گروه بدون درمان تنها 19 نفر بودند. بعد از آن تحقیقات زیادی این واقیعت را تایید کرده است (به نقل از بهادران و پورناصح، 1386). در جمع بندی پیشینه تحقیقات ارائه شده می توان گفت که پژوهشگران بسیاری تاثیر تاثیر تکنیک های درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی را بر ابعاد مختلف شخصیت (رضایت زناشویی، شناختهای غیر منطقی، ابراز وجود، افسردگی، میل به زندگی، عملکرد خانوادگی، شغلی، فردی و ...) مورد بررسی قرار داده اند. وجه نوآوری تحقیق حاضر در این است که تاثیر آموزش مدیریت استرس مبتني بر ذهن آگاهی را همزمان بر سه مولفه سلامت روان یعنی اضطراب افسردگی و استرس مورد بررسی قرار می دهد. این تحقیق می تواند بر غنای ادبیات نظری موضوع بیافزاید و آزمون دیگری باشد بر نظریه های مطرح در این حوزه. منابع و مآخذ الف-منابع فارسی اتكينسون،‌ ريتا؛ اتكينسون،‌ ريچارد و هيلگارد، ارنست. (1368). زمينة روانشناسي. ترجمه محمد نقي براهني و همكاران، تهران، انتشارات رشد. جلد دوم. اتکینسون ، ریتا ال؛ اتکینسون ، ریچارد سی؛ اسمیت ، ادوارد ای؛ داریل ج.، بم؛ سوزان نولن، هوکسما. (1385). «زمینه روان شناسی هیلگارد» مترجم: محمد نقی براهنی ، بهروز بیرشک وهمکاران انتشارات رشد. افضلي، افشين؛ دلاور، علي؛ برجعلي، احمد؛ ميرزماني بافقيف سيدمحمود. (1386). ويژگيهاي روان سنجي آزمون DASS-42 بر اساس نمونه اي از دانش آموزان دبيرستاني شهر کرمانشاه . تحقيقات علوم رفتاري سال 5 شماره 2 ص 81-92. اكبري، بهمن. (1387). بررسي رابطه بين راهبردهاي مقابله با استرس و وضعيت سلامت رواني در ميان خانواده هاي معتادين سرپايي واحدهاي خودمعرف و خصوصي استان گيلان. طرح پژوهشی. دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي تهران. امیری برمکوهی، علی. (1388). آموزش مهارتهای زندگی برای کاهش افسردگی. فصلنامه روان شناسان ایرانی ، سال پنجم ، شماره 20، تابستان . صص 297-306. آذرگون، حسن؛ کجباف ، محمدباقر؛ مولوی، حسين؛ عابدی، محمدرضا. (1388). اثربخشی آموزش ذهن‌‌آگاهی بر کاهش نشخوار فکری و افسردگی دانشجويان دانشگاه اصفهان دوره 1, شماره 34 . آذرگون، حسن؛ کجباف، محمد باقر؛ مولوی، حسین و عابدی، محمد رضا. (1388). اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کاهش افسردگی و نشخوار فکری، ماهنامه علمی پژوهشی دانشگاه شاهد، سال شانزدهم، شماره 34. امینی، شهریار. (1382). بررسی نقش خود کار آمدی و خود تنظیمی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کلاس سوم. پایان نامه کار شناسی ارشد رشته روانشناسی تربیتی دانشگاه تربیت معلم. بوالهری،جعفر. (1389). افسردگی در کودکان و نوجوانان، مجله روان‌شناسی و علوم تربیتی تربیت » خرداد شماره 49. بهادران، کاوه؛ پورناصح، مهر انگیز. (1386). آرامش در ژرفا. راهنمای تمرین آرامش عمیق. تهران: نشر مهر کاویان. بیرامی، منصور؛ عبدی، رضا. (1388). بررسی تأثیر آموزش فنون مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان، مجله علوم تربیتی دانشگاه تبریز: سال دوم، شماره6، 54-35. پياژه ژان. (1376). روانشناسي هوش ، ترمجه ، حبيب الله رباني. نشر صفي عليشاه. جیمز او، پروچاسکا؛ جان سی، نورکراس. (2005). سید محمدی. یحیی ،نظریه‌های روان درمانی. تهران. (1385). انتشارات رشد. چهاردولی، ع. ن. (1382). بررسی میزان افسردگی در بین دانش آموزان دوره متوسطه استانقزویندر سال تحصیلی 77-76 پایان نامه کارشناسی ارشد دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه تربیت معلم. چمركوهي، رضا؛ اميني، محمد. (1391). اثربخشي كاهش استرس مبتني بر ذهن آگاهي بر بهبود ذهن آگاهي و افزايش ابراز وجود در دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان. مجله ي روان شناسي مدرسه/ پاييز 1391 ؛ دوره ي 1، شماره ی3. حناساب زاده، مریم؛ یردان دوست،رخساره؛ نژاد فرید، علی اصغر و غرائی، بنفشه. (1389). شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، مجله ی علوم رفتاری، دوره ی5، 38-33. حمایت طلب، بزازان. (1383). مقایسه میزان شادکامی و سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاههای تهران و پیام نور، حرکت، شماره 18، زمستان 1383. خاكسار، مريم. (1387). بررسي اثر بخشي آموزش راهبردهاي شناختي و فراشناختي بر كاهش اضطراب امتحان دانش آموزان دختر رشتة تجربي پيش دانشگاهي ناحيه يك آموزش و پروش شهر قزوین . پایان نامه جهت دريافت درجه کارشناسی ارشد رشته روانشناسي تربيتي. دانشگاه علامه طباطبائي. خدارحیمی،سیامک.(1374). مفهوم سلامت روان شناختی، مشهد: انتشارات جاودان خرد. دادستان، پریرخ. (1380). روان شناسی مرضی تحولی (جلد اول) تهران. سمت. درتاج،‌ فريبرز. (1372). اعتبار يابي و هنجار يابي مقياس اضطراب مدرسه. پايان نامه فوق ليسانس. دانشكده روانشناسي دانشگاه علامه طباطبايي. دیماتئو.ام.رابین. (1378). روان‌شناسی سلامت،ترجمهء کیانوش هاشمیان و همکاران. تهران:سمت. ربوی، احمد. (1387). رابطه ی حضور ذهن و ویژگی های شخصیتی با سبک های تنظیم هیجانات در دانشجویان ورزشکار. پایان نامه ی کارشناسی ارشد دانشگاه ارومیه. دانشکده تربیت بدنی. ﺭﺟﺒﻲ، ﻏﻼﻣﺮﺿﺎ؛ ﺳﺘﻮﺩﻩ ﻧﺎﻭﺭﻭﺩﻱ، ﺳﻴﺪ ﺍﻣﻴﺪ. (1390). ﺗﺄﺛﻴﺮ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺩﺭﻣﺎﻧﻲ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﻣﺒﺘﻨﻲ ﺑﺮ ﺣﻀﻮﺭ ﺫﻫﻦ (MBCT) ﺑﺮ ﮐﺎﻫﺶ ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﻲ ﻭ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﺯﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﺩﺭ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﺘﺄﻫﻞ . مجله ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻋﻠﻮﻡ ﭘﺰﺷﮑﻲ ﮔﻴﻼﻥ، ﺩﻭﺭﻩ ﺑﻴﺴﺘﻢ ﺷﻤﺎﺭﻩ ٨٠، ﺻﻔﺤﺎﺕ:٨٣‐٩١. رعنايي، فريبا؛ فراست، اردلان؛ ظاهري، فرزانه. (1389). بررسي نگرش و عملكرد نسبت به نماز و ارتباط آن با افسردگي در دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي كردستان در سال 1388 فصلنامه طب و تزكيه، سال نوزدهم، شماره 4، زمستان 1389 ص 75. ریاسی، حمید رضا؛ مقرب مرضیه، صاالحی ابرقویی. (1391). مقایسه افسردگی دانش آموزان عادی و تیزهوش شهرستان بیرجند در سال تحصیلی 88-1387 . فصلنامه علمی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه بیرجند. سال 9 شماره 2 ص 95-103. ساراسون، اروين و ساراسون، باربارا. ( 1371). روانشناسي مرضي( ترجمه بهمن نجاريان و همكاران ). تهران ، انتشارات رشد ( تاريخ انتشار اثر به زبان اصلي 1988). ساراسون، ایروین جی؛ ساراسون، باربارا آر. (1371). روانشناسی مرضی، مترجم، بهمن نجاریان و همکاران، جلد اول، چاپ اول، تهران، رشد. سیدمحمدی، یحیی؛ گریگوری، فیست؛ جسی، فیست. (2002). نظریه های شخصیت. (1389)، (تهران). انتشارات روان. شاه ماری سوها، فضایل؛ آدیگوزلی، مدینه. (1391). افسردگی در نوجوانان و جوانان و راه های پیشگیری آن . مجله پیوند فروردین و اردیبهشت - شماره 390 و 391 صص51 تا 55. شهرستانی، ملیحه (1391). اثربخشی شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود ابعاد استرس ادراک شده ناباروری و شناخت های غیر منطقی در زنان نابارور تحت درمان IVF ، مجله ی زنان و زایمان، هفته اول مهر 1831 - دوره پانزدهم، شماره نوزدهم، صفحه 83 . ﺻﺎﺣﺒــﻲ، ﻋﻠــﻲ؛ ﺍﺻﻐﺮﻱ، ﻣﺤﻤﺪ ﺟــﻮﺍﺩ؛ سالاري، راضيه سادات. (1384). اعتبار يابي مقياس افسردگي اضطراب تنيدگي (DASS-21 ) براي جمعيت ايراني. فصلنامه روانشناسي تحولي: روانشناسان ايراني. سال اول، شماره 4، ص 299-312. طهماسیان، کارینه؛ جزایری، علیرضا؛ محمدخانی، پروانه؛ قاضی طباطبایی، محمود. (1384). اثرمستقیم و غیرمستقیم خوداثرمندی اجتماعی در افسردگی نوجوانان. فصلنامه علمی و پژوهشی رفاه اجتماعی. سال 5 شماره 19. عبدی، سلمان؛ خیرالدین، جلیل و اسکویی، الهه. (1387). رابطه ی ویژگی های شخصیت و سلامت روان شناختی با توجه آگاهانه به حال در دانشجویان. مجله عملی پژوهشی اصول بهداشت روانی، سال دهم، شماره 4، صص 288-281. فيروزآبادي، عباس؛ شاره، حسين. (1388). اثربخشي تكنيك هاي ذهن آگاهي انفصالي در درمان يك مورد اختلال وسواسي – اجباري. فصلنامه تازه هاي علوم شناختي ، سال يازدهم، شماره 2 (پياپي 42). قایم محمدی. (1383). طراحی برنامه آموزشی جهت پیشگیری از ابتلا به افسردگی در معلمین شهرستان یزد. پایان نامه کارشناسی ارشد بهداشت دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه تربیت مدرس. کاویانی، حسین؛ جواهری، فروزان؛ بحیرایی، هادی. ( 1384). کارآمدی درمان حضور ذهن مبتنی بر کاهش استرس، اضطراب و افسردگی، مجله تازه های علوم شناختی، شماره1، صص 58-49. كاوياني، حسین. ( 1387). اثر شناخت درماني مبتني بر ذهن نآگاهي بر كيفيت زندگي افراد افسرده ، تازه هاي علوم شناختي، سال 10 ، شمارة 4،. ص 39-48 کرینگ،آن. دیویسن؛ جرالد. نیل،جان. جانسون، شری، ل (1388). آسیب شناسی روانی (روانشناسی نابهنجاری) ترجمه حمید شمسی پور و محمود دژکام. تهران: انتشارات ارجمند. گنجی، حمزه. (1376 ). بهداشت روانی، تهران، ارسباران. گیلبرت، پاول. (1389). غلبه بر افسردگی، ترجمه سیاوش جمالفر. تهران انتشارات رشد. چاپ دوم. مارنات، گری گراث. (1386). راهنمای سنجش روانی، ترجمه ی حسن پاشا شریفی و محمدرضا نیکخو. تهران: انتشارات رشد. محمدخانی، پروانه، دابسون، کیت استفان. (1386). اثربخشی مداخلات پیشگیری مبتنی بر عود افسردگی به منظور ارائه ی مدل مؤثر بر کاهش نرخ عود افسردگی، گزارش طرح پژوهشی، تهران: دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، معاونت پژوهشی. محمدخاني، پروانه. (1387). اثر بخشي مداخله هاي مبتني بر پيشگيري از عود افسردگي به منظور ارائه مدل موثر بر كاهش نرخ عود افسردگي، طرح پژوهشی. دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي تهران. مهریار، امیر هوشنگ. (1382). افسردگی، برداشتها و درمان شناختی، تهران. انتشارات رشد. نریمانی، محمد؛ آریاپوران، سعید؛ ابوالقاسمی، عباس و احدی، بتول. ( 1389). مقایسه اثربخشی آموزشهای ذهن آگاهی و تنظیم هیجان بر سلامت روان. مجله روان شناسی بالینی، سال دوم، شماره 4. نوابي نژاد، شكوه. (1374). رفتارهاي بهنجار و ناهنجار در كودكان و نوجوانان. تهران انتشارات انجمن اولياء و مربيان جمهوري اسلامي ايران. نیکخواه، ﺣﻤﻴﺪرﺿﺎ؛ ﺟﺪﻳﺪي، ﻣﺤﺴﻦ؛ ﺷﻤﺴﺎﻳﻲ، ﻣﺤﻤﺪﻣﻬﺪي. (1385). راﺑﻄﻪ ي راﻫﺒﺮدﻫﺎي ﻣﻘﺎﺑﻠﻪاي و ﻫﻮش ﻫﻴﺠﺎﻧﻲ ﺑﺎ ﺑﻬﺪاﺷﺖ رواﻧﻲ داﻧﺸﺠﻮﻳﺎن. ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ي ﻋﻠﻮم ﺗﺮﺑﻴﺘﻲ و زﻣﻴﻨﻪﻫﺎي واﺑﺴﺘﻪ. داﻧﺸﮕﺎه آزاد اﺳﻼﻣﻲ واﺣﺪ رودﻫﻦ. ﺳﺎل اول. ﺷﻤﺎره ي دوم. ب- منابع انگلیسی ABRAMSON , L . Y . , SELIGMAN ,M . E . P., BTESDALE, J . (1978) . learned helpessness in hamans : critigae and reformulation . journal abnormal psychology . 87, 49 – 74 . ALLOY,L.,& ABRAMSON,L.Y.(1997,May). The cogmitive vulnerability to depression project. Paper presented to the Midwestern psychological associatin, Chicago,IL. ALLOY,L.B., & ABRAMSON, L.Y.(1979). Judgment of contingencey in depressed and non-depressed students: sadder but wiser? Journal of Experimental psychology: General,108,441-485. BAER, R. (2003). Mindfulness training as a clinical intervention: A conceptual and empirical review. Clinical Psychology: Science and Practice, 10, 125–143. BEASLEY,M.,THOMPSON,T,DAVISON,J.(2003) Resilience in response to life stress:The effect of coping style and cognitive hardiness.Personality and Individual Differences,34,77-95 . BEACHEMIN, J., HUTCHINS, T. L., & PATTERSON, F. (2008). Mindfulnessmeditation may lessen anxiety, promote social skills, andimprove academic performance among adolescents with learningdifficulties. Complementary Health Practice Review, 13, 34–45. BIBRING,E.(1953). The mechanism of depression.In p.Greenacre(Ed.), Affective disorders(pp.13-48).New York: International universities press. BIEGEL, G. M., BROWN, K. W., SHAPIRO, S. L., & SCHUBERT, C. (2009).Mindfulness-based stress reduction for the treatment of adolescentpsychiatric outpatients: A randomized clinical trial. Journalof Clinical and Consulting Psychology (in press). BISHAP, S. R., LAU, M., SHAPIRO, S., CARLSON, L., ANDERSON, N. D.,CARMODY, J., et al. (2004). Mindfulness: A proposed operationaldefinition. Clinical Psychology: Science and Practice, 11, 230–241. BLATT,S.J.(1974). Levels of object representation in anaclitic and introjective depression. Psychoanalytic study of the child, 29,107-159. BOGELS, S .(2008). Mindfulness Training for Adolescents with Externalizing Disorders and their Parents.Behavioural and Cognitive Psychotherapy, 36, 193–209. BOOTZIN, R. R., & STEVENS, S. J. (2005).Adolescents, substance abuse,and the treatment of insomnia and daytime sleepiness. ClinicalPsychology Review, 25, 629–644. BURKE, C.A. (2010). Mindfulness-Based Approaches with Children and Adolescents: A Preliminary Review of Current Research in an Emergent Field. J Child Fam Stud, 19,133–144. CARLSON, L.E. & BROWN, K.W. (2005). Validation of the Mindful Attention Awareness Scale in a cancer population. Journal of Psychosomatic Research, 58, 29-33. COATSWORTH, J.D., DUNCAN, L.G., GREENBERG, M.T., NIX, R.L. (2010). Changing Parent’s Mindfulness, Child Management Skills and Relationship Quality With Their Youth: Results From a Randomized Pilot Intervention Trial. J Child Fam Stud, 19, 203–217. CORSINI, RAYMOND, J,(1999). The dictionary of psychology. Brunner / Mazel –Taylor & Francis Group. CRANE, REBECCA, S.& WILLEM KUYKEN & RICHARD, P. HASTINGS & NEIL ROTHWELL & J. MARK, G. WILLIAMS. (2010) Teachers to Deliver Mindfulness-Based Interventions: Learning from the UK Experience, Mindfulness 1;74–86. DIMIDJIAN, S., MARTELL, C.R., ADDIS, M.E., and HERMAN-DUNN, R. (2008).Behavioral Activation for Depression. Clinical Handbook of Psychological Disorders (fourth edition), Edited by David H. Barlow, New York London: THE GUILFORD PRESS, 328. DUNCAN, L.G., J. COATSWORTH, J.D., & GREENBERG, M.T. (2009). A Model of Mindful Parenting: Implications for Parent–Child Relationships and Prevention Research. Clin Child FamPsychol Rev, 12, 255–270. EMAMI, H., cHAZINOUR, M., REZAEISHIRAZ, H., RICHTER, J . (2007) Mental health of adolescent in Tehran, iran The journal of adolescent health: Official publivation of the society for adolescent medicine. 41 (6) 571-76. JOSHI, VINACY. (2007). Stress from burnout to balance, Response books. A division of Sage Publication, New Delhi, Thousand Oaks, London. -120659461500Jennifer J. Gans, Patricia O’Sullivan & Vallena Bircheff, (2013). Mindfulness Based Tinnitus Stress Reduction Pilot Study, ISSN 1868-8527, DOI 10.1007/s12671-012-0184 KABST-ZINN, J.(2006). An outpatient program in behavioral medicine for chronic pain patients based on the practice of mindfulness meditation: theoretical considerations and preliminary results Gen Hosp Psychiatry; 4:33–47. KABAT-ZINN, J.(2008). Meditation. In: Holland JC, editor. Psychooncology New York: Oxford University Press. p. 767–79. KABAT-ZINN, J., LIPWORTH, L., BURNEY, R., SELLERS, W.(2008). Four-year follow- up of a meditation-based program for the self-regulation of chronic pain: treatment outcome and compliance. Clin J Pain;2:159–73. KABAT-ZINN J, LIPWORTH L, BURNEY R. (2006).The clinical use of mindfulness meditation for the self-regulation of chronic pain. J Behav Med; 8:163–90. KABAT-ZINN, J. (2003). Mindfulness-based interventions in context :Past, present, and future. Clinical Psychology: Science and Practice10, 144–156. KAPLAN, KH., GOLDENBERG, DL.(2008), GALVIN-NADEAU, M. The impact of a meditation-based stress reduction program on fibromyalgia. Gen Hosp Psychiatry;15:284–9. KHAN NIAZI ,ASFANDYAR. KHAN NIAZI, SHAHARYAR. (2011). Mindfulness-based stress reduction: a non-pharmacological approach for chronic illnesses . North American Journal of Medical Sciences .January, Volume 3. No. 1. KLATT ,MARYANNA D. BUCKWORTH, JANET. MALARKEY, WILLIAM, B. (2008). Effects of Low-Dose Mindfulness-Based Stress Reduction (MBSR-ld) on Working Adults. Health Educ Behav OnlineFirst, published on May 9. MILLER JJ, FLETCHER K, KABAT-ZINN J.(2010). Three-year follow-up and clinical implications of a mindfulness meditation-based stress reduction intervention in the treatment of anxiety disorders, Gen Hosp Psychiatry 1995;17:192–200. MOORE, p. (2008).Introducing Mindfulness to Clinical Psychologists in Training: An Experiential Course of Brief Exercises. J ClinPsychol Med Settings, 15, 331–337. MURIS, P., SCHMIDT, H., & RAND MEESTERS, C. (2001).Protective and vulnerability factors of depression in normal adolescents. Behavior Research and Therapy, 39, 355-365. PETERSON, A. C., COMPASS, B. E., BROOKS–GUNN, J., STEMMER, M., & GRANT, K. E. (1993). Depression in adolescence. Journal of American Psychologist, 48 (3), 155-168. PHILIPPE, R. GOLDIN and JAMES, J. GROSS. (2010). Effects of Mindfulness-Based Stress Reduction (MBSR) on Emotion Regulation in Social Anxiety Disorder . American Psychological Association Vol. 10, No. 1, 83–91. PRAISSMAN, S .(2008). Mindfulness-based stress reduction: A literature review and clinician’s guide. Journal of the American Academy of Nurse Practitioners 20, 212–216. REIBEL, DIANE, K. JEFFREY, M. GREENSON . GEORGE, C. BRAINARD, STEVEN ROSENZWEIG, (2001). Mindfulness-based stress reduction and health-related quality of life in a heterogeneous patient population. General Hospital Psychiatry 23 . 183–192. -5715010858500Rochelle L Adams(2011). examining the effects of mindfulness-based stress reduction (MBBBBBSR) training on working adults , institute of transpersonal psychology , palo altoa. California ROTH B.(2006). Mindfulness-based stress reduction in the inner city. Advances;13:50–8. RUDOLPH, K.D. (2002). Gender Differences in Emotional Responses to Interpersonal Stress during Adolescence. JOURNAL OF ADOLESCENT HEALTH, 30, 3–13. SADOCK, B.j., SADOCK, V.A., RUIZ, P. KAPLAN, H,I. (2009) :Kaplan & Sadocks Comperhensive textbook of Psychiatry . 9th ed. Philadelpha: Wolters Kluwer/ Lippincott Williams & Wilkins. Sadock, B.j., Sadock, V.A.(2007) Kaplan and Sadock's Synopsis of Psychiatry: Behavioral Sciences/Clinical Psychiatry. Lippincott Williams & Wilkins; Tenth, North American Edition edition SAWYER COHEN, J.A., SEMPLE, R.J. (2010). Mindful Parenting: A Call for Research. J Child Fam Stud, 19, 145–151. SEGAL, Z. V., WILLIAMS, J. M. G., & TEASDALE, J. D. (2002). Mindfulness-based cognitive therapy for depression: A new approach to relapse prevention. New York: The Guildford Press. SELIGMAN, M. E. P . WALKER, E.F. ROSENHAN,D.L. (2001). Abnormal Psychology (4 th ed) New York: W W Norton 7 Company SHAPIRO, S.L., SCHWARTS, G.E., BONNER, G.(2004). Effects of mindfulness based stress reduction on medical and premedical students. J Behav Med;21:581–99. SHAPIRO, S. L., CARLSON, L. E., ASTIN, J. A., & FREEDMAN, B. (2006).Mechanisms of mindfulness. Journal of Clinical Psychology, 62, 373–390. -190513779500Shian-Ling Keng a, Moria J. Smoski b, Clive J. Robins. (2011). Effects of mindfulness on psychological health: A review of empirical studies. Clinical Psychology Review , CPR-01165; No of Pages 16 SINGH, N. N., LANCIONI, G. E., SINGH JOY, S. D., WINTON, A. S. W.,SABAAWI, M., WAHLER, R. G., et al. (2007). Adolescents withconduct disorder can be mindful of their aggressive behavior.Journal of Emotional and Behavioral Disorders, 15, 56–63. STRUPP, H.H.(1998). The Vanderbilt Psychotherapy Studies: Synopsis. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 61, 431-433. TEASDALE, J.D., SEGAL, Z., WILLIAMS, J., MARK, G.(2008). How does cognitive therapy prevent depressive relapse and why should attentional control (mindfulness) training help? Behav Res Ther;33: 25–39. WALL, R. B. (2005).Tai Chi and mindfulness-based stress reduction ina Boston Middle School. Journal of Pediatric Health Care, 19,23–237. WALLACE, B. A. (2001). Inter-subjectivity in Indo-Tibetan Buddhism. Journal of Consciousness Studies, 8 , 209–230. ZYLOWSKA .LIDIA., ACKERMAN., DEBORAH, L., YANG, MAY H., FUTRELL, JULIE, L., HORTON, NANCY L., HALE ,T. SIGI., PATAKI, CARDY., SMALLEY., SUSAN, L. Mindfulness Meditation Training in Adults and Adolescents With ADHD A Feasibility Study . Journal of Attention Disorders OnlineFirst, published on November 19, 2007.

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

مرجع دانلود بهترین فایل های آموزشی و تحقیقی دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید